
دانلود مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای سهامی با word دارای 74 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای سهامی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای سهامی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای سهامی با word :
مقدمه
تجزیه و تحلیل های مالی، یکی از ابزارهای مدیریت مالی است که شامل ارزیابی در شرایط مالی و عملکرد یک شرکت تجاری یک وضعیت و یا حتی اقتصاد آن شرکت و پیش بینی شرایط و عملکرد آینده آن شرکت است. به عبارت دیکر این بدان معنی است که میزان ریسک و بازده مورد نیاز را بررسی می کند.
در یک شرکت بررسی های مالی ممکن است نه تنها برای ارزیابی عملکرد آن شرکت به کار رود بلکه برای ارزیابی قسمتهای مختلف از شرکت، بخشها و خطوط تولید نیز به کار می رود. این تجزیه و تحلیل ها ممکن است هم به صورت دوره ای و زمانی که مورد نیاز است انجام شود تا بتواند نه تنها تصمیمات مالی درست و آگاهانه را تضمین کند. بلکه به عنوان کمکی برای اتخاذ سیاستهای شخصی و سیستم های تشویقی مورد استفاده قرار گیرد. در بیرون از این موسسه، تجزیه و تحلیل های مالی ممکن است برای تعیین ارزش یک مصرف کننده جدید استفاده شود تا به وسیله آن توان منابع را برای شرایط قرارداد بلند مدت و همچنین عملکرد بازاری رقیبان را ارزیابی کنند. موسسات و سرمایه گذرانی که دارای زمان ونظر کارشناسی و یا منبعی که این بررسی های مالی را انجام می دهند نیستند ممکن است خود مبادرت به خرید این تجزیه و تحلیل ها از شرکتهایی که در این زمینه تخصص دارند بکنند چنین شرکتهایی می توانند گزارشاتی از از تجزیه و تحلیل های کاملاً دقیق با جزئیات کامل گرفته تا بررسی های ساده تجاری را انجام دهند.از نظر سهامداران نیز میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق سود نقدی حائزاهمیت است. این ارزیابیها از نظر مدیران به لحاظ ارزیابی عملکرد خودشان و سایر بخشها و نیز میزان پاداش صحیحی که به آنها پرداخت میشود و حق مسلم آنها است اهمیت است از نظر دولتها این ارزیابیها برای رسیدن به سه هدف تخصیص بهینه منابع بهعنوان هدف اصلی، توزیع عادلانه درآمد و تثبیت شرایط اقتصادی با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی حائزاهمیت است از نظر بانکها و مؤسسات مالی – اعتباری نیز تداوم فعالیت شرکت و ایمان به بقای شرکت برای ارائه وامها و تسهیلات اعطائی از نظر نرخ و میزان حائزاهمیت است. اما آنچه که بیشتراهمیت دارد از دید سرمایهگذاران است، زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکتهای با مخاطره بالا سرمایهگذاری کنند و لذا اگر هم چنانچه این کار را انجام دهند، بهازائ ارزش بیشتر، بازدهی بیشتر مورد انتظار خواهد بود.
صورت های مالی:
صورت های مالی خلاصه ی عملیات تامین مالی و فعالیت های سرمایه گذاری در موسسه (شرکت) است. صورت های مالی باید اطلاعات مفید هم برای سرمایه گذاران و هم برای اعتباردهندگان در تصمیم گیری به اعتبار دادن و سرمایه گذاری و تصمیم های دیگر تهیه کنند.
این مزیت یعنی اینکه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان می توانند از صورت های مالی برای پیش بینی، مقایسه و ارزیابی مبلغ یا زمان، عدم قطعی نبودن جریان های نقدی بالقوه (احتمالی) استفاده کنند. به عبارت دیگر صورت های مالی تهیه می کنند. اطلاعات موردنیاز برای ارزیابی درآمدهای آینده یک شرکت و بنابراین جریان های نقدی موردانتظار که از آن درآمدها حاصل می شوند در این درس 4 صورت مالی اصلی را تشریح می کنیم: 1- ترازنامه 2- صورت سود و زیان 3- صورت جریان نقدی 4- صورت صاحبان سهام.
تحلیل صورت های مالی در بخش 6 این کتاب ارائه می شود.
اصول و مفروضات حسابداری:
اطلاعات حسابداری در صورت های مالی توسط مدیریت یک شرکت مطابق یک دسته استانداردها که منشعب می شود از اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) تهیه می شود.
صورت های مالی یک شرکت که به صورت سهامی عام است باید زیرنظر قانون حداقل به طور سالیانه توسط حسابداران آزاد (حسابدارانی که در استخدام شرکت نمی باشند) حسابرسی شود. در این حسابرسی حسابداران بررسی می کنند صورت های مالی و اطلاعات از آن صورت ها که آماده شده و گواهی شده اند. براساس GAAP وجود دارد افشاء کافی برای هر تغییر در اصول حسابداری الزامی است. صورت های مالی با استفاده از چند مفروضات که اثر می گذارد که چه طور ما استفاده کنیم و تفسیر کنیم اطلاعات مالی را تهیه می شود. معاملات در قیمت تمام شده ثبت می شوند بنابراین ارزش ها نشان داده شده در صورت ها بر اساس قیمت های جایگزینی و قیمت های بازار نمی باشد. ولی اثر بیشتری بر هزینه های اصلی (تعدیلات برای استهلاک در موارد دارایی های استهلاک پذیر) می گذارد.
واحد اندازه گیری دلار می باشد: این به نظر منطقی می رسد تاثیرات تورم، ترکیب شده با عملیات ثبت ارزش ها در بهای تمام شده تاریخی که ممکن است باعث مشکلاتی بشود در استفاده و تفسیر این ارزش ها.
صورت ها برای دوره های زمانی از پیش تعیین شده ثبت می شود. عموماً صورت های مالی برای پوشش یک سال یا قسمتی از سال به صورت سود و زیان و صورت جریان نقد برای دوره ی مالی و ترازنامه و صورت صاحبان سرمایه برای پایان سال ویژه مالی تهیه می شود ولی به خاطر این آخر سال مالی معمولاً انتخاب می شود که منطبق باشد با نقطه ی قانونی سیکل عملیات شرکت. ترازنامه سالیانه و صورت صاحبان سرمایه ممکن است برای یکسال نشان دهد.
صورت های مالی با استفاده از سیستم حسابداری تعهدی و اصل تطابق تهیه می شود:
بیشتر فعالیت های تجاری استفاده می کنند از حسابداری تعهدی تا اینکه سود و درآمد تطابق یابد با زمان تااینکه درآمدها زمانی ثبت شود که کسب شده و هزینه ها زمانی گزارش شود که متحمل شده (به وقوع پیوسته) برای تولید درآمد. نتیجه ی استفاده از حسابداری تعهدی سودی را که گزارش می شود لزوماً منطبق با جریان نقد نمی باشد چون تحلیلگر مالی، جریان های نقدی را مورد تحلیل فوق العاده قرار می دهد. هرکس معمولا باید بفهمد رابطه بین سود گزارش شده و جریانات نقد شرکت را.
یک فرض دیگر فرض تداوم فعالیت می باشد: این فرض که یک واحد تجاری مشخصاً ادامه می یابد، استفاده از بهای تمام شده تاریخی را به جای ارزش جاری بازار تصریح می کند. چون این دارایی ها انتظار می رود بیشتر استفاده شوند به جای اینکه فروخته شوند. افشاء کامل تهیه ی اطلاعاتی غیر از صورت های مالی را ملزم می کند.
الزام به افشاء کامل یعنی اینکه اضافه بر ارقام و آیتم های حسابداری مانند درآمد، هزینه و دارایی. بحث و افشاء عددی اضافی باید در نوشته های همراه صورت های مالی تهیه شود. یک تحلیل صورت های مالی بنابراین بدون این اطلاعات اضافی کامل نمی باشد.
صورت های مالی باید با فرض محافظه کاری تهیه شود. در آن مواردی که از یک رویداد، متغیرها بیش از یکی ممکن است صورت های مالی آماده می شود براساس آن روشی که محافظه کاری و احتیاط بیشتری دارد. صورت های مالی و گزارش حسابرسی منتشر می شود در گزارشات سالانه یا سه ماهه و ارسال می شود به سهامداران و 10Q،10Kبرای بایگانی SEC. همچنین در این گزارشات در سایر موارد توضیحات و تحلیل مدیریت و تهیه کردن خلاصه ای از رویدادهای شرکت را نیز شامل می شود. گزارشات سالانه شامل جزئیات مالی بیشتری نسبت به گزارشات سه ماهه می باشد.
ترازنامه:
ترازنامه خلاصه ای از دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام یک موسسه (شرکت) در یک نقطه زمانی خاص- (معمولاً پایان سال مالی شرکت) می باشد. (نگاه کنید به جدول 1-6)
ترازنامه اغلب تحت عنوان صورت شرایط مالی یا صورت وضعیت مالی نامیده می شود. ارزش های ارائه شده (نشان داده شده) برای حسابهای مختلف در ترازنامه به طور کامل برای انعکاس ارزش های جاری بازار نیستند بلکه بهای تمام شده تاریخی را منعکس می کنند.
دارائیها:
منابع موسسه تجاری هستند به عنوان نمونه ماشین آلات و تجهیزات که برای کسب منافع آتی استفاده می شوند. اگر شرکتی ماشین آلات و تجهیزاتی که می خواهد برای تولید کالاهایی برای فروش در آینده استفاده شود داشته باشد، شرکت می تواند انتظار داشته باشد که این دارائیها (ماشین آلات و تجهیزات) جریان های نقدی و سودی در آینده به وجود آورد.
بدهیها:
تعهدات موسسه تجاری هستند. آنها تعهداتی برای بستانکاران در شکل جریان های نقدی خروجی آتی نمایش می دهند (بیان می کنند). هنگامی که شرکتی قرض می گیرد مثلا به وسیله انتشار کردن (صادر کردن) اوراق قرضه بلندمدت، آن متعهد می شود تا بهره و اصل این اوراق قرضه را به همان اندازه که قول داده است پرداخت کند.
حقوق صاحبان سهام:
اغلب حقوق صاحبان سهام یاحقوق سهامداران نامیده می شود و مالیکت را منعکس می کند. حقوق صاحبان سهام یک شرکت قسمتی از آن ارزشهایی را که بستانکاران مالک نیستند را نشان می دهد و بنابراین برای مالکان باقیمانده است. در اغلب اصطلاحات بنیانی حسابداری، حقوق صاحبان سهام تقاوت میان چیزی که شرکت مالک آن هست – دارائیها- و آن چیزی که بستانکاران مالک آن هستند- بدهیها – می باشد.
ترازنامه برای شرکت Fictitious ، نمایه 1-6 نشان داده شده است، یک نمونه ارائه می کند. در پایان سال مالی (حسابداری) 1999 شرکت 11 میلیون دلار دارایی دارد که با 5 میلیون دلار در بدهیها و 6 میلیون دلار در حقوق صاحبان سهام تامین مالی شده است.
دارائیها:
در اینجا دو طبقه اصلی دارائیها می باشند:
دارایی های جاری و دارائی های غیرجاری، که دارائیهای غیرجاری شامل ماشین آلات، دارائیهای نامشهود و سرمایه گذاری ها می باشند. دارائیهایی که به طور مرتب و مناسب در این طبقات جای نمی گیرند ممکن است تحت عنوان سایر داراییها، هزینه های انتقالی یا سایر دارائیهای غیرجاری ثبت شوند.
دارائیهای جاری:
دارائیهای جاری (اغلب تحت عناوین سرمایه در گردش و دارائیهای درگردش نسبت داده می شوند.) دارائیهایی که می توانند به طور معقول (معقولانه) به وجه نقد در طول یک چرخه عملیاتی یا یکسال هرکدام که طولانی تر به نظر می رسند تبدیل شوند می باشند. چرخه عملیاتی موقعی که شرکت وجه نقد سرمایه گذاری می کند در مواد خام استفاده شده برای تولید کالاها یا خدمات شروع می شود و با جمع آوری وجه نقد به وسیله فروش همان کالاها یا خدمات پایان می یابد.
برای مثال اگر Fictitious تولید کند و بفروشد محصولات آب نبات را، چرخه عملیاتی آن هنگامی که مواد خام را برای تولید (به طور نمونه) می خرد شروع می شود و موقعی که آن وجه نقد را در مقابل فروش آب نبات به خرده فروشان دریافت می نماید پایان می یابد. به خاطر اینکه چرخه عملیاتی بیشتر موسسات کمتر از یکسال می باشد ما تمایل داریم تادارائی های جاری را به عنوان آن دارائیهایی که می توانند در یک سال به وجه نقد تبدیل شوند گمان کنیم (درنظر بگیریم).
دارائیهای جاری عبارتست از وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهای دریافتنی و موجودی ها. وجه نقد شامل پول رایج- اسکناس و سکه- و دارائیهایی که فوراً قابل تبدیل به وجه نقد هستند به عنوان نمونه سپرده ها در حساب های بانکی می باشد. اوراق بهدار قابل فروش اوراق بهاداری که می توانند به سهولت موقعی که وجه نقد نیاز است فروخته شوند می باشد. هر شرکتی نیاز دارد تا یک مبلغ معینی وجه نقد برای برآورده کردن نیازهای فوری داشته باشد.
حسابهای دریافتنی:
مبالغ باقیمانده (موجود) از مشتریانی که کالاها یا خدمات موسسه را خریداری کرده اند ولی هنوز برای آنها وجهی پرداخت نکرده اند می باشند.
برای فروش های نسیه، بسیاری از شرکت ها به مشتریانشان اجازه می دهند تا «الان بخرند وبعداً پرداخت کنند.» شاید در پایان ماه یا با فاصله 30 روز از فروش. حسابهای دریافتنی بنابراین پولی راکه شرکتها انتظار دارند در آینده جمع آوری کنند (وصول کنند) را نشان می دهند اما همه حسابها گاهاً وصول نمی شوند و مبلغ خالص حسابهای دریافتنی با تخمینی از حساب های غیرقابل وصول تعدیل می شوند، ذخیره حسابهای مطالبات مشکوک الوصول و در نتیجه حساب های دریافتنی خالص به دست می آید.
موجودی کالا:
موجودی کالا نشان دهنده ی ارزش مالی مواد خام، درجریان ساخت وکالای ساخته شده ولی فروخته نشده می باشد. یک شرکت سازنده ی اسباب بازی، پلاستیک و استیل مواد اولیه خام آن است کالای در جریان ساخت شامل قسمتی از اسباب بازی ساخته شده وکالای ساخته شده شامل کالاهایی که بسته بندی شده و آماده برای فروش است می باشد.
سه روش اساسی برای حسابداری موجودی کالاوجود دارد:
FiFO: (اولین وارده، اولین خارجه): که فرض می شود اولیه اقلامی که خرید می شود اولین اقلامی است که فروش می شود.
LiFO: (آخرین وارده، اولین خارجه): که فرض می شود آخرین اقلام خریداری شده اولین اقلامی است که فروش می شود.
میانگین: که فرض می شود بهای تمام شده کالای فروش رفته میانگین بهای تمام شده کل اقلام خریداری شده است.
انتخاب روش حسابداری موجودی کالا مشخص است که اثر می گذارد بر روی ارزش های ثبت شده در هر دو صورت ترازنامه و صورت سود و زیان همانطور که در مالیات پرداختنی وجوه نقد می آید.
یک حساب دارایی جاری دیگر که یک شرکت ممکن است داشته باشد پیش پرداخت هزینه می باشد. پیش پرداخت هزینه مبالغی است که پرداخت شده است ولی هنوز مصرف نشده است.
یک مثال عادی- یک شرکت است که پول برای بیمه برای طول یک دوره زمانی (شاید یک سال) می پردازد ولی برای هر قسمت (شاید 3 ماهه) بیمه پوشش داده می شود(منقضی می شود) برای سال مالی جاری: باقی مانده بیمه که پیش پرداخت شده است در آخر سال به عنوان یک دارایی در نظر گرفته می شود. پیش پرداخت هزینه ها ممکن است به عنوان قسمتی از بدهی های سال جاری آورده شود.
سرمایه گذاری در شرکت ها و در دارایی های جاری بسته به بزرگی قسمت در صنعت، در جایی که آنها تولید می کنند دارد.
توجه کنید: تقسیم بندی دارایی جاری را با سه عنوان دارایی برای گزارش سال 2001 در مثال 2-6 مانند
Wal – Mart که نسبتاً سرمایه گذاری بزرگی در موجودی کالا دارد که کارخانه ی تولیدی است مانند تولیدات مصرفی Porterکه یک سرمایه گذاری اساسی و معتبر در حسابهای دریافتنی و موجودی کالا دارد. شرکت هایی که بخش بزرگی از تولید درآمد آن ناشی از حق کپی و اختراع و دارایی های نامشهود است سرمایه گذاری نسبتاً بزرگی در حسابهای دریافتنی دارند همانگونه که ما در شرکت Walt می بینیم.
دارایی های غیرجاری:
دارایی های غیرجاری دارایی هایی هستند که جاری نمی باشند و انتظار نمی رود در چرخه ی تولید به وجه نقد تبدیل شود. دارایی های غیرجاری شامل دارایی های فیزیکی مانند زمین، تجهیزات و دارایی های غیرفیزیکی مانند دارایی های نامشهود است.
دارایی های ثابت (دارایی کارخانه) را دارایی فیزیکی گویند. مانند تجهیزات، ماشین آلات و ساختمان که در عملیات تجاری استفاده می شود.
یک سرمایه گذاری جاری در دارایی ثابت را با استفاده از 3 ارزش توضیح می دهیم:
1- ارزش ناخالص دارایی ها 2- استهلاک انباشته و 3- خالص ارزش دارایی ثابت.
دارایی ثابت و تجهیزات به صورت ناخالص، جمع های اصلی همه تجهیزات و ساختمان و ماشین آلات کارخانه که استفاده می شود برای تولید کالاها و خدمات کارخانه می باشد.
استهلاک: همانطور که شما در درس بعد خواهید دید مسئول احتساب حسابها به طول عمرمفید آن است. این به معنی تخصیص بهای تمام شده دارایی به عمر مفید آن است.
استهلاک انباشته جمع همه ی استهلاک های محاسبه شده برای همه دارایی های شرکت است. خالص دارایی های ثابت وتجهیزات حاصل تفاوت دارایی ثابت وتجهیزات به کسر استهلاک انباشته است.
خالص ارزش دارایی ثابت و تجهیزات از این لحاظ بهای تمام شده ی تاریخی منهای هر استهلاک است که ارزش دفتری می شود و بنابراین ارزش دفتری دارایی نامیده می شود.
دارایی های نامشهود: ارزش های جاری برای دارایی های غیرفیزیکی هستند که نشان دهنده ی سرمایه گذاری بلندمدت درشرکت می باشد. دارایی نامشهود شامل: حق اختراع، حق نشر و سرقفلی است. بهای تمام شده بعضی از دارائی های نامشهود در طول عمر مفید دارایی مستهلک می شوند.
Amortization استهلاک دارایی نامشهود مانند استهلاک دارایی ثابت است. بهای تمام شده دارایی تخصیص می یابد به عمر مفید آن، ارزش گزارش شده بهای اصلی دارایی منهای آنچه مستهلک شده است می باشد.
تعداد سالهایی که یک دارایی نامشهود مستهلک شود به خصوصیت دارایی و مشاهده عمر مفید آن بستگی دارد. برای مثال یک حق اختراع، یک حق انحصاری است برای تولید و فروش یک کالای منحصربه فرد وبه صورت منطقی و قانونی 17 سال در طول عمر مفید حق اختراع احتساب می شود. دوره ی زمانی که شرکت استفاده می کند از ارزش آن ممکن است کمتر از 17 سال باشد بنابراین شرکت ممکن است مستهلک کند حق اختراع را به کمتر از 17 سال. به عنوان یک مثال دیگرحق کپی رایت است که یک حق انحصاری برای انتشار و فروش آثار هنری، آثار ادبی و فرض می شود 50 سال بیش از عمر نویسنده و ایجاد کننده ی آن، بنابراین عمر مفید آن مادامی است که از آن درآمد تولید گردد که ممکن است کمتر از 50 سال شود.
آنچه بیشتر مورد بحث و انتقاد قرار می گیرد استهلاک برای سرقفلی است. سرقفلی هنگامی که شرکت می خرید یک شرکت دیگر را به یک قیمتی بیش از ارزش متعارف بازار دارایی های آن شرکت ایجاد می شود.
یک شرکت ممکن است دارایی های نامشهود دیگری هم داشته باشد که به شرایط خاص آن شرکت بستگی دارد. یک شرکت ممکن است یک دارایی نامشهود داشته باشد که برمی گردد به سرمایه گذاری ها، که آن دارایی هایی است که خریداری می شود با قصد نگهداری آن ها برای مدت طولانی و تولید درآمدنمی کند و برای تولید کالاها استفاده نمی شود. یک مثال از این سرمایه گذاری ها شامل اوراق بهادار یک شرکت دیگر و دارایی های واقعی که برای اهداف ویژه نگهداری می شود. یکی دیگر از دارایی های نامشهود شامل پیش پرداخت هزینه ها به صورت بلندمدت است که افزایش می یابد از پیش پرداخت برای آنچه موجب دریافت یک سود می شود در طول دوره ی زمانی ومالیات انتقالی دارایی.
بدهی ها:
بدهیها (تعهدات شرکت به بستانکارانش) از بدهی های جاری، بدهی های بلندمدت و مالیات انتقالی ایجاد شده است.
بدهی های جاری:
بدهی های جاری تعهداتی هستند که باید در طول یک چرخه عملیاتی یا یکسال هرکدام که طولانی تر است پرداخت شوند. بدهی های جاری شامل: حسابهای پرداختنی که تعهداتی هستند برای پرداخت به عرضه کنندگان. آنها از کالاها و خدماتی که خریداری شده اند ولی هنوز پرداخت نگردیده اند افزایش می یابند. هزینه های تعهدشده تعهداتی از قبیل حقوق و دستمزد پرداختنی به کارکنان شرکت، اجاره و بیمه می باشند.
بخش جاری بدهی های بلندمدت یا بخش جاری اجاره های سرمایه ای: قسمتی از بدهی بلندمدت بیش از یک سال که در همین سال تعهد شده وامهای کوتاه مدت از بانک یا اسناد پرداختنی در خلال یکسال: بدهی های کوتاه مدت و نوع بدهی های جاری، به بخش، در صنعتی که موسسه فعالیت می کند وابسته است. ملاحظه کنید قسمتی از بدهی های جاری برای سه شرکت برای گزارش سال 2001 در نمایه 3-6 این سه شرکت کمی با هم تفاوت دارند در استفاده شان از انواع مختلف بدهی های جاری و به طور یکه Wal-Mart بیشتر به حساب های پرداختنی متکی است (از قبیل بستانکار تجاری) و Disney حسابهای پرداختنی کمتری استفاده می کند.
نمایه 3-6 بدهی های جاری برای فروشگاه های Wal-Mart ، gamble & Procterg و شرکت Walt-Disney
شرکت Walt- Disney gamble & Procterg فروشگاه های wal-mart
بدهی های جاری
درصد از کل به میلیون درصد ازکل به میلیون درصدازکل به میلیون
% 74
3/13
7/12
$ 603,4
829
787
%3/77
7/22
0
613,7
233,2
0
%5/88
5/11
0
$134,24
148,3
0
حسابهای پرداختنی
بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت جاری
سایر بدهی های جاری
%100 219,6 %100 846,9 %100 $282,27 جمع
بدهی های بلندمدت:
بدهی های بلندمدت تعهداتی است که باید پرداخت شود در بیش از یکسال. آنها شامل اسناد، اوراق بهادار، تعهدات اجاره سرمایه ای و ذخیره ی سنوات می باشد. اسناد و اوراق بهادار هر دو نشان دهنده ی بدهی قرض گرفته شده و تعهد پرداخت بهره و اصل وام به صورت دوره ای می باشند.
یک اجاره تعهد می کند که اجاره کننده واستفاده کننده از دارایی اجاره ای که نرخ ویژه ای برای دوره زمانی مشخص پرداخت کند. اینکه تعهد اجاره به عنوان یک بدهی ثبت شود یا یک هزینه بستگی دارد به اینکه اجاره از نوع اجاره ای عملیاتی باشد یا اجاره ای سرمایه ای. طریقه ی عمل و تقسیم بندی اجاره ها به سرمایه ای و عملیاتی در فصل 27 بررسی می شود.
حقوق بازنشستگی یک شرکت و تعهد پرداخت حق بازنشستگی (ذخیره سنوات خدمت کارکنان) یک بدهی بلندمدت است. حق بازنشستگی تعهداتی توسط یک شرکت برای پرداخت ذخیره سود ویژه ای است. ذخیره سنوات خدمت همچنین شامل ذخیره های دیگر مانند ذخیره بیمه ی عمر نیز می شود. به طور اساسی اگر ارزش متعارف دارایی از سود تعهد شده و برآورد شده بیشتر باشد تفاوت آنها به عنوان یک دارایی بلندمدت ثبت می شود: در یک رفتار و عمل مشابه ممکن است یک شرکت یک دارایی سنوات خدمت یا بدهی سنوات خدمت داشته باشد.
مالیات انتقالی:
یکی دیگر از مواردی که در تحلیل حساب های بدهی بلندمدت موردتوجه است مالیات انتقالی است. مالیات انتقالی مالیات هایی است که باید پرداخت شود به دولت فدرال براساس سود حسابداری ولی نه در طول یک سال. مالیات انتقالی حاصل می شود هنگامی که روش های مختلف حسابداری برای صورت های مالی و اهداف مالیاتی استفاده می شود. این اختلافات موقتی است و نتیجه ی اختلاف زمانی شناسایی درآمد یا هزینه برای گزارش صورت های مالی و اهداف مالیاتی هستند. بدهی مالیات انتقالی زیاد می شود هنگامی که بدهی مالیات واقعی کمتر از بدهی مالیاتی نشان داده می شود. برای اهداف گزارشات مالی (بدین معنی که شرکت پرداخت خواهد کرد این تفاوت را در آینده) مالیات انتقالی دارایی ها که زودتر توجه می شود زیاد می شود هنگامی که بدهی واقعی مالیات بزرگتر از بدهی مالیاتی برای اهداف گزارش گیری نشان داده شود.
خالص ارزش دارایی (ارزش ویژه): خالص ارزش دارایی (ارزش ویژه) بهره ی مالکان است در شرکت. برای یک شرکت سهامی مالکیت توسط سهام عادی و سهام ممتاز نشان داده می شود خالص ارزش دارایی سهامداران برمی گردد به ارزش دفتری خالص دارایی ها چون این ارزش دارایی است که در دفاترحسابداری ثبت شده است. ارزش بهره ی مالکان سهام ممتاز در صورت های مالی به ارزش اسمی آن نشان داده می شود که ارزش دلار سود تقسیم شده به سهام را هم شامل می شود. برای مثال اگر شما مالک یک سهام ممتاز باشید به ارزش اسمی 100 دلار ونرخ سود %9 شما دریافت می کنید 9 دلار در سال بابت سود علاوه بر حق مالکیت سهام شرکت به ارزش 100 دلار. ارزش ویژه سهامداران ممتاز تهیه می شود از تعداد سهام ممتاز منتشر شده و ارزش اسمی سهام ممتاز که آن در قسمتی از ترازنامه نشان داده می شود. تعبیر ارزش ویژه دارایی متعلق است به سهامداران عادی که از سه بخش تشکیل شده است: سهام عادی منتشره (که لیست می شود به ارزش اسمی یا ارزش ارائه شده)، اضافه پرداخت های سرمایه و سود انباشته.
ارزش اسمی سهام عادی یک محاسبه ی اختیاری است که این ارزش ربطی به ارزش بازار سهام یا ارزش سود پرداخت شده به سهام عادی ندارد. بعضی از سهام ارزش اسمی ندارند ولی ممکن است یک ارزش اختیاری یا ارزش ابزاری (اعلام شده) برای هر سهم داشته باشد.
هیچکدام از جمع ارزش اسمیم یا ارزش ابزاری سهام منتشره سهام سرمایه یا سهام عادی نمی شود بنابراین برای رسیدن به ارزش ویژه واقعی یک ثبت که اضافه پرداخت سرمایه خوانده می شود اضافه می شود، که آن مبلغی است که دریافت شده توسط شرکت سهامی برای سهام عادی افزون به ارزش اسمی یا ارزش ابزاری.
اگر یک شرکت بفروشد 000/10 سهم به ارزش اسمی 1 دلار ولی به قیمت 40 دلار حساب خالص ارزش ویژه آن به شرح زیر می شود:
سهام عادی به ارزش اسمی 1 دلار 000/10 دلار
سرمایه ی پرداخت شده اضافی 000/390 دلار
در مثال 1-6 سهام شرکت به ارزش اسمی ثبت شده و مبلغ اضافی به ارزش اسمی به عنوان سرمایه اضافی پرداخت شده ثبت گردیده است. بعضی از این شرکت ها این بخش اختیاری حسابها را حذف می کنند و بجای آن همه ی مبالغ اضافه پرداخت را به عنوان سهام عادی یا سهام سرمایه گزارش می کنند. اگر بعضی از سهام بازخرید شود توسط شرکت، مبلغ پرداخت شده برای مالکیت سهام تحت عنوان سهام خزانه ثبت می شود. چون این سهام در مالکیت سهامداران نمی باشد سهام خزانه از خالص ارزش ویژه سهام عادی کسر می شود. درواقع 4 عنوان می توان برای سهام شرکت سهامی در ترازنامه نام برد:
1- تعداد سهام مجاز وتصویب شده توسط سهامداران.
2- تعداد سهام صادره شده و فروخته شده توسط شرکت که می تواند کمتر از سهام مجاز باشد.
3- سهام اخیراً در دست سهامداران که می تواند کمتر از سهام صادر شده باشد اگر شرکت بعضی از سهام خود را باز خرید کرده باشد.
4- تعداد سهام خزانه که تعداد سهامی است که شرکت خریداری نموده است، سهام در دست سهامداران درحساب سهام منعکس می شود و برای سهام خزانه باید تعدیل شود.
به یک مثال دیگر توجه کنید به تعداد سهام شرکت Walt Disney که 6/3 بیلیون سهام مجاز، 1/2 بیلیون سهام صادره و 019/2 بیلیون سهام در دست تعداد سهام واقعی منتشر شده توسط شرکت Walt Diseny کمتر از سهام مجاز است. 5/1=1/2-6/3
حجم بهره و سود ارزش ویژه در یک شرکت در قسمت سود انباشته است. سود انباشته سود خالص جمع شده شرکت است به کسر هر سود سهام پرداختنی که پرداخت شده است در طول عمر شرکت. سود انباشته فقط شامل وجه نقد نمی شود وشامل آنچه مطابق وجه نقد است می باشد.
هر وجه نقدی که کسب شده و به تقسیم سود سهام تعلق نگیرد دوباره سرمایه گذاری مجدد در دارایی های شرکت برای تامین مالی حساب های دریافتنی، موجودی کالا، تجهیزات و ;. می شود.
ارزش دفتری خالص ارزش ویژه: جمع کل سود انباشته، سهام عادی، سهام ممتاز. به هرحال بهای تمام 2001 توجه کنید
در بسیاری از موارد ارزش بازار خالص دارایی ها اضافه تر از ارزش دفتری می باشد. به عنوان مثال شرکت کوکاکولا، جنرال الکتریک و وال مارت. البته وجود دارد مواردی که ارزش خالص دارایی های آن ها به صورت منفی است (شرکت آمازون) که رابطه ای به ارزش بازار خالص دارایی آن ندارد.
و در یک مثال دیگر که به طور غیرعادی به هم رابطه دارند مانند شرکت Spint که ارزش بازار خالص ارزش دارایی آن با ارزش دفتری آن شرکت برابر است.
صورت سود و زیان:
یک صورت سود و زیان خلاصه ی درآمدها وهزینه های یک واحدتجاری است برای یک دوره زمانی که معمولاً 1 ماهه، 3 ماهه یا یک ساله است. این صورت به سوددهی و زیان دهی شرکت برمی گردد. آن نشان می دهد نتیجه ی عملیات و تصمیم های مالی شرکت در طول یک دوره ی زمانی را . صورت سود و زیان برای شرکت Fictitious در مثال 4-6 نشان داده شده است.
تصمیمات عملیاتی یک شرکت (آنهایی که به کار می رود در تولید و بازاریابی) فروش ها یا درآمدها را کسب می کند و بهای تمام شده کالای فروش رفته را تحمل می کند. (اغلب تحت عنوان بهای تمام شده فروش یا بهای تمام شده محصولات فروش رفته نامیده می شوند).
به تقاوت بین فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته سود ناخالص می گویند. تصمیمات عملیاتی همچنین شامل هزینه های اداری وعمومی مانند: خرانشیزه تبلیغات و حقوق اداری می شود.
کسر این هزینه ها از سود ناخالص منجر به سود عملیاتی می شود که به آن اغلب درآمدهای قبل از بهره و مالیات (EBIT) سود عملیات یا عایدی عملیاتی نیز می گویند.
تصمیمات عملیاتی شرکت را از فروش به EBIT در صورت سود و یان می رساند. مثال 4-6 نشان می دهد که شرکت fictitious فروش 10 میلیون دلاری کسب کرده که ایجاد کرده سود عملیاتی 2 میلیون دلاری. نتایج تصمیمات مالی نیز در بقیه صورت سود و زیان منعکس می شود. هنگامی که هزینه بهره ومالیات که هر دو متاثر از تصمیمات مالی می باشد کسر می شود از EBIT منتج می شود به سود خالص.
سود خالص مبالغ قابل دستیابی برای مالکان شرکت می باشد. اگر شرکت سهام ممتاز داشته باشد ابتدا سود سهام ممتاز کسر می گردد تا تبدیل به سود قابل دسترسی سهام عادی شود و اگر شرکتی سهام ممتاز نداشت سود خالص برابر سود قابل دسترس سهامداران عادی می باشد.
هیئت مدیره ممکن است تصمیم بگیرند همه یا قسمتی از سود را تقسیم نمایند و قسمتی را برای کمک به تامین مالی کنار بگذارند. همانطور که در مثال 4-6 نشان داده شده است شرکت Fictitious سود خالص 2/1 میلیون دلاری دارد که 000/600 دلار به سهامداران عادی پرداخت کرده و مابقی آن تحت عنوان سود انباشته نشان داده شده است.
ثبت سود و زیان انباشته در ترازنامه حاصل جمع درآمدهای انباشته منهای هر تقسیم سود سهام پرداخت شده شرکت است. ثبت و جایگاه سود و زیان انباشته در صورت سود و زیان مبالغ درآمد انباشته است که پرداخت نشده در طول دوره.
همان طور که در مثال Fictitious می بینید سود سال 2003 آن 000/600 دلا باقی مانده که سود انباشته ی آن از 4/2 میلیون در سال 2002 به 3 میلیون در سال 2003 افزایش یافته است. (جدول 1-6)
شرکت ها باید گزارش کنند یک صورت سود و زیان جامع با صورت های مالی ادوای خود. صورت سود و زیان جامع یک مبلغ سود خالص است که شامل می شود همه ی درآمدها، هزینه ها EIT سودها و زیان ها ناشی از همه ی نتایج شرکت (چه عملیاتی چه غیرعملیاتی) باید در درآمدهای شرکت منعکس شود. این اشاره دارد به مفهوم سود کلی.
مفهوم سود جامع (کلی) ملزم می کند که این موارد مشخص شوند در صورت های مالی به عنوان قسمتی از صورت سود و زیان جامع. این مهم است که سود خالص نشان دهنده ی جریان وجوه نقد واقعی از عملیات و تامین مالی نمی باشد. به هرحال این صورت خلاصه ای از عملکرد عملیاتی است که اندازه گیری می شود در طول یک دوره زمانی و استفاده می کند از روش های ویژه حسابداری نسبت به روش های ویژه حسابداری سود خالص ممکن است به جریان وجوه نقد منتج شود یا نشود.
صورت جریان نقد:
صورت جریان نقد خلاصه ای از جریانات وجه نقد است در طول دوره ی زمانی، ناشی از عملیات، سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی. صورت جریانات نقد در مثال 5-6 شرکت fictitious نشان داده شده است. در صورت جریانات نقد جریان های نقد عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی به صورت جداگانه نشان داده شده است. با تجزیه و تحلیل این جریان ها به صورت منفرد مالکان و اعتبار دهندگان کنونی و بالقوه می توانند مطالعه و بررسی کنند جنبه های مختلف واحد تجاری را تحت عنوان های:
1- منابع تامین مالی عملیات تجاری که آیا داخلی است یا خارجی.
2- توانایی شرکت برای تادیه بدهی های خود
3- توانایی برای گسترش تامین مالی در طول جریان نقدی عملیات.
4- توانایی شرکت برای پرداخت سود سهام به سهامداران.
5- انعطاف پذیری شرکت در تامین مالی عملیات خود
یک شرکت که کسب می کند وجوه نقد را با فروش دارایی های خود (جریان وجوه نقد به دست آمده از سرمایه گذاری) یا به وسیله صدور (انتشار) اوراق بهادار بیشتر (جریان نقد به دست آمده از تامین مالی) نمی تواند ادامه یابد در یک مدت طولانی. برای ادامه ی موقعیت باید شرکت وجوه نقد خود را از عملیات خودش کسب نماید.
صورت جریان نقد ناشی از فعالیت عملیاتی:
وجوه نقد ناشی از فعالیت عملیاتی پیچیده تر از آن سه قسمت دیگر می باشد. به صورت ایده آل ما می توانیم به دست بیاوریم آن را به صورت مستقیم با جمع کردن همه ی دریافتهای نقدی (جریان های ورودی) و کسر کنیم جریان های خروجی را برای دوره ی مالی که آن صورت را پوشش می دهد.
به هرحال علی رغم مفیدبودن این روش تهیه کردن آن کار سنگین و سختی می باشد. درعوض جریان وجوه نقد ناشی از عملیات معمولاً به صورت غیرمستقیم به دست می آید.
در استفاده از روش غیرمستقیم ما شروع می کنیم از سود خالص که در صورت سود و زیان آمده است و آن را برای هر تغییر در دارایی جاری و بدهی های جاری و هر عملیات غیرنقدی تعدیل می کنیم. آنچه باقی می ماند جریان نقدی استفاده شده برای عملیات است همان طور که در مثال 5-6 نشان داده شده است تعدیلات اساسی در سود خالص برای تغییرات در دارایی های جاری و بدهی جاری در مثال 6-6 خلاصه گردیده است.
سود جهت درآمدهای غیرنقدی و هزینه های غیرنقدی تعدیل می شود مانند استهلاک، با اضافه کردن آنها به سود، زیرا آنها کسر گردیده است در محاسبه سود و زیان ولی نیاز به پرداخت وجوهی برای آن نبوده است. ما سود خالص را برای تغییرات در دارایی و بدهی جاری تعدیل می کنیم چون این تغییرات تفاوت بین حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی را نشان می دهند. برای مثال یک افزایش در حساب موجودی ها نشان دهنده ی سرمایه گذاری در وجه نقد برای فروش درآینده ی نزدیک می باشد. مثال 1-6 نشان می دهد که شرکت Fictitious سرمایه گذاری کرده 000/800 دلار در موجودی کالا در سال 2003 (1 میلیون در سال 2002 در برابر 8/1 میلیون در سال2003) به همین دلیل آن سرمایه گذاری یک عملیات جریان نقدی بوده که باید آن را از سود کسر کنیم. یک مثال دیگر در مثال 1-6 نشان می دهد که حساب های دریافتنی مبلغ 000/2000 دلار کم شده است. این کاهش در دارایی جاری نشان دهنده ی یک جریان نقد برای شرکت است که بازگشت وجوه سرمایه گذاری شده درحساب های دریافتنی است. بنابراین 000/20 دلار باید به سود خالص برای به دست آوردن جریان نقد اضافه شود.
این تعدیلات نشان داده شده است در (جریان وجوه نقد در فعالیت های عملیاتی) در مثال 5-6 همراه با تعدیلات دیگر برای فعالیت های عملیاتی شرکت Fictitious .
جریان نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری و تامین مالی:
محاسبه ی جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری و تامین مالی به صورت درست و بی واسطه می باشد. جریان وجوه نقد برای فعالیت سرمایه گذاری شامل وجوه نقدی می شود برای سرمایه گذاری در دارایی های ثابت تحلیل سایر شرکت های فرعی. برای شرکت Fictitious یک میلیون سرمایه گذاری شده و دارایی ثابت وتجهیزات که نشان دهنده جریان خروجی وجوه نقد در صورت جریان نقد است.
جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت های تامین مالی شامل وجوه نقدی است که برای فروش یا بازخرید سهام عادی یا ممتاز، صدور اوراق بهادار بلندمدت و پرداخت سود سهام عادی و ممتاز دریافت یا پرداخت می شود.
جریان های نقد نسبت داده شده به این فعالیت ها در مثال 5-6 برای شرکت Fictitious نشان داده شده است.
از نظر طراحی صورت جریان وجوه نقد، شناسایی جریان نقد برای شرکت از 3 منبع جوه نقد است:
1- عملیاتی 2- سرمایه گذاری 3- تامین مالی.
که آن نتیجه می شود از تغییر بر روی سود خالص در حساب وجه نقد دوره ی حسابداری. برای مثال برای شرکت Fictitious خالص تغییرات در مانده وجه نقد در سال 1999 افزایش پبدا کرده است 000/200 دلار که در خط اول مثال 1-6 نشان داده شده است.
مثال 5-6 نشان می دهد به ما که این افزایش نتیجه ی خالص جریان وجه نقد در طول سال 1999، 8/1 میلیون برای فعالیت عملیاتی منهای 1 میلیون فعالیت سرمایه گذاری و منهای 000/600 دلار از فعالیت تامین مالی می باشد.
یک مثال دیگر را ملاحظه نمایید. فرض کنید شرکت Pretend نتایج مالی زیر را دارد:
1- سود خالص 000/40 دلار
2- افزایش در دارایی جاری 000/5 دلار
3- افزایش در بدهی جاری 2000 دلار
4- فروش 000/10 دلار دارایی ثابت و تجهیزات
5- خرید 000/20 دلار دارایی ثابت و تجهیزات
6- استهلاک 000/12 دلار
7- بازخرید 000/20 دلار سهام عادی
8- تقسیم سود سهام 000/2 دلار
جریان وجوه نقد شرکت Pretend چقدر است؟
اولین گام برای تعدیل سودخالص برای تغییرات است در حسابهای سرمایه در گردش: یک کسر کردن تعدیل 000/5 برای افزایش در دارایی جاری و یک افزایش تعدیلات 000/2 دلار برای افزایش در بدهی جاری است و اضافه می شود استهلاک که جریان نقدی ناشی از فعالیت عملیاتی 000/49 دلار است جریان نقد شرکت ناشی از خرید و فروش دارایی ثابت و تجهیزات است. جریان نقد برای فعالیت تامین مالی شامل می شود باز خرید سهام عادی و پرداخت سود سهام.
صورت جریان نقدی برای شرکت Disney در مثال 7-6 نشان داده شده است.
تحلیلگران مالی می توانند استفاده کنند از صورت جریان وجوه نقد تا بفهمند اطلاعات بیشتری در مورد سلامت مالی شرکت.
توجه کنید به صورت جریان وجوه نقد در مثال 8-6 برای شرکت های مختلف فروشگاه های: Intel , Disney , Dell , WalMart که همگی نوعی سلامت جریان نقدی را دارند و ;.
صورت ارزش ویژه سهامداران:
اطلاعات اضافی در مورد ارزش ویژه را می توان در صورت ارزش ویژه سهامداران که مبالغ و تغییرات و ارزش ویژه را جدا می کند پیدا کرد. این صورت مالی یک نقطه ی اتصال بین ترازنامه و صورت سود و زیان است که یک تحلیل بیشتر و جزئی تر بر روی تغییرات در حساب حقوق صاحبان سهام افراد (شرکاء) می باشد.
همانطور که تزارنامه اطلاعات بر روی تعداد سهام در دست سهامداران در یک مقطع زمانی خاص تهیه می کند، صورت ارزش ویژه سهامداران نیز اطلاعات جزئی تر برای تغییراتی که شامل سهام صادره شده برای ایفاکردن ومشخص کردن عملیات سهام و سهام بازخرید شده تهیه می کند.
این صورت می تواند برای وفق دادن سهام خزانه اگر به صورت منطقی مناسب باشد استفاده شود. این صورت برای شرکت Fictitious در نمودار 9-6 نشان داده شده است. صورت ارزش ویژه سهامداران می تواند تهیه کند یک توانایی تاریخی نه فقط یک انعکاس رویدادها ولی همچنین یک مجرای فرعی به صورت سود و زیان می باشد.
یادداشت های همراه صورت های مالی:
صورت های مالی یک شرکت معمولا شامل اطلاعاتی است فراسوی ترازنامه، صورت سود و زیان، جریان وجوه نقد و خالص ارزش ویژه.
این اطلاعات اضافی در یادداشت های صورت مالی نشان داده شده است. اولین یادداشت خلاصه می کند خط مشی شرکت را که شامل روش های حسابداری موجودی کالا، روش استهلاک، ترجمه ی دقیق متون خارجی. بسته به شرایط محیطی شرکت و ماهیت واحد تجاری ممکن است یادداشت های اضافی تهیه شود. برای مثال اطلاعات ذخایر ترازنامه، اطلاعات بر روی ترکیب، استهلاک و تحلیل، انواع دارایی های اجاره ای و اطلاعات روی نقاط مخاطره آمیز.
خلاصه:
گزارش سالانه ی یک شرکت اطلاعات مالی در شکل صورت مالی و یادداشت ها، مباحث مدیریت و نظریات حسابرس تهیه می کند.
صورت های مالی (ترازنامه، صورت سود و زیان، جریان وجوه نقد، خالص ارزش ویژه سهامداران) ، همراه یادداشت های شرکت (اطلاعات موردنیاز برای دارایی ها، عملکرد عملیات و شرایط مالی) شرکت تهیه می کند. در استفاده از این اطلاعات تحلیلگران می توانند بیشتر وضعیت شرکت را به ما بگویند که آینده شرکت به کجا می رود.
ترازنامه تهیه می کند اطلاعاتی در مورد ارزش حسابها در یک نقطه زمانی، عموماً در پایان سال مالی یا پایان سه ماهه مالی.
صورت سود و زیان اطلاعاتی را در مورد عملیات شرکت در طول یک دوره تهیه می کند (برای یک سال یا دوره ی سه ماهه)
صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی در وجود نقد و منابع آن ها در طول یک دوره ی مالی تهیه می کند.
صورت خالص ارزش ویژه سهامداران تغییرات جزئی و دقیق تر را در حساب ارزش ویژه در طول یک دوره زمانی تهیه می کند.
یادداشت های صورت مالی اطلاعات بیشتر و جزئی تر را در مورد بسیاری از حساب ها تهیه می کند.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
این روزها حسابداران فقط موظف به ثبت زنی رویدادهای مالی و فعالیتهای موسسات نیستند . روزگاری بود که مفهوم حسابدار و ماشین حساب تفاوت چندانی با هم نداشت و یک حسابدار تنها به منظور ثبت زدن و نگه داری حسابهای در هم پیچیده موسسات استخدام می شد . اما امروزه حسابداران وظایف سنگینی بر عهده گرفته اند که شاید بتوان گفت ، تعهد آنها را در مقابل صاحبکار بیشتر کرده است.
از جمله این وظایف ،تحلیل گری مالی را می توان نام برد که این روزها یک حسابدار موفق باید قادر به انجام آن باشد . هنگامی که یک حسابدار یک صورت مالی را تهیه و تنظیم می نماید باید خود نیز آن را تجزیه و تحلیل نموده ، و نقاط ضعف و قوت آن را به صاحبکار اطلاع دهد . این را به یاد داشته باشید که : درست است که صورتهای مالی بیانگر وضعیت موسسه می باشند اما هر کسی متوجه آن نمی شود.
تعریف و اهمیت تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند
به طور کلی هر واحد اقتصادی به منظور برنامه ریزی و تعیین خط مشی آینده ، اطلاعات و گزارشهای حسابداری را مورد بررسی قرار می دهد و از آنجا که اطلاعات حسابداری به خودی خود قابل استفاده نیستند باید ثبت و طبقه بندی شده و در قالب صورتهای مالی خلاصه گردند .
برای ثبت این اطلاعات ، حسابداران هر یک از فعالیتهای مالی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده و پس از طبقه بندی اقلام ثبت شده اثر آن را برمعادله حسابداری تعیین می نمایند ، سپس اقلام ثبت شده را در قالب اعداد قابل سنجش به پول خلاصه نموده سپس در این مرحله از ترکیب و تنظیم حسابهای دفتر کل گزارشهایی را تهیه می کنند که حداکثر اطلاعات مورد نیاز کسانی که به این نتایج برای ادامه فعالیت خود نیاز دارند ، را به طور ساده و خلاصه به دست می دهد . این گزارشها را در اصطلاح حسابداری صورتهای مالی می گوییم .
این روزها اگر کسی بخواهد در زمینه بورس و سهام فعالیت کند باید بتواند نسبتهای مالی یک موسسه را محاسبه کند . نسبتها مانند کلیدهایی هستند که در های بسته را باز می کنند . وقتی که شما یک صورت مالی را در اختیار دارید و می خواهید به موسسه صاحب آن صورت مالی وام بدهید ، بهترین کار محاسبه نسبتهای نقدینگی موسسه مذکور است .
نسبتهای اهرمی نیز کارایی بالایی دارند . از طریق این نسبتها می توان نسبت بدهی به دارایی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را مشخص نمود . ضمناً میتوان میزان توانایی یک موسسه در پرداخت بهره را محاسبه نمود . نسبت دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که درآمد شرکت تا چه اندازه برای پوشش هزینه های ثابت کافی است .
نسبتهای فعالیت که شامل : نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات ،نسبت گردش حسابهای دریافتنی ، نسبت گردش دارائیهای ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی هاست. نسبتهای سودآوری و مالکیت هم که اهمیت خاصی برای مدیریت سهام دارد معمولاً کمتر مورد توجه سهامداران قرار می گیرد . معمولاً سهامداران تنها با توجه به سابقه یک موسسه ، اقدام به خرید سهام آن موسسه می نمایند . شاید دلیل اصلی این اقدام ، دانش ناکافی سهامداران در ایران است . معمولاً در ایران سرمایه و تجربه حرف اول را میزند و دانش جایگاه خواصی ندارد . توجه داشته باشید که اگر تجربه و دانش در هم آمیخته شود و سرمایه در کنار این ترکیب قرار گیرد در این صورت نه تنها نتیجه مطلوب تری حاصل می شود بلکه ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد .
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
صورتهای مالی یک شرکت نشان دهنده اطلاعات خام در زمینه داراییها، بدهیها و ارزش ویژه آن در گزارش ترازنامه و درآمدها و هزینه های موسسه در گزارش سود و زیان است بدون تجزیه و تحلیل صحیح این اطلاعات، نتایج گمراه کننده بسیاری ممکن است از این گزارشها استخراج گردد.
تجزیه و تحلیل نسبت ها
در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از یک «نسبت» که دو رقم متعلق به دو گروه مختلف از حسابها را به یکدیگر ارتباط می دهد، به عنوان ی ابزار اولیه استفاده می شود. تحلیلگران مالی از نسبتهای متعددی در تجزیه و تحلیلهای خود به قرار ذیل استفاده می کنند.
طبقه بندی نسبت ها
1- نسبتهای نقدینگی :
نسبت نقدینگی به نسبتی اطلاق می شود که توانایی واحد تجاری را در واریز بدهیهای کوتاه مدت نشان دهد . اهم این نسبتها عبارتند از نسبت جاری و نسبت آنی .
2- نسبتهای فعالیت :
هر گونه کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحدتجاری و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه آمده باشد نسبت فعالیت نامیده می شود . تنها در مورد موجودی جنسی بهتر است بجای رقم فروش ، بهای تمام شده کالای فروش رفته بکار رود . نسبتهای فعالیت ، کارآیی مدیران را در کاربرد دارائیها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند .
3- نسبتهای سرمایه گذاری :
نسبتهایی را نشان می دهند هرگاه عملیات واحدتجاری زیان ببار آورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران و وام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند ، نسبتهای سرمایه گذاری می نامند . در ضمن ، نسبتهای سرمایه گذاری طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی اعم آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان میدهد . به عبارت دیگر نسبتهای سرمایه گذاری آنچه را به صاحبان سهام ( سرمایه ) تعلق دارد با سرمایه گذاریهای دیگران در واحد تجاری می سنجد .
4- نسبتهای سود آوری :
هدف از کاربرد نسبتهای سود آوری تععین میزان موفقیت واحد تجاری در کسب سود است . موفقیت در کسب سوود را از تعیین نسبت سود به فروش یا دارایی ها و یا از راه سنجش سود با سرمایه گذاری صاحبان سهم در واحد تجاری به دست می آورند و بسته به موردمقایسه ، آن را بازده فروش ، بازده ارزش ویژه ، بازده دارایی و یا بازده سرمایه در گردش می نامند .
– نسبتهای نقدینگی :
نسبتهای نقدینگی از مقایسه دارایی جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری به دست می آید و بیشتر این نسبتها به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شود . اهم نسبتهای نقدینگی عبارتند از نسبت جاری و نسبت آنی .
نسبت جاری :
هر گاه جمع دارایی جاری را بر جمع بدهی جاری تقسیم کنیم نسبتی را که به دست می آید نسبت جاری می گوئیم .
اهمیت نسبت جاری از توجه به تعریف دارائی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد ارائه می نماید.
در تفسیر نسبت جاری می باید به نوسانات آن در طول مدت هم توجه داشت گاه اتفاق می افتد که برای بهتر جلوه دادن این نسبت در صورتهای مالی در پایان سال به واریز موقت بعضی اقلام بدهی می پردازند و در اوائل سال بعد آنها را برگشت می دهند که این خود یک نوع حساب آرائی محسوب میشود.
نسبت آنی :
نسبت جاری نقصی بزرگ دارد و آن این است که همه اقلام دارایی جاری از لحاظ نقدینگی یکسان و مشابه در نظر گرفته می شوند در صورتی که از این اقلام دارایی جاری را باید به دو طبقه تقسیم کرد :
1 آنچه نقداست یا در حکم نقد و یا بدون کوششی در راه فروش ، نقدا وصول خواهد شد . این تعریف ، موجودیهای نقدی اعم از صندوق و بانک و همچنین حسابها و اسناد دریافتی را در بر می گیرد . به جمع این ارقام دارائیهای سیال یا دارائیهای آنی گفته میشود .
2 اقلامی از دارایی جاری که می باید از طریق فروش به پول نقد یا مطالبات تبدیل شوند . کلیه انواع موجودیهای جنسی اعم از مواد وکالا دراین طبقه قرار می گیرد .
شاید بتوان گفت که نسبت آنی یکی از مفیدترین نسبت هاست . این نسبت به وضوح نشان می دهد که آن قسمت ازدارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد و به مراجعه آنان برای وصول مطالباتشان پاسخگو باشد
تجزیه و تحلیل درونی
تجزیه و تحلیل درونی به روشی اطلاق می شود که درآن اقلام یک ترازنامه و صورت سود و زیان یک سال و رابطه موجود بین آنها مورد بررسی قرار می گیرد تا معیاری برای ارزیابی وضع مالی و اعتباری واحد تجاری که صورتها به آن مربوط می شود به دست آید .
مراحل تجزیه و تحلیل درونی
قدم اول در تجزیه و تحلیل درونی اطمینان یافتن از صحت و کامل بودن اطلاعاتی است که در ترازنامه مندرج می باشد .
حساب موجودی نقدی حاکی از وجوهی است که می توان آنها را برای واریز بدهیها مورد استفاده قرار داد . حسابها و اسناد دریافتی که آنها را جمعا مطالبات می نامیم ، مبالغ قابل وصول بابات فروش نسیه را نشان می دهد. حسابهای نقدی و مطالبات از یک جهت مشابهت دارند و آن این که اولی پول موجود و دومی پول قابل مطالبه و وصول است که به این استدلال آن دو را جمعا می توان با مبلغ لازم برای پرداخت بدهیها مقایسه کرد .
محاسبه و تفسیر نسبتها
درابتدا باید گفت که فایده گرفتن نسبت آن است که رابطه بین اقلام عمده صورتهای مالی دقت ریاضی پیدا می کند . بعضی از نسبتها از اهمیت بیشتری برخوردارند و برخی دیگر چندان فایده ای ندارند ولی در نظر گرفتن همه آنها تصویری جامع به دست می دهد . بنابراین از نسبتهای کم اهمیت هم نباید صرفنظر کرد .
ذکر این نکته ضرور می نماید که با وجود اهمیت محاسبه ومطالعه نسبتها ، نباید هیچ گاه خود را در اسارت آنها مقید کنیم و نتیجه گیری از آنها را مطلق و تغییر ناپذیر بدانیم
نسبتها وقتی بیشتر مفهوم پیدا می کنند که با سایر نسبتها در گذشته همان واحد تجاری و یا با موسسات مشابه و یا با استانداردهای مطلوب مقایسه شوند .
فرجه تدافعی :
فایده تعیین و بررسی نسبتهای نقدینگی را در این می دانند که توان واحدتجاری رادر پرداخت بدهیهای خود مشخص کند . ولی علاوه بر آنچه به صورت بدهی در حسابها و صورتحسابها منعکس می شود ، پرداختها ی نقدی بسیاری یه عنوان هزینه و به صورت روزمره انجام میگیرند که با حسابهای بدهی ارتباطی ندارند در حالی که از لحاظ نقدینگی وکاهش آن اثر مشابه دارند .
برطرف کردن ایراد بر نسبتهای نقدینگی :
نسبت گردش نقدی :
صورت و مخرج نسبت جاری هر دو از ترازنامه گرفته می شوند ومی دانیم که ترازنامه و اقلام مندرج در آن ثابت هستند و فاقد گردش و تحرک از لحاظ دیگر می بینیم که سنجش نقدینگی و توان واریز بدهیهای کوتاهمدت لزوما با گردش پول و یک نوع پویایی سرو کار دارند به منظور پویا کردن نسبت نقدینگی بسیاری بر این عقیده اند که در محاسبه نسبت جاری بجای دارایی جاری می باید از گردش نقدی حاصل از عملیات واحد تجاری استفاده کرد و نسبتی را که به این طرز محاسبه می شود به نام نسبت گردش نقدی تسمیه کرده اند .
جشاخص نقدینگی :
از لحاظ نقدینگی اقلامی که در محاسبه نسبتهای جاری و آنی مورد استفاده قرار می گیرند هم جنس و یکسان نیستند .کالا باید به فروش برسد و حسابهای بدهکاران باید وصول شوند تا هم جنس و هم پایه موجودیهای نقدی گردیده با هم قابلیت جمع پیدا کنند . برای رفع این ایراد اصولی که بر نسبتهای جاری و آنی وارد است ، از شاخص نقدینگی استفاده می کنند .
وضع موجود نقدی و بانکی :
گفتیم وقتی موجودی حسابهای نقدی نسبت به بدهی جاری بالا باشد معمولا خطر بروز ناتوانی در واریز بدهیهای کوتاه مدت کاهش می یابد و ظاهرا واحدتجاری مربوط از اعتبار بیشتری برخوردار است ولی بعضی عقیده دارند که داشتن موجودی نقدی و بانکی زیاد بر فقدان مدیریت صحیح دلالت دارد و حکایت از راکد شدن پول می کند که چه بسا مورد مصرفی سودمند می توانست داشته باشد . هر چند این استدلال را از نقطه نظر صاحبان سهام نکته ای بجا و درست می دانیم ولی از دید بستانکاران هرچه نقدینگی بیشتر باشد وضع مطلوبتر تلقی می شود .
در تفسیر نقدینگی توجه به نکات زیر حائز اهمیت است :
1- معمولاطلبکاران موسسه برای حفظ منافع خود در رسیدن به مطالباتشان علاقمند هستند که نسبتهای جاری و آنی هر چه ممکن است بالا و دوره گردش عملیات تا حد امکان کوتاه باشد در اینجا از نقطه نظر مدیران موسسه ، تضادی بین نقدینگی و سود آوری پیدا می شود به این توضیح که وقتی نقدینگی و بخصوص نسبت آنی را بالا نگه دارند پول راکد می ماند و به تحصیل در آمد و سود لطمه می خورد .و اگر نقدینگی و نسبتها کاهش پیدا کنند ، اعتبار موسسه در نظر دیگران مخصوصا طلبکاران و بانکها تنزل می یابد .
2- بعضی از مدیران به هنگام تنظیم صورتهای مالی به اقداماتی ناموجه مبادرت می ورزند و سرمایه در گردش را بهتر از آنچه هست نشان می دهند . به این منظور ثبت خریدهای پایان سال را معوق می گذارند تا موجودی جنسی کاهش یابد و در وصول مطالبات خودحداکثر کوشش می کنند تا کاهش این دو حساب موجب افزایش دوره گردش کالا و بهبود دوره وصول مطالبات شود . طبعا هر اقدامی که دارایی جاری و بدهی جاری هر دو را ولو به مبلغ یکسان کاهش دهد نسبت جاری را اگر یک یا بیشتر باشد بهتر می کند .
به این گونه کارها یعنی فعل و انفعالاتی که وضع حساب و صورتهای مالی را بهتر از واقع نشان دهد اصطلاحا حساب آرائی می گویند .
گردش مطالبات
هدف از تجزیه و تحلیل مطالبات بررسی کیفی حسابها و اسناد دریافتی است و گرنه از لحاظ کمی ثبت و ضبط و طبقه بندی مطالبات در دفترداری مطرح می شود . برای تحلیل مطالبات از دو روش استفاده می شود : یکی زمان بندی مطالبات و دیگری تعیین دوره وصول مطالبات .
زمان بندی مطالبات :
برای زمان بندی مطالبات ، حسابها و اسناد دریافتی بر حسب مدت از تاریخ سررسید طبقه بندی می شوند ، مثلا حسابهایی که تا یک ماه از سررسید آنها گذشته با هم منظور و به همین ترتیب حسابهایی که دو ماه و سه ماه و ; و یک سال از موعد وصول آنها گذشته است به تناسب مدت با یکدیگر طبقه بندی می گردند.
از رویاین صورت یا جدول بهتر می توان قابلیت وصول مطالبات را پیش بینی و برآورد کرد .مثلا وقتی جمع مطالباتی را که چند سال از سررسید آنها گذشته با مطالباتی که تازه سررسید آنها فرا رسیده است مقایسه می کنیم می بینیم که شاید 10 درصد از حساب سالهای قبل هم در سال جاری وصول نشود در حالیکه بیش از 95 درصد مطالبات اخیر به حیطه وصول در خواهد آمد .
دوره وصول مطالبات :
هر گاه زمان بندی حسابها و اسناد دریافتی مشکل باشد و یا بررسی بیشتری ضروری تشخیص شود تعیین دوره وصول مطالبات سودمند واقع خواهد شد .
گردش کالا :
کالارا مترادف موجودی جنس بکار می بریم و به این تعبیر شامل مواد اولیه ، کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده می شود و ملزومات تولید را هم در بر می گیرد .
روش حذف انبارداری
واضح است که با استفاده از روش حذف انبارداری ، نسبت گردش کالا، که معمولا از تقسیم کردن بهای تمام شده کالای فروش رفته یا مصرف شده در تولید بر موجودی آن در پایان سال (و یا میانگین موجودی هایی چند) به دست می آید، افزایش قابل ملاحظه ای پیدا میکند، حاکی از این که موجودی به مراتب بسیار گردش داشته است که خود بر کارآیی مدیران دلالت می نماید.
استفاده از روش حذف انبارداری ، تغییراتی را در حسابداری صنعتی به وجود آورده است. در بسیاری صنایع قبل از استفاده از این روش، تخصیص هزینه های سربار براساس سطح زیربنای انبار مورد استفاده هر واحد انجام می گرفت.
دوره گردش عملیات
معمولا دوره گردش عملیات از یک سال کوتاهتر است و در بسیاری موسسات در یک سال چندین دوره عملیات طی می شود. در مواردی که دوره گردش عملیات از یک سال کمتر باشد ملاک محاسبه و مقایسه را همان یک سال قرار می دهند ولی هرگاه دوره مزبور از یک سال تجاوز کند بجای سال تقویمی از دوره گردش عملیات واقعی استفاده می کنند.
دوره گردش عملیات را باید با ادوار گذشته در همان واحد تجاری و یا با موسسات مشابه مقایسه کرد. طولانی تر شدن دوره عملیات در مقایسه با ادوار گذشته نشانه ای نامطلوب تلقی می شود زیرا حکایت از کند شدن فعالیت در یک یا چند قسمت از دوره گردش عملیات می کند. سرعت زیاد دوره مزبور نیز مطلوب تلقی نمی شود و دلالت بر کمبود سرمایه جاری موسسه می کند که در صورت مواجهه با عاملی نامساعد مشکلات زیاد می آفریند.
نسبت کالا به سرمایه در گردش
حالت اول- وقتی است که با توجه به حجم معاملات انجام شده، شرکت کسر سرمایه نشان می دهد. این حالت ناشی از کمبود سرمایه حکایت از آن می کند که شرکت بیش از حد توان خود تجارت کرده است و به این نوع واحد تجاری شرکت پر مبادله اطلاق می گردد. در چنین موردی نسبت گردش کالا در شرکت خوب ولی نسبت جاری آن نامطلوب می باشد.
حالت دوم-هنگامی است که در شرکت مقدار قابل توجهی کالای منسوخ و متروک و یا دیر فروش وجود دارد. در این حالت نسبت جاری شرکت رضایت بخش ولی نسبت جاری آن نامطلوب است.
گردش سرمایه جاری
هدف از بررسی سرمایه در گردش یا سرمایه جاری آن است که تعیین کنیم آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت واحد تجاری می باشد یا خیر؟
در بررسی کفایت سرمایه در گردش باید به اعتبارات کوتاه مدت ، اضافه برداشت از حسابهای جاری در بانکها و استقراض کسانی که رابطه نزدیک با موسسه دارند توجه مخصوص کرد. ضمنا وقتی رقم اسناد پرداختی زیاد باشد قاعدتا باید حساب های پرداختنی یا بستانکاران مانده کمی نشان دهد.
نسبت های سرمایه گذاری
نسبت های سرمایه گذاری بر دو نوع هستند. یکی نسبتی که به وسیله آن میزان سرمایه گذاری در دارایی سنجیده می شود و دیگری نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهیهای جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین و ارزیابی می کند و در واقع نحوه ترکیب آنها را بررسی می نماید. نسبت های نوع دوم را نسبت های اهرمی هم نامیده اند و وجه تسمیه آن ناشی از تشابهی است که بین سود حاصل از کاربرد مکانیکی اهرم و سود به دست آمده از کاربرد وجوه حاصل از بدهی بلند مدت به نفع صاحبان سهام وجود دارد.
مهمترین نسبت های سرمایه گذاری عبارتند از:
1- نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
2- نسبت کل بدهی
3- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
4- نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
نسبت اول از چهار نسبت فوق از نوع اول و سه نسبت دیگر از نوع نسبتهای اهرمی هستند. اینک به توضیح هر یک از چهار نسبت سرمایه گذاری می پردازیم:
نسبت دارائی ثابت به ارزش ویژه
میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت بستگی به نوع صنعت دارد. از این رو اظهارنظر نسبت به کفایت، کم یا زیاد بودن آن کار آسانی نیستتعیین میزانی صحیح برای سرمایه گذاری در دارایی ثابت نشانه کاردانی و لیاقت مدیران بشمار می رود. اصولا هر قدر سرمایه گذاری در دارایی ثابت کمتر باشد سودمند تر تشخیص می شود مشروط بر اینکه تولید و فعالیت امکان پذیر باشد ولی ماهیت کار بعضی صنایع ایجاب می کند که در دارایی ثابت سرمایه گذاری سنگین کنند مانند صنایع آهن و فولاد که به لحاظ لزوم سرمایه گذاری بسیار در کارخانه و توسعه و تغییراتی که مرتبا داده می شود حد متوسط این نسبت اغلب از 75 تجاوز می کند و در موارد استثنایی نسبت به بیش از 100 درصد هم دیده می شود.
برعکس در مورد تولید ابزارآلات دستی ، حد متوسط نسبت مورد بحث کمتر از 35درصد و در بعضی موارد به 20 درصد ارزش ویژه هم می رسد.
نسبت کل بدهی
نسبت کل بدهی غالبا مبین اطمینان و تامینی است که بطور کلی بستانکاران برای وصول مطالبات خود می توانند داشته باشند.
این نسبت نشان می دهد که جمع بدهی اعم از جاری و بلند مدت چه سهمی از مایملک صاحبان سهام را در بر می گیرد و یا به عبارت دیگر از لحاظ مالکیت چه رابطه ای بین طلبکاران و سهام داران وجود دارد. طبعا هر چه این نسبت بزرگتر باشد طلبکاران تامین کمتری خواهند داشت و معمولا وقتی نسبت مذکور به حدود 100 درصد برسد و یا از آن تجاوز کند وضع غیرعادی تلقی می شود زیرا مفهوم آن این است که در صورت ورشکستگی و تصفیه ، طلبکاران به تمامی مطالباتشان نمی رسند.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
مسلما این نسبت از نسبت قبلی کوچکتر است چه در این مورد جزئی از کل بدهی با ارزش ویژه سنجیده می شود. هدف از کاربرد نسبت فوق تعیین وضع مطالبات طلبکاران کوتاه مدت است که در صورت بروز خطر چه پوششی برای تامین مطالباتشان از لحاظ حقوق صاحبان سهام پیدا می کنند.
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
بدهی بلند مدت آن قسمت از بدهی را تشکیل می دهد که یک سال یا بیشتر به سررسید واریز آن باقی است. بنابراین در کوتاه مدت این نوع بدهی فشاری بر واحد تجاری وارد نمی آورد. طبعا واحد تجاری که بدهی بلند مدت نداشته باشد از وضع بهتری برخوردار است مشروط بر اینکه فروش و سرمایه گذاری بلند مدت آن مطلوب باشد. دلیل این ادعا آن است که وقتی فروش و سرمایه گذاری بلند مدت خوب و بدهی بلند مدت هم وجود نداشته باشد هر زمان مدیران شرکت قصد کنند می توانند وام بلند مدت بگیرند.
توان سنجی بازپرداخت وام
در تحلیل نسبتهای سرمایه گذاری ،میبینیم که همه نسبتها فاقد تحرک هستند و اثری از گردش عملیات جاری واحد تجاری و پویایی آن از لحاظ تولیدی یا داد و ستد و ارزشهای اقتصادی دیده نمی شود. به بیان دیگر، همه نسبتها با استفاده از حساب های تراز نامه محاسبه شده اند و می دانیم که ترازنامه خود وضعیت مالی واحدی را در یک لحظه از زمان منعکس می کند و با وضع موجود لزوما مطابقت ندارد.
با وجود نقص مزبور، از نسبتهای سرمایه گذاری استفاده بسیار می کنند و شاید علت آن دو چیز باشد:یکی اینکه نسبتهای مزبور سهل المحاسبه هستند و دیگر اینکه بیشتر از روند نسبتهای سرمایه گذاری استفاده می شود که تغییرات را در طول زمان نشان می دهد.
اعطای وام و اعتبار مستلزم این است که علاوه بر نسبتهای سرمایه گذاری، ارزش اعتباری واحد تجاری هم از لحاظ توان واریز اصل و بهره اقساط وام در نظر گرفته شود. برای این منظور از دو نسبت استفاده می کنند: یکی نسبت پوشش بهره و دیگری نسبت بار مالی وام.
نسبت پوشش بهره – برای به دست آوردن این نسبت سود خالص را با هزینه بهره و مالیات جمع کرده حاصل را بر هزینه بهره در دوره مورد محاسبه، تقسیم می کنند.
نسبت بار مالی وام – در محاسبه پوشش بهره، هزینه بهره و تعداد دفعات تحصیل آن را نسبت به سود می سنجیم و تفسیر می کنیم. ولی بازپرداخت تعهدات ناشی از وام، منحصر به بهره نیست بلکه قسط یا اقساط حال شده وام را هم شامل می شود و لازم است توان واحد تجاری از لحاظ بازپرداخت هر دو(بهره و قسط وام) سنجیده شود. البته هین دو قلم را نباید مشابه و بر یک پایه دانست زیرا اغلب هزینه بهره به حساب هزینه می رود و از مالیات واحد تجاری کسر می شود ولی قسط خود وام اثر مالیاتی ندارد.
نسبتهای سودآوری
از مقایسه صورتهای سود و زیان هر شرکتی می توان اطلاعات جالبی در مورد کارآیی و مدیریت آن به دست آورد. بیشتر کسانی که در امور موسسه ای از لحاظ سرمایه گذاری، اعتبار و یا بازده فعالیت آن ذینفع و یا علاقه مند هستند معمولا به میزان سود شرکت نسبت به حساب فروش و مبلغ سرمایه گذاری توجه می کنند.
در عمل به هر کسری که سود واحد تجاری در صورت کسر و فروش، ارزش ویژه ، داراییها و یا سرمایه در گردش در مخرج آن قلمداد و محاسبه شود اصطلاحا بازده اطلاق می نمایند و آنها را شاخص سودآوری می دانند. اهم این موارد عبارتند از:
1- بازده فروش
2- بازده ارزش ویژه
3- بازده دارایی
4- بازده سرمایه در گردش
اکنون به توضیح هریک از نسبتهای مذکور می پردازیم.

- ۹۵/۰۶/۳۰