دانلود مقاله تریتیکاله جایگزین برتر برای ذرت در ایران با word دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تریتیکاله جایگزین برتر برای ذرت در ایران با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تریتیکاله جایگزین برتر برای ذرت در ایران با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله تریتیکاله جایگزین برتر برای ذرت در ایران با word :
تاریخچه
تریتیکاله یگ گونه جدید غله می باشد که به وسیله انسان و از ترکیب ژنومهای گندم tritikum و چاودار cecale بوجود آمده است . این تلاقی با هدف انتقال مقاومت به سرما و رشد سریع و تحمل شرایط بد محیطی چاودار با خصوصیات زراعی و کیفی بر تر گندم صورت پذیرفته است . در این روند گندم به جای گیاه مادری و دانه های گرده از چاولار گرفته می شود . از دید یاخته شناسی در نزد تریتیکاله دسته های کروموزمی هگزا واوکتاپلوییدی یافت می شود , که انواع تریتیکاله های
هگزاپلوئیدی بیشتر و دارای مقاومت بالایی در برابر تنشهای محیطی هستند . تولید انبوه تریتیکاله از سال 1968 در جهان آغاز گشته و طبق آخرین آمار ( FAO ) تا سال 2002 سطح زیر کشت آن در جهان 3065 هزار هکتار با تولید 10964 هزار تن بوده است . بالاترین سطح زیر کشت در جهان در کشورهای چین , هلند , آلمان با سطحی بالاتر از پانصد هزار هکتار و استرالیا و فرانسه بیشتر از 250 هزار هکتار به کشت این گیاه اختصاص داده اند . در ایران در استانهای کرمانشاه , بوشهر
, اصفهان , مغان و گلستان در حدود 3000 هکتار کشت می شود . خصوصیات مطلوب تریتیکاله که شامل تحمل به سرما مقاوم به ورسی تحمل به آفات و بیماریها مانند زنگ زرد , کوتولگی , زنگ قهوه ای سفیدک و سیاهک ها بوده و در رقابت با علفهای هرز نیز مقاومت خوبی نشان داده است . سرعت رشد اولیه و قدرت ترمیم پذیری آن باعث شده که برای استفاده دو منظوره نیز مناسب باشد . ارزش غذایی دانه تریتیکال در پرورش طیور , پروار گوساله نیز بالا می باشد . ساختار درونی
دانه تریتیکاله را نزدیک به 60 % نشاسته , 16 % پروتئین ( بیش از 3 % اسید آمینه ضروری لیزین ) 2 % چربی و 13 % آب تشکیل می دهد که در مقایسه با غلات حاوی فسفر , منیزیم و پتاسی
م بیشتری می باشد . فعالیت آنزیمی در دانه ترتیکه بیشتر از گندم بوده که صفت خوبی در تهیه مالت است . دانه تریتیکاله مانند گندم ولی قدری کشیده تر تیره تر و کمی چروکیده است زراعتآن آسان و شبیه زراعت گندم و جو می باشد . تریتیکاله دارای تیپهای بهاره زمستانه و فی ما بین است و در زراعت های دیم در مناطق سرد عملکرد بیشتری نسبت به جو و گندم داشته است .
تریتیکاله از نظر آب و هوایی به زمین در پهنه های نامناسب توصیه نشده و خواسته های اندک آن سبب شده که مناطق وسیعی از جهان زیر کشت این گیاه اختصاص یابند نتایج بررسیها انجام پذیرفته در ایران موید این واقعیت می باشد که عملکرد دانه تریتیکاله به طور متوسط در اکثر نقاط ایران بیست درصد بیشتر از ارقام اصلاح شده گندم بوده و ماده خشک تولیدی آن ( علوفه خشک
و دانه استحصالی از آن ) دو برابر جو است . لذا توانائی بالقوه این نبات در تعلیف دامها با توجه به کمبود علوفه و گندم تولیدی جهان برای تهیه خوراک دام و طیور معرفی شده و لزوم توجه به این مهم را ضروی می سازد . دانه تریتیکاله تا 75 درصد به ذرت و تا 100 درصد به جای گندم می تواند در جیره غذایی طیور استفاده گردد .
تریتیکاله تاریخچه تقریبا 120 ساله دارد و نتیجه تلاشهای شبانه روزی تعدادی از دانشمندان از کشورهای مختلف مانند : سبسکی و لارتراز کانادا کسیی از مجارستان , ریمپائو وکرولواز آل
مانی , ماسیه از روسیه , بورلاگ و زیلیسنکی از سمیت به وجود آمده است . ویلسون از دانشمندان انگلیسی از نخستین کسانی بود که هیبرید عقیم حاصل از تلاقی گندم آیستیوم و چاودار دیپلوئید را در سال 1875 گزارشی کرد هیرید حاصل فقط یک سری کروموزم از چاو دارو یک سری کروموزوم از گندم داشت و از آنجا که کروموزوم ها برای خود همتایی نداشتند تولید مثل جنسی در هیبر ید بدست آمده امکان پذیر نمی شد . اما اگر شرایطی به وجود می آمد که کروموزوم برای خود همتایی می داشت میوز امکان پذیر گیاه مربوطه بارور می گردید . اولین تریتیکاله نسبتا بارور به وسیله ریمائور در سال 1891 به وجود آمد و بدین ترتیب مطالعات بنیادی در
مورد این گیاه را مونترینگ از سوئد آغاز کرده کشف و کاربرد ماده آلکالوئیدی کولشیسین به توسط آیگستیسی تحول فوق العاده ای را در باروری هیریدهای عقیم گیاهان زراعی آفرید . این ماده آلکالوئیدی با متلاشی کردن تارهای دوکی شکل می تواند کروموزوم گیاهان را دو برابر کند . به دنبال پیشرفتهای که در این زمینه بدست آمد کارشناسان اصلاح نباتات توجه بیشتری به ایجا
د هیبردهای بارور گندم و چاودار معطوف داشتند . برنامه های اصلاحی اساسی در مورد این گیاه ابتدا در اروپا زیر نظر دکتر کسین و بعد در دانشگاه مانیتوبا در کانادا اجرا شد . در نتیجه کارهای
موفقیت آمیز پژوهشگران اروپایی در جهت پیدایش و انتخاب تیپ های بهاره و پاییزه سطوح قابل توجهی از اراضی غیر حاصلخیز و حاشیه ای اروپا به ویژه در مجارستان به کشت این گیاه اختصاص یافت .
مطالعات اولیه عمدتا روی گونه او کتاپلوئید تریتیکاله ( با 56 کروموزم ) متمرکز شد اما کارشناسان بعد از پژوهشهای چندین ساله به یک نتیجه مشترک دست یافتند که تریتیکاله های هگزاپلوئید
( با 42 کروموزمی به لحاظ ثبات میوزی از نظر باروری و تولید دانه پتانسیل بیشتری دارند تا
اکتاپلوئیدها به همین دلیل امروزه اکثر برنامه های مربوط به اصلاح این گیاه در جهان روی فرم هگزاپلوئید آن متمرکز یافته .
طبقه بندی ژنتیکی
ترتیکالیه شامل فرمهای اوکتاپلوئید , هگزاپلوئید و تتراپلوئید اولیه و ثانویه و همچنین تیب های پاییزه و بهاره است . تریتیکاله های اوکتاپلوئید , هگزاپلوئید , وتتراپلوئید به ترتیب آمفی دیپلوئید هیبرید عقیم : گندم هگزاپلوئید و چاودار دپیلوئید , گندم تتراپلوئید و پاودار دیپلوئید و گندم و چاودار دیپلوئید هستند . این آمفی پلوئیدها را تریتیکاله های اولیه می نامند . تریتیکاله های ثانویه در نتیجه تلاقی تریتیکاله های اوکتاپیوئید اولیه هر گزاپلوئیدهای اولیه به وجود می آیند . از آنجا که کروموزوم های تریتیکاله از دو جنس گیاهی مختلف هستند نوعی ناسازگاری ژنتیکی بین آنها ممکن است وجود
داشته باشد . با این حال ثبات میوزی در تریتیکاله های هگزاپلوئید بیشتر از او کتاپلوئدیها است و به این دلیل ناسازگاریها تریتیکاله های اولیه با مشکلاتی چون زیاد بودن – موارد عقیمی , محدود بودن دامنه سازگاری , حسسایت به طول روز , ریزش دانه , خوابیدگی , و پایین بود کیفیت دانه و آرد همراه هستند و کارشناسان اصلاح نباتات همواره در تلاشی هستند تا این مشکلات را بر طرف کنند.
لازم به یادآوری است که تلاقی بین یک گونه دیپلوئید و چاودار به سهولت امکان پذیر نیست و بنابراین تریتیکاله تتراپلوئید ( AA RR ) عملا تولید نشده است . به علاوه تلاقی بین اوکتاپلوئیدهای گندمهای دیپلوئید و چاودار ( AAAA * RRRR AA RR) به لحاظ کمی تشکیل دانه و نداشتن قوه نامیه کافی موفقیت آمیز نبوده است .تریتیکاله اوکتایلوئید با فرمول ( AA BB DD RR ) اولین ترک
ی
ب ژنتیکی گندم معمول و چاودار است که در اواخر قرن 19 میلادی به وسیله ریمپائو به وجود آمده است . نتایج حاصل از این ترکیب همچنان که انتظار می رفت عقیم بودند . اما در اواخر دهه 1930 با مضاعف شدن کروموزوم های طبیعی یا از طریق مصرف کولشیسین , او کتاپلوئیدهای بارو به دست آمدند در نمودار زیر چگونگی تولید تریتیکاله اوکتاپلوئید نشان داده شده است .
چلودار دیپلوئید گندم نانوایی معمولی هگزاپلوئید
O O
RR ABDR AABBDD
( مضاعف کردن تعداد کروموزمهای بعیر ید عقیم با استفاده از کولشیسنی )
AABBDDRR
2N = 56
( ترتیکیاله اوکتاپلوئید اولیه )
چاودامر پیلوئید گندم دو روم تتراپلوئید
O X O
RR F AABB
ABR
( مضاعف کردن تعداد کرموزمهای F1 عقیم با استفاده از کولشیسین )
( ترتیکالیه اولیه هگزاپلوئید )
تریتیکاله هگزاپلوئید به دنبال نومیدی از ارثی کیفی وزارعتی تریتیکاله های اوکتاپلوئید , دانشمندان از اطراف جهان از جمله ویکتورپیسارف از روسیه , جنکنیزی از کانادا , امارا از امریکا , ناجیکار از ژاپن کسین از مجارستان و سانچز مونژ اسپانیا توانستند تریتیکاله های هگزاپلوئیدر با موفقیت تولید کنند . محصول این فرم ترتیکالیه از تمام و کتاپلوئیدهایی که تا آن تاریخ به وج
ود آمده بودند بر تر بوده نزدیک به سی سال است که کانداییها مطالعات خود را روی تریتیکاله های هگزاپلوئید متمرکز کرده اند و در حال حاضر مجموعه بزرگی از تریتیکاله های هگزاپلوئید از بسیاری از کشورهای جهان را به صورت هر بار بوم رسیدیم زنده در اختیار دارند .
گیاه شناسی
تریتیکاله گیاهی خود بارور یا آتوگام است ولی 10 تا 40 درصد دگر باروری یا آلوگامی نیز دارد . با توجه به بالا بودن دگر باروری , استفاده از خاصیت هتروزسی بدون دو رگ گیری خود به خود امکان پذیر هست . گل آذین تریتیکاله سنبله است و شباهت زیادی به سنبله چاودار دارد سمت بالای سنبله آن نیز مانند سنبله چاودار کیک دار است . طول سنبله در او کتاپلوئید ها و تعداد سنبله
های موجود در تریتیکاله از گندم بیشتر بوده ممکن است به 25 تا 40 سنبله برسد . در هر سنلبله تریتیکاله ممکن است 3 تا 5 گلچه وجود داشته باشد ولی به طور میانگین 3 دانه در هر گلچه وجود دارد . مورفولوژی یا ریخت شناسی ساقه و ریشه تریتیکاله مشابه گندم و یا چاودار است . تعداد پنجه و طول سنبله تابع عوامل محیطی و ژنتیکی است . در نژادهای غیر حساس به طول روز , تعداد پنجه کمتر از نژادهای حساس است زیاد بودن تعداد پنجه در واریته های علوفه ای , صنعتی مطلوب به شمار می رود .
دانه تریتیکاله شباهت زیادی به دانه چاودا دارد و تا حدی از دانه گندم هگزاپلوئید درازتر است .
دانه این گیاه از سه بخش فرایر بر آندوسپرم و جنین تشکیل یافته است . لایه آلورن دانه تریتیکاله شباهت زیاد بودن به دانه چاودار دارد و تاحدی از دانه گندم هگزاپلوئید درازتر است .
دانه این گیاه از سه بخش فرایر , اند و سپرم و جنین تشکیل یافته است . لایه آلورن از لحاظ اندازه و ضخامت دیواره با یکدیگر متفاوت اند . چروکیدگی دانه مشکل عمومی تریتیکاله است که در بعضی از ارقام حتی منجر به کاهش وزن هکتولیر و کاهش قابل توجه بازدهی آن می شود .
ریشه
فولوژی ریشه تریتیکاله مشابه والدین خود می باشد . تعداد ریشه های جنبی (اولیه) در ارقام مختلف از 1 تا 7 عدد متغیر است . اما معمولا بین 3 تا 5 عدد بوده در هگزاپلوئیدها نسبت به او کتاپلوئیدها بیشتر است ریشه ها اغلب از رطوبت موجود در 15 تا 45 سانتی متری خاک استفاد
ه می کنند و نسبت به گندم و چاودار بیشتر در لایه های سطحی خاک متمرکز شده اند هنگام جوانه زدن تریتیکاله اولین اندامی که پوست دانه را می شکافد و از آن خارج می شود ریشه چه می باشد . از این پس رشد گیاهچه که در زیر خاک و در تاریکی انجام می پذیرد شامل رشد طولی سریع تر ساقه همراه با تغییر حالتهای ویژه آن می باشد . تا اینکه ساقه چه جوان بتواند در خاک پیش روی کرده و از موانع موجود برسر راه بگذرد و هر چه زودتر سراز خاک بیرون آورد یکی از
بارزترین تعیین حالتهای ساقه آن است که مریستم انتهایی ساقه به وسیله برگ غلاف مانندی به نام کلئوپتیل ( Coleoptile ) پوشیده می شود . دراز شدن ساقه در اولین میانگره یعنی فاصله بین دانه و کلئوپتیل که ان را مروکوتیل ( mesocolyle) می نامند انجام می پذیرد . وقتی گیاهچه سر از خاک بیرون آورد و اولین برگ گندم مانند که نشانی از تک لپه بودن آن است ظاهر شد عمل کلروفیلی آغاز می شود . از محل اولین گره نزدیک خاک گیاهچه ریشه های اصلی ترتیب بیرون می آیند . این ریشه ها ریشه ثانویه اند .
این ریشه ها نسبتا از لحاظ قطر و طول یکسان و مشابه می باشند و در بین آنها راست ریشه مشاهده نمی شود . عمده ریشه های گندم در زراعت آبی در عمق 25 – 20 cm و در زراعت دیم در عمق 15 – 10 cm قرار دارند ریشه های گندم افشان وسطعی است ریشه های اصلی و فرعی از محل طوقه خارج شده و همگی هم قطر می باشد عمق فعالیت ریشه های ترتیکالیه معمولا در خاک حدود 30 cm است . در خاکهای معمولی و نرم که برای رشد گندم باشد ریشهگندم معمولا تا عمق cm 50 نفوذ می کند . معمولا 55 % وزن ریشه این گیاه در عمق 25 تا 30 cm 18 % آن بین عمق 25 تا 5 cm و 15 % بینی تا 75 cm و 12 % در عمق بیش از 75 cm قرار دارد . ریشه گندم در شرایط مناسب از نظر بافت خاک و محیط زندگی , مانند خاک های عمقی لیمونی ( Limoni ) تا عمق 5/1 متری خاک نفوذ می نماید ریشه موجب جذب آب و مواد غذایی و شبت گیاه در خاک و در مراحل مختلف رشد شده و نسبت به افزایش سنی و دوره رشد گیاه در خاک گسترش و توسعه می یابد یکی از عوامل مهم رشد و نمو آب می باشد .
تعداد در ریشه های اولیه تریتیکاله معمولا 3 تا 5 عدد است .
ساقه
فولوژی ساقه نیز همانند گندم و چاودار می باشد . ساقه های تریتیکاله ماشوره ای و غالبا دارای ظرف پنجه زنی پائینی است . طول مدت پنجه زنی در دماهای کم طولانی تر باشد . درون ساقه های برخی از نژاد پرو در بسیاری خالی است البته ملاک توپر یا خالی بودن ساقه از وضعیت ساقه گندم در 15 – 20 cm زیر سنبل گندم می رانند . درون ساقه گندم برجستگیهایی به نام گره ( node ) وجود دارد . فاصله بین دو گره را میانگره ( internode) نامند بر روی تحریک از این
برجستگیها یک برگ به طور متناوب قرار دارد . همانطور که از محل گره گندم که در نزدیکی سطح خاک قرار دارد . تعداد زیادی ریشه افشان منشعب می شود به همان صورت از محل گره مذکور تعداد زیادی ساقه نیز می روید که برای ساقه ها اصطلاحا پنجه تریتیکاله ( Tiller) گویند . خاصیت پنجه زنی از رقمی به رقم دیگر متفاوت است . یک بوته گندم ممکن است از ( 6-2) پنجه دستی به موقعیت محل رقم ایجاد نماید در تحت شرایط مزرعه ای معمولا 5-3 پنجه عمومیت دارد . طول
ساقه گندم نیز بسته به نژاد و حاصلخیزی خاک و عوامل محیطی ممکن است در سه مدل کوتاه متوسط و بلند باشد . ارتفاع یا رنگ و ضخامت ساقه نیز در ارقام مختلف تغییر می نماید .
رنگ ساقه های سالم معمولا در مرحله رسیدن زرد می گردد ارتفاع ساقه حداکثر به 7/1 متر می رسد مقاومت ساقه به خوابیدگی بستگی به ضخامت بافت اسکلرا نشیم تعداد آوندها , گره ها , انواع بذر ارتفاع ساقه تراکم بوته ها حالت ارتجاعی ساقه عوامل خارجی مانند باد , آب و کود از ته دارد و ضخامت ساقه معمولا از گره های پائینی به طرف بالا کم می شود . اگر خوابیدگی در مواقعی نمودار شود که گره ها سبز هستند احتمال زیادی دارد که گره ها دوباره آغاز به رشد و نمو کنند و گیاه را ثابت گردانند . اگر خوابیدگی در موقعی ایجاد شود که گره ها زرد و سخت شده اند . احتما دوباره ایستادن گیاه بسیار کم است . خسارت خوابیدگی ساقه گندم بستگی به شدت آن دارد و برای جلوگیری از خوابیدگی توصیه های زیر پیشنهاد می شود .
الف) گزینش بذرهای مقاوم ب ) گندم های پا کوتاه ج ) مقدار مناسب بذر وتراکم کم
د ) مقدار مناسب کود از ته ه ) گزینشی بهترین رقم با داشتن بافت اسکلرا نشیم
و ) زدن و غلطک ز) کاربرد سی – سی – سی ( C – C – C )
برگ
برگها همانند ساقه غلات از محل گره های ساقه خارج شده و به طور متناوب در طول ساقه قرار گرفته اند . هر برگ از دو قسمت , پهنگ و غلاف تشکیل شده و غلاف هر برگ در حد فاصل بین دو گره ساقه امتداد یافته و به استحکام ساقه کمک می کند و مانند گندم هر برگ دارای یک زبانک و
دو گوشوارک می باشد . بوتفارود ( 1990 ) گزارش کرد که فعالیت فتوسنتز برگها نسبت به گندم و چاودار به ترتیب 140 و 127 درصد بیشتری می باشد . همچنین گزارش شده است که تعداد روزنها در واحد سطح نسبت به گندم و مخصوصا چاودار بیشتر بود , اما روزنه ها کوچکتر و مقدار پتاسی فسفر وازت برگ در مراحل مختلف رشد نسبت به گندم و چاودار بیشتر می باشد .
هر برگ از دو قسمت غلاف ( Voagina ) و پهنگ ( Laina ) تشکیل شده است . پهنگ برگ معمولا
در محل گره ها بالاتر به غلاف برگ متصل است . غلاف فاصله گره ها را پوشانده و در محل گره پائین تر به ساقه متصل است برگها در روی ساقه به صورت منفرد و در دو ردیف به طور متناوب قرار دارند . غلاف برگ ممکن است تمام و یاقسمتی از ساقه را بپوشاند و در قسمت دیگر تا رسیدن به محل گره بالایی نیم باز باشد . در محل اتصال پهنک برگ به غلاف در هر قسمت آن دو زائده بیرنگ به نام گوشوارک یا ( Auricle) (stipule) وجود دارد . در بین دو گوشارک یک پرده بیرنگ به نام زبا
نک یا ( ligules) و به ارتفاع 3-2 میلیمتر وجود دارد که در امتداد ساقه و به قسمت بالا کشیده شده است اهمیت برگهای انتهایی ساقه گندم که جوانتر از سایر برگهاست و دیرتر از بقیه بوجود می آید فوق العاده زیاد است . زیرا عمل آن تامین و ذخیره کربوهیدراتها برای دانه ها می باشد . بنابراین هر عاملی که موجب کاهش آن شود و یا از بوجود آمدن آن جلوگیری کند اثر زیادی در
کاهش عملکرد را خواهد داشت . رنگ طول و عرض برگها بستگی به نوع بذر و مواد غذایی به ویژه ازت دارد . ازدیاد ازت باعث عریض و طویل تر شدن و سبزی رنگ برگ شده و کمبود آن باعث کوچکی و پژمردگی برگها می شود .برگ غلات به طور کل دارای چرخشی می باشد و از این لحاظ می توان آنها را تاحدودی از هم تشخیص داد برگ جو وگندم را از پائین به طرف بالا متمایل به راست می چرخند درصورتیکه برگ یولاف به عکس می چرخد.
گل آذین
گلدهی در تریتیکاله معمولا همانند گندم است . اما رسیدگی اغلب آهسته تر صورت می گیرد از طرفی در ترتییکالیه مدت گلدهی نسبت به گندم طویل تر می باشد . گل آذین تریتیکاله سنبله است و شباهت زیادی به سنبله های چاودار دارد . طول سنبله ها از چاودار بزرگتر و به طور متوسط 22 تا 24 سنبله در هر سنبله قرار داشته و تعداد سنبله های بارور در انواع اوکتاپلوئید
نسبت به هگزاپلوئید کمتری می باشد . در تریتیکاله پوشه ها غیر متقارن و پوشینه ها متقارن می باشد که وجود این خصوصیت باعث تشخیص آن از سنبله گندم می گردد . ارقام تریتیکاله به طور معمول ریشک دار هستند اما در ارقام بدون ریشک نیز در بعضی از آنها مشاهده می گردد . پس از عمل لقاح معمولا دو گل در هر سنبله بارور و تبدیل به دانه می گردد . هر گلچه شامل یک مادگی یا تخمدان یک برچه ای و سر پرچم است سنبله توسط دوزائده مقعر به نام پوشه ( Glumelle) پوشیده شده و در آن 3 تا 5 گل وجود دارد و هر گل توسط دو عضو به نام پوشینه ( گلومل Glu
mel ) از اطراف احاطه گردیده است . به علاوه در اطراف هر پرچم و مادگی سه زائده کوچک به نام پوشینک ( glumellule)وجود دارد . سنبله های گندم در نژادهای مختلف به حالت فشرده , نیمه فشرده سست یا پنجه سست وده رنگ سنبله نیز در ارقام مختلف از سفید تا قرمز تغییر می نماید . سنبله محوری دارد به فرم زیک زاک . مجموع گلهایی که در هر مفصل یا گره متصل اند . سنبل
ه یا سنبلچه نامیده می شوند محور سنبله از بندهای جدا از هم تشکیل شده است و هر یک از بندها از یک تا سه سنبله را با خود دارد که از یک تا 5 گل روی هر یک قرار دارد . در قاعده هر سنبله یا در محل اتصال سنبله فرعی به محور اصلی سنبله دو غلاف گوگرد قاشقک مانندی به نام گلوم دیده می شود که سنبل فرعی را از دو طرف احاطه می کند . اطراف هر دانه داخل سنبله فرعی را در دو پوسته قاشک مانند به نام گلومل یا لیما ( lemma ) و پالئا ( Palea) احاطه کرده است . دانه گندم از خارج به وسیله گلومل و از داخل به وسیله پالئای کاغذی مانند و ظریف پوشیده شده است .
دانه : دانه تریتیکاله در واقع همان میوه آن است . شکل خارجی دانه کاملا شبیه به گندم و چاودار می باشد . دانه ها در درون گیاهچه رشد کرده و معمولا در هر سنبله 2 تا 3 عدد هستند . هنگام رسیدن دانه ها رطوبت بذور حدود 13 تا 14 درصد بوده و پدیده ریزش دانه ها در موقع برداشت کمتر مشاهده می شود دانه تریتیکاله بلندتر از دانه گندم هگزاپلوئید بوده و 10 تا 12 میلی متر و طول و 3 میلی متر پهنا دارد . شیار طولی که در سطح شکمی دانه امتداد دارد , از نظر عمق در ارقام مختلف متفاوت است دانه تریتیکاله شباهت زیادی به دانه چاودار داشته و از سه بخش فرا بر آندوسپرم و جنین تشکیل شده است .
لایه آلورن به عکس گندم بسیار نامنظم می باشد و سلولهای آلورن از نظر اندازه و ضخامت دیواره ب
ا یکدیگر متفاوتند . رنگ دانه معمولا زرد مایل به قهوه ای است که پوسته های خارجی پریکارپ آنرا می پوشانند و در نتیجه از بروز رنگ آن بطور قابل توجهی ملاحظه ای جلوگیری کند .
دانه به طور کلی از چهار بخشی کل تشکیل یافته است :
1 – پریکارپ ( لایه اول در سمت خارج )
پوسته بذر
بافت خورش
لایه آلورن
2 – آندوسپرم ( نشاسته 80 % )
3 – رویان : A اپی تلیوم ( حفاظ )
: B اسکتولوم ( محل عبور مواد غذایی از آندوسپرم به جنین )
: C آپی بلاست ( لپه دوم ) اولین برگ از این ناحیه خارج می شود
: D ساقه چه
: E ریشه چه ( پس از جذب مواد غذایی رشد کرده محور کلریز را پاره کرده و اولین ریشه را ایجاد می کند .
کرکهای دانه Brush ( که عبارتند از باقیمانده کلاله تخمدان
ترکیب شیمیایی و کیفیت غذایی ( پروتئین , کربوهیدارتها , چربی, مواد معدنی , ویتامینها )
ترکیب شیمیایی و کیفیت غذایی تریتیکاله مشابه گندم و چادار است . تریتیکاله در مقایسه با گندم , ذرت , برنج , چاودار و یولاف درصد پروتئینی بیشتری داشته و از نظر اسید آمینه های ضروری نی
ز وضعیت مطلوبی دارد . انتظار می رود که ارزش بیولوژیکی تریتیکاله مخصوصا در نتیجه تحقیقات بررسی ارقام ژنتیکی مطلوب در آینده بهبود قابل ملاحظه ای یابد تریتیکاله تا حدودی مواد معدنی بیشتر و میزان ویتامین برابر گندم دارد . مجموعه این عوامل سبب می گردد که نسبت به سایر غلات از نظر کیفیت غذایی واجد برتری مشخص می باشد .
مقایسه میانگین درصد ترکیبات مواد غذایی ترتیکالیه با سایر غلات
ترکیب ترتیکیاله جو گندم چاودار
ماده خشک 87 87 87 87
رطوبت 12 12 13 12
پروتئین خام 2/13 2/10 2/12 6/11
چربی خام 8/1 178 9/1 7/1
شیر خام 4/2 7/3 9/1 9/1
خاکستر خام 8/1 5/2 7/1 0/2
نشاسته 7/50 – – –
پروتئین
همگام با بهبود خصوصیات دانه تریتیکاله و افزایش نسبت آندوسپرم پوسته به میانگین درصد پروتئین کاهش یافته است میانگین درصد پروتئین ارقام هگزاپلوئید در سمت برابر با 5/16 درصد بوده است .
ارقام فوق دارای خصوصیات بارز چروکیدگی دانه بوده که با پیدایش تریتیکاله های هگزاپلوئید جایگزین عملکرد مطلوبی داشتند که متوسط میزان پروتئین به حدود 4/13 % رسید . در حال حاضر به طور معمول میزان پروتئین دانه بین 11 و 14 درصد در نوسان است که در ارقام مختلف و در نقاط مختلف دنیا درصد آن از حداقل 9 تا حداکثر 23 درصد به علت اثرات ناشی از ژئونیپ و محیط به خصوص در اثر استفاده از مقادیر متفاوت کودهای از ته مشاهده شده است . تریتیکاله محتوی آلبرومین بیشتر و پرولامین کمتر نسبت به گندم می باشد .
مقایسه میزان درصد پروتئین آلبومین و پرولامنی در تریتیکاله گندم و چاودار .
پروتئین ترتیکیاله گندم چاودار
آلبومین 28 – 26 5 – 3 34
پرولامین 26 – 24 5 – 4 19
مقدار اسید آمینه لیزین تریتیکاله از گندم بیشتر و از چاودار کمتر است . به عبارتی میزان لیزین تریتیکاله حد واسط والدین خود باشد . با این وجود لیزین تریتیکاله نیز همانند غلات جزء اسید آمینه های محدود کننده می باشد . متوسط لیزین تریتیکاله 1/3 درصد بوده که در اوایل دهه 1970 به حدود 7/3 درصد بالغ گریدد . در حالیکه این میزان برای گندم نان 3/2 درصد برای ذرت رقم 1 و 2 در حدود 3/4 درصد می باشد . میتونین می باشد . میتونین دومین اسید آمینه محدود کننده در ترییکاله است که میزان آن حدوداً برابر با متیونین گندم می باشد . باید خاطر نشان نمود محتوی پروتئین تریتیکاله رابطه تنگاتنگی بایر با چروکیدگی دانه و در نتیجه عملکرد آن دارد . بطوریک
ه از سال 1668 میزان پروتئین از بالای 17 % به عنوان مثال رقم رزنر دارای پروتئین معادل 8/17 درصد بود با عملکرد 250کیلو گرم در هکتار به حدود 13درصد در سال 1973 با عملکرد 8000 کیلوگرم در هکتار رسیده است .
مقایسه ترکیب درصد اسید آمینه تریتیکاله , ذرت , گندم , چاودار محاسبه بر مبنای 16 گرم نیتروژن
اسید آمینه ترتیکیاله ذرت گندم چاودار
آرژنین 5/5 3/7 4/2 4/9
هیستییدن 2/2 2/5 2/3 2/3
لیزین 3/1 2/6 2/5 3/8
تریپتوفان 1/7 2/2 2/0 7/2
فنیل آلانین 3/9 4/6 4/0 4/0
متیونین 4/5 1/4 4/8 2/9
سرین 3/9 3/2 4/1 4/2
لوسین 6/1 12/2 6/2 0/9
لیزولوسین 3/2 3/4 3/2 3/3
والین 2/9 4/6 2/8 3/3
اسید گلوتامیک 27/3 7/9 30/6 23/7
اسید اسپارتیک 7/1 7/0 5/1 7/2
گلیسین 3/9 3/2 4/0 4/5
آلانین 3/8 9/7 3/4 4/4
پرولین 8/9 8/3 9/7 8/9
کربوهیدراتها
قسمت زیادی از ترکیبات دانه تریتیکاله همانند سایر غلات از نشاسته تشکیل شده است .
میزان و اندازه میانگین ذرات نشاسته در تریتیکاله حد وسط گونه های گندم و چاودار بوده و در ارقام مختلف متفاوت است . تریتیکاله با دانه چروکیده و چاق را می توان از میزان نشاسته و آمیلوز تشخیص داد . دانه های چروکیده نشاسته آمیلوز کمتری دارند .
مقایسه درصد نشاسته ترتیکیاله با گندم , چاودار و سایر علات ( بلژیک 1990 )
گیاه زراعی محتوی نشاسته (%)
ترتیکیاله 62/2
گندم 65/1
چاودار 62/0
زمستانه 57/0
یولاف 43/0
ذرت 70/3
چربی ها : میزان چربی تا حدودی بستگی به رقم و محل کاشت دارد . تریتیکاله حاوی چربی فسفانه و غیر آزاد بیشتری نسبت به گندم می باشد . خصوصیتی که م
ی تواند از چاودار به ارث برده باشد . همچنین دارای چربی قابل استخراج زیادی است . خصوصیتی که از گندم به ارث رسیده است . میزان چربی ترییکاله در ارقام مختلف از 113 تا 217 درصد متغییر است .
مواد معدنی و ویتامین ها
مواد معدنی موجود در آرد و سبوس تریتیکاله نسبت به دانه آن متفاوت است بطور کلی سبوسی حاوی درصد فراوانی از عناصر کلسیم , منیزیم , پتاسیم , سدیم آهن , روی و مس بوده و آرد آن دارای حداقل درصد از این مواد است . به طور عمده طی مرحله زایش در دانه تجمع ازت فسفر و روی صورت می گیرد و بیشترین مقدار ماده معدنی دانه را فسفر تشکیل می دهد . افزایش میزان کودهای از ته موجب افزایش میزان منگنز , ازت , مولیبدن و کاهش کلسیم و روی دانه می گردد . اما تاثیری در فیبر و خاکستر ندارد . ترکیب ویتامین های تریتیکاله با ویتامین های گندم قابل مقایسه بوده و از ویتامین های چاودار بهتر می باشد مقدار بعضی از ویتامین ها از جمله ویتامین , ریبوفلاوین , نبایستی کمتر از گندم می باشد .
سازگاری : ( نور , حررات , رطوبت )
ترتیکلیه به دامنه وسیعی از شرایط اقلیمی متفاوت سازگاری دارد . همین مسئله آن را به عنوان یک گیاه شاخص در میان غلات معرفی می نماید . تریتیکاله از آنجائیکه ارزش غذایی بالاتری نسبت به چاودار دارد . جایگزین مناسبی برای چاودار مخصوصا در نقاطی که کشت گندم امکان پذیر نیست و یا عملکرد مناسبی ندارد می باشد این امر یک امتیاز اقتصادی مهم در نقاط مختلف دنیا برای این گیاه محسوب می گردد .
نور
تریتیکاله های اولیه با وجود دوره رشد طولانی احتیاج به طول روز زیاد داشتند . انتقال صفت عدم حساسیت به طول روز از گندمهای مکزیکی به تریتیکاله باعث بهبود سازگاری آن در نواحی با عرضهای کم عرضهای واقع در 30 درجه شمالی تا 30 درجه جنوبی اند گردیده است به این دلیل امروزه ارقامی که در مناطق فوق الذکر کشت می گردند , نسبت به طول روز غالبا بی تفاوت بوده و محدودیتی از نظر تاریخ کاشت ندارد .
در آزمایشاتی که تست تیماری متفاوت نوری در مراحل مختلف رشد تریتیکال
ه , چاودار و گندم صورت گرفته بیشترین میزان تثبیت کربن مربوط به تریتیکاله بوده است .
حرارت
در تریتیکاله حداقل دما برای شروع جوانه زنی صفر درجه سانتیگراد : دمای مطلوب 20 درجه cg و حداکثر دما برای شروع جوانه زنی 30 cg گزارش شده است . مقاومت به سرما در بعضی از واریته ها در کشور روسیه مشابه گندم چاودار زمستانه است . ولی در سوئد و مجارستان کمتر می باشد . از طرفی مقاومت زیاد به سرما در بعضی از ارقام طی فصل پائیز و زمستان تحت تاثیر گرم شدن هوا در بهار به سرعت کاهش می یابد . بعضی ورایته ها تحت دماهای کم عملکرد عالی دارند . همچنین مشخص شده تحمل تریتیکاله نسبت به دماهای کم در اوایل دوره رشد رویشی بیشتر از گندم است . اگر در ابتدای دوره رشد دمای محیط بالا باشد . عملکرد کاهش می یابد . بنابراین مناطقی با حرارتهای کم و ارتفاع زیاد مناسب رشد خواهند بود .
رطوبت
تحمل به خشکی در نواحی نیمه خشک از قبیل مناطقی در آفریقای جنوبی با بارندگی سالانه حداکثر 400 الی 700 میلیمتر قابل توجه بوده و تحت این شرایط عملکرد نسبتا مطلوبی بدست آمده است .
نقش رطوبت در افزایش مقاومت روزنه ای و کاهش میزان تعرق بوده و از آنجائیکه این تغییرات در تریتیکاله نسبت به گندم و چاودار کمتر می باشد فعالیت فتوسنتزی به نحو مطلوبی حفظ می گردد . از طرفی میزان فتوسنتز با آبیاری مجدد در تریتیکاله و چاودار نسبت به گندم بهبود بیشتری می یابد. از جمله در دنیا و بعضی مناطق خشک دنیا تریتیکاله تحت شرایط رطوبت محدود عملکرد به مراتب مطلوبتری از گندم داشته است .