مقاله تحقیق و پایان نامه رایگان

دانلود رایگان فایل

۳۷۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود طرح (کارآفرینی) شرکت پوشا تک با word دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود طرح (کارآفرینی) شرکت پوشا تک با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود طرح (کارآفرینی) شرکت پوشا تک با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود طرح (کارآفرینی) شرکت پوشا تک با word :

بخشی از فهرست دانلود طرح (کارآفرینی) شرکت پوشا تک با word

فصل اول : تجزیه و تحلیل داده ها 3
گزارش شناخت سیستم 4
عملکرد کلی سیستم 5
مشکلات موجود 6
پیشنهادات اولیه 6
گزارش امکان سنجی 7
امکان سنجی منطقی 7
امکان سنجی فیزیکی 7
امکان سنجی فرهنگی 7
امکان سنجی اقتصادی 8
تحلیل هزینه ها و منافع 8
زمانبندی پروژه 10
نمودار Gant Chart 11
آنالیز سیستم 12
شناخت فرم ها 12
نمودار Form Flow 12
نمودار FRD 14
بیانیه نیازمندی ها 14
نمودارهای DFD 16
طرح جانمایی 23

فصل دوم : طراحی سیستم 24
طراحی بانک ها 25
جمع آوری داده ها 25
خالص سازی داده ها 26
نرمال سازی 27
طراحی جداول 29
نمودارهای UML 32
نمودار Use Case 32
Sequence Diagram 34
State Diagram 35
نمودار DSD 37
نمودار JSP 41
طراحی فرم های ورودی و خروجی 42
ضمایم پروژه 44
نمونه فرم های سیستم 45
پرسشنامه ها

مدیریت شرکت جناب آقای مهدی حامد رهباردار به مدت 30 سال به فعالیت تولید پوشاک مشغول بوده است ، که بعد از این مدت درجهت حمایت از مصرف کننده و حذف واسطه ها و کاهش قیمت تمام شده کالا ، اقدام به تاسیس شرکت « پوشا تک » در تاریخ 25/5/1391 کرد. این شرکت کلیه فعالیتهای مربوط به خرید مواد اولیه ، تولید و فروش آن به صورت مستقیم به مصرف کنندگان و همچنین عمده فروشان را تحت پوشش خود دارد.

در مجموع 19 نفر تحت پوشش این شرکت مشغول به کار هستند که از این تعداد 6 نفر در واحد فروش فعالیت می کنند. واحد فروش این مجموعه در جهت نیل به اهداف شرکت که همانا ، حمایت از مصرف کنندگان محترم بوده است راه اندازی شد. در این واحد کالاهای تولید شده و همچنین برخی کالاهای تولید شده توسط سایر همکاران به فروش می رسد. لازم به ذکر است که واحد انبار نیز تحت پوشش واحد فروش فعالیت می کند از 6 نفر کارمند این واحد 4 نفر در فروشگاه مشغول به کار هستند. یک نفر مسئولیت واحد انبار و یک نفر هم مسئولیت فروش عمده شرکت را بر عهده دارد.

محل اصلی شرکت در چهارراه شهدا – پاساژ فیروزه – طبقه سوم – پلاک 12 و 13 واقع است و فروشگاه شرکت نیز در خیابان شیرازی مقابل فاز 2 بازار مرکزی قرار دارد.

عملکرد کلی سیستم

تولیدات اصلی این شرکت اغلب البسه زنانه می باشد که می توان موارد زیر را از آن جمله شمرد :

1 – انواع پیراهنهای زنانه
2 – انواع دامن های راحتی و مجلسی
3 – انواع شلوار
4 – انواع بلوزجات

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله امام خمینى و آزادیها با word دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله امام خمینى و آزادیها با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله امام خمینى و آزادیها با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله امام خمینى و آزادیها با word :

امام خمینى و آزادیها
در کشور ما، هرچند در نزد روشن فکرها و عالمان آگاه و دل سوز، در رابطه با سرنوشت ایران و اسلام، از آزادى سخن مى‏رفت، اما کشانیده شدن این مقوله پرسش انگیز به میان جامعه و مردم کوچه و بازار، از دوران مشروطیت آغاز گشت. آزادیخواهى و عدالت‏طلبى در عصر استبداد زده قاجار، بسیارى را دل باخته خویش ساخته و در راه نجات و پدید آوردن حاکمیت ملت‏برانگیخته بود. در این جهت، نمى‏توان نقش و تاثیر سخنان بیدارگرانه فیلسوف و مفسر بزرگ سید جمال

الدین اسدآبادى را نادیده انگاشت. (1) مخاطبان وى در میان تحصیل کرده‏هاى متقدم و متجدد – در داخل و خارج از کشور – به میزان شایسته‏اى به خود آگاهى اجتماعى و تاریخى دست‏یافته، و پس از تبعید و شهادت او در دوره ناصرى و مظفرى تاثیرگذار بوده‏اند. (2) به هر حال در طى سالیانى که بر ما گذشت، همچنان آزادى، ذهن و جان ایرانیان را به خود مشغول داشته و شهیدها برگرفته است.

در این مجال مى‏کوشیم تا از نظرگاه رهبر فقید انقلاب ، مفهوم و گستره آزادى را به دست آوریم. بى‏گمان، جنبش 15 خرداد – که طلیعه حرکت دینى – سیاسى نوینى در سده اخیر تاریخ کشورمان شناخته مى‏شود – در پى نهضت ملى نفت و انقلاب مشروطیت رخ داده وبى ارتباط با مقوله آزادى خواهى نیست. از این رو، ضرورت تحلیل آزادى از منظر رهبرى نهضت اجتناب ناپذیر است. کوتاهى در ارایه مفاهیم معقول آزادى و تحقق آن در ابعاد فردى و جمعى، خواه ناخواه بر روند حرکت ملت، تاثیرهاى نامطلوبى نهاده و دین و انقلاب مبتنى بر آن را دچار ابهام و چالش و آسیب پذیرى مى‏سازد. مشاهده آثار گسست نسلهاى انقلاب، بیش

از پیش لزوم پرداختن به آرمان آزادى و روشن گرى نسبت‏به مرزهاى آن و همچنین اقدام خیرخواهانه اجتماعى در نیل به حقوق شهروندى را آشکار مى‏گرداند. پیش از نقل سخنان و مواضع رهبرى در رابطه با آزادى، تاملى در گفتارهاى مرتبط با آن خواهیم داشت و از نقد و نظر اندیشه ورزان دینى آگاه خواهیم گشت.
دکتر على شریعتى، ضمن آن که آزادى را در نگاه زلال و فطرى مذهب، برخوردار از ژرفایى در خور تقدیر تلقى مى‏کند، در بستر تاریخى و فکرى مغرب زمین، دچار تنگناى معنوى و اجتماعى مى‏نگرد. مى‏توان آزادى جنسى و فردى را از آن جمله برشمرد.

“این کلمه [آزادى] در مذهب یک بعد بى‏نهایت عمیق دارد، اما در تاریخ و در فلسفه‏هاى ماتریالیستى جدید، معناى خیلى خلاصه شده سطحى و بدون دامنه دارد، به هر حال آزادى یکى از ابعاد اساسى وجود انسان است”. (3)

بهره گیرى منفى پاره‏اى از افراد و اقوام بشرى از آزادى، نمى‏تواند توجیه کننده شیوه استبدادى باشد و موجب سلب آزادى‏ها – که بستر ساز استعدادهاى روانى و عقلانى و اجتماعى انسان است – گردد. آفرینش آدمى و آزادى، پیوندى تنگاتنگ داشته و بدون آن نیل به مقام انسان کامل ممکن نیست. پیامبران ابراهیمى با دعوت به توحید و تقوا، در واقع از سویى آزادگى و آزادى مردم را خواستار بودند و از سویى دیگر، طریق برخوردارى معقول و مقبول از آزادى و اختیار را نمایاندند.

استاد محمد تقى جعفرى، پس از بررسى مفاهیم رهایى و آزادى طبیعى محض توام با انتخاب هدف، و آزادى تصعید شده و اختیار، به منظور تعریف آزادى، آن را در کنار حق حیات و حق کرامت، به عنوان حق آزادى مى‏نشاند.

“این حق[آزادى] مانند حق حیات و حق کرامت از عنایات خداوندى است که بر بندگانش مرحمت فرموده است. لذا با کمال صراحت مى‏گوییم: مزاحمت‏با حق حیات و کرامت و آزادى، در حقیقت مخالفت‏با مشیت‏بالغه خداوندى است”. (4)

از این منظر متعالى، انسان هنگامى به آزادى معقول دست مى‏یابد که در برخوردارى‏هاى فردى و جمعى خود، به آگاهى و شناخت هدف‏هاى والاى زندگى انسانى و امکان وصول بدان همه نایل گشته باشد. بدین سان، آزادى زمینه‏ساز کمال عقلانى و اجتماعى بشر است و نمى‏توان مردمان را از برکات آن بى‏نصیب ساخت. هر نوع بینش و کوشش مغایر با حق آزادى انسانها، خلاف فطرت الهى بوده و حیات و کرامت انسانى را دست‏خوش آسیب مى‏سازد.

استاد مرتضى مطهرى ، با بیان نزاع میان ارباب کلیسا و قدرت از یک سو، و مردم و مصلحان جامعه از دیگر سو، بر سر حاکمیت و حقوق انسانى و اجتماعى شهروندان، یادآور مى‏شود که : “از نظر فلسفه اجتماعى اسلامى، نه تنها نتیجه اعتقاد به خدا پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست و حاکم در مقابل مردم مسوولیت دارد، بلکه از نظر این فلسفه تنها اعتقاد به خداست که حاکم را در مقابل اجتماع مسؤول مى‏سازد. ” (5) بدین سان، آنان که به نام خدا و مذهب، تنها از تکلیف سخن مى‏رانند و حقوق مردم، به ویژه آزادى را نادیده مى‏انگارند، درصدد احیاى نزاع دین و آزادى اند. شهید مطهرى، در تطبیق اسلام و مسیحیت

کلیسایى، آشکارا از همخوانى مفاهیم دینى با آزادى، سخن به میان مى‏آورد و اختناق اجتماعى را با آموزه‏هاى قرون وسطایى کلیسا سازگار مى‏شمارد.
“از نظر اسلام مفاهیم دینى همیشه مساوى با آزادى بوده است. درست‏برعکس آنچه. . . در غرب جریان داشته، یعنى این که مفاهیم دینى مساوى با اختناق اجتماعى بوده است” (6) .

امام خمینى (قدس سره) ، بر این باور است که : یکى از بنیادهاى اسلام، آزادى است. . . فطرتا یک انسان، آزاد[آفریده] شده است”. (7) رهبرى در این منظر، پیش از آن که عنوان حکومت را پذیرا باشد، رویکرد خدمت‏گزارانه خواهد داشت. حاکم مسلمان در تامین و تضمین حقوق مردم به خصوص آزادى که برآمده از فطرت توحیدى آنان است، گام برمى دارد. پاس داشتن آزادى‏هاى ملت، خدمت ماندگار و تاثیرگذار است که رهبر شایسته برعهده خویش مى‏شمارد.
“اگر به من بگویند خدمت‏گزار; بهتر از این است که بگویند رهبر. رهبرى مطرح نیست، خدمت گزارى مطرح است. اسلام ما را موظف کرده که خدمت کنیم”. (8)
در برابر اهانت‏شاه و دستگاه طاغوتى‏اش به مردم انقلابى، امام بر آشفته شده و آزادى خواهى و استقلال طلبى یک ملت را نشانه تمدن و حاکى از حقوق اولیه بشر تلقى مى‏کند.

“مردم که قیام کرده اند، آزادى مى‏خواهند! . . . این مردمى که آزادى و استقلال مى‏خواهند، اینها وحشى نیستند، اینها متمدن‏اند که آزادى و استقلال مى‏خواهند. وحشى ها، آنها هستند که استقلال و آزادى را از اینها گرفته اند. استقلال و آزادى، دو تا چیزى است که از حقوق اولیه بشر است”. (9)
بدین گونه حکومتهایى که با آزادى و استقلال مردم، سر ناسازگارى گرفته و آنان را سرگرم امور معیشتى و دغدغه‏هاى شخصى و فرقه‏اى مى‏سازند، راه خیانت را طى مى‏کنند. رهبر فقید انقلاب، چنین حاکمیتهاى جفا پیشه‏اى را بیگانه با تعالى و تمدن دانسته و به نوعى مشروعیت این قدرتهاى جبار و طاغوتى را زیر

سؤال مى‏برد. این همه از آن روست که آنان، مردم را به جرم آزادى خواهى – که در واقع نمایان گر جوشش فطرى و انسانى شان مى‏باشد – محکوم به تحقیر و نابودى مى‏کنند. رواج آزادى‏هاى فردى و بى‏دردسر یا حمایت از آزادى‏هاى جنسى و لجام گسیخته، از سوى ارباب قدرت، مفهومى غیر از وحشت آنان در برابر میزان – که همانا آراى ملت آزاد و به پا خاسته است – تداعى نمى‏کند. امام خمینى، با چنین مواضعى در قبال رنوشت‏شهروندان، نشان مى‏دهد که حاکمیت مشروع و کارآمد و برخوردار از رغبت و حمایت ملى را در بستر فریادهاى آزادى خواهانه و استقلال طلبانه، امکان‏پذیر مى‏داند. حکومت، آن گاه که فراخناى این

بستر را بر نمى‏تابد و به بهانه‏هاى واهى و با تمسک به شعارهاى دروغین، از تامین مطالبات فطرى ملت در جهت نیل به خلیفه الهى خویش سرباز مى‏زند، منش و روش طاغوتى‏اش را آشکار مى‏سازد. امام خمینى با رهبرى ملت‏بزرگ ایران در انقلاب مبتنى بر خواسته‏هاى انکارناپذیر فطرى و اجتماعى – آزادى و استقلال – خدمت گزارى صادقانه‏اش را به دین و میهن خود متجلى ساخت. جانبدارى‏هاى آن پیشواى وارسته، پیش از انقلاب و پس از آن در دوران حاکمیت جمهورى اسلامى از آزادى ملت، حاکى از ارج دادن به این حق طبیعى و موهبت الهى بود. نگاهى به موضع گیرى امام در برابر شاه حاکى از جایگاه بلند آزادى شهروندان در قبال قدرت فرمانرواست.

“شاه هم مى‏گوید که اعطا آزادى مى‏خواهم بکنم! یکى نیست که بگوید: آقا تو چه کاره اى! که اعطا آزادى مى‏خواهى بکنى؟ آزادى که قانون اساسى به مردم داده است، شما اعطا مى‏خواهى بکنى! تو چه کاره هستى که مى‏خواهى اعطا بکنى؟ . . . کسى که همه مسوولیت‏ها به گردن اوست، باید بیاید پیش ملت – باید این چیز بشود – این اگر هم بخواهد برود، باید بیخ ریشش را بگیرند (اگر داشته باشد) نگذارند برود تا محاکمه‏اش کنند تا این همه خون ریزى یى که این آدم کرده است، جواب بیاید بدهد. تا این آزادى که از مردم[سلب] کرده است‏بیاید جواب بدهد”. (10)

بدین سان، حکومت در منظر سیاسى امام خمینى، همواره در برابر ملت مسؤول بوده و باید در صراط آزادى‏هاى معقول و اجتماعى آنان، به دور از هرگونه مصلحت اندیشى تلاش کند. محروم ساختن مردم از حق آزادى و حضور و مشارکت فعال آنان در رنوشت‏خود از رهگذر آراى عمومى و انتخاب مدیرانى خدمت‏گزار و متعهد، تخلف از قانون اساسى محسوب شده و قابل تعقیب و کیفر از جانب ملت است. رهبر فقید انقلاب در پاسخ به نوع حکومت مورد نظر، افزون بر اسلامیت، عنصر جمهوریت را خاطر نشان مى‏سازد که همانا تکریم ملت و تضمین آزادى‏هاى سیاسى و اجتماعى آنان مى‏باشد.

“ما خواهان استقرار یک جمهورى اسلامى هستیم و آن حکومتى است متکى به آرا عمومى، شکل نهایى حکومت‏با توجه به شرایط و مقتضیات کنونى جامعه ما توسط خود مردم تعیین خواهد شد. ” (11)

گفتنى است که مواضع امام خمینى در رابطه با آزادى شهروندان ، پیش از آنکه سیاسى و ناشى از ضرورت‏هاى انقلابى جامعه باشد، برآمده از جهان بینى توحیدى و شناخت واقع بینانه از اسلام قرآن و پیامبر مى‏باشد. بدین سان، مى‏توان تلاش در راه آزادى خود و ملت را به منزله عبادت تلقى کرد و مجاهدان آزادى خواه را در هر برهه‏اى از زمان، در شمار پیروان ابراهیم به حساب آورد.

“ریشه و اصل همه عقاید که مهمترین و با ارزش‏ترین اعتقادات ماست، اصل توحید است. . . بر این اساس هیچ انسانى هم حق ندارد انسان‏هاى دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند. ما از آن اصل اعتقادى، اصل آزادى بشر را مى‏آموزیم که هیچ فردى حق ندارد، انسانى و یا جامعه و ملتى را از آزادى محروم کند، براى او قانون وضع کند. ” (12)

نظام‏هاى سیاسى – طاغوتى، ناگزیر از شعار آزادى و ترقى بوده و همواره تظاهر به دموکراسى مى‏کنند. در حقیقت از رهگذر این فریب کارى ها، سعى در پوشاندن سلطه گرى خود دارند. امام خمینى در دوران ستم‏شاهى، بارها رسوایى قدرت را در رابطه با آزادى آشکار ساخت و فریادگرى ملت را از خرد و کلان حاکى از فقدان نعمت آزادى بر مى‏شمرد.

“اینها فریاد دارند مى‏زنند که ما آقا! آزادى مى‏خواهیم. ما 50 سال، هیچ چیز ما آزاد نبود! نه مطبوعات مان آزاد بود، نه خطباى ما آزاد بودند، نه علماى ما آزاد بودند، نه دانشگاه ما، دانشگاه[آزاد] بود، هیچ چیز نبود. ما آزادى مى‏خواهیم. ” (13)
“همه مردم دارند فریاد مى‏زنند که ما استقلال مى‏خواهیم، ما آزادى مى‏خواهیم، خوب اگر اینها آزادى داشتند، دیگر چى چى مى‏خواهند؟ . . . منطق شاه این است که مملکت من آزادى است! یعنى همه شان تحت‏شکنجه‏اند! این منطق است؟ ” (14)

“آزادى این است که . . . علماى ما، سیاسیون ما، بازارى ما، الان یک دسته دختر، پسر، زن و مرد، همه در حبس‏هاى اینها دارند به سر مى‏برند؟ چى گفتند که این طور شده؟ یک کلمه گفته‏اند که آقا مثلا بالاى چشمش ابروست! آزادى ما عبارت از این است؟ آن آزادى‏اى که آقاى کارتر مى‏فرماید. . . یک اجتماع مترقى، شاه درست کرده و منشا مخالفت مردم با او این است که مردم مى‏گویند ما ترقى نمى‏خواهیم ، ما مى‏خواهیم الاغ سوار بشویم! . . . حیله این است. او خیال مى‏کند این حیله‏ها را دیگر مردم مى‏پذیرند! ” (15)

“ما که مى‏گوییم حکومت اسلام. . . یک حکومت‏باشد که براى قانون متواضع باشد. یعنى سرپیش قانون فرو بیاورد. قانون هرچه گفت قبول بکند، نه این که قانون براى مردم عادى باشد، قدرتمندها از قانون مستثنى باشند. ” (16)
“باید مردم را براى انتخابات آزاد بگذاریم و نباید کارى کنیم که فردى بر مردم تحمیل شود. ” (17)
آزادى‏هاى فردى

در این که هر فرد متمایل به آزادى شخصى در رفتارها و گرایشها و گزینش هاست، تردیدى نیست. چنان که پیشتر گذشت، این نیاز مبناى فطرى داشته و هرکس حق دارد که از آن برخوردار باشد. نکته‏اى که نبایستى از یاد برد، همانا تعدیل برقرار کردن میان خواسته‏ها و نیازهاست; به گونه‏اى که آزادى‏هاى فردى مزاحم کمال گرایى خود و شهروندان نباشد. ویل دورانت در این‏باره چنین مى‏نویسد:

“از آنجا که انسان دوستدار آزادى است و آزادى افراد در اجتماع با برخى قواعد رفتارى ملازمت دارد، نخستین شرط آزادى محدود بودن آن است”. (18)
جان لاک، وجود آزادى را مشروط به قانون و حرمت نهادن بدان برمى‏شمرد. و از رهگذر قانون‏گرایى، آزادى و خیرخواهى همگانى را در جامعه ممکن تلقى مى‏کند.
“آن جا که قانون نباشد، آزادى نیز نیست، زیرا که قوانین عقلانى مسیر منافع عمومى یا خیر عموم را مشخص مى‏گرداند. ” (19)

رابطه دین و آزادى را باید در همین فضا مورد جست و جو قرار داد. دیندارى هیچ گونه تضاد و ناسازگارى با آزادى انسان در رفتارهایش ندارد و هرکس مى‏تواند هم به دین گرایش داشته باشد و هم در طلب آزادى‏هاى شخصى‏اش برآید. دین با مشخص کردن چارچوبى براى زندگى هر فرد، در حقیقت، در سامان دادن آن کوشش دارد. ممکن است در ظاهر، نوعى محدودیت در کردار و تصمیم سازى‏ها باشد. در واقع این همه، به منظور هدایت گرى خرد و جان به سمت و سوى تعادل میان نیروها و غرایز، و امکان دست‏یابى به منزلت والاى انسانى است. محدودیت‏هاى ناشى از ایمان، در حقیقت، مصونیت هایى براى روان و حیات انسان‏ها

پدید مى‏آورد، تا نیکوتر و فزون‏تر از مواهب حیات اجتماعى و استعدادهاى علمى و فکرى و عاطفى اش، بهره ببرد. بدین سان دین عبارت از راهى است‏به سوى حقیقت و فضیلت، و دین دارى، سلوک توام با خردورزى و خیرخواهى مى‏باشد. دین، نه تنها مغایر با آزادى نیست، بلکه شخص مخاطب خود را در جهت آزادى برمى انگیزد. دعوت به تزکیه نفس و تعلیم و تفکر در آیات انفسى و آفاقى، همه و همه، بستر ساز حریت آدمى است. به عبارت دیگر، آزادگى به دست آمده از رهگذر ایمان و اخلاق مبتنى بر آن، طریق نیل به آزادى و انتخاب و تکامل را در زندگى فردى و در برخورد با دیگران هموار مى‏سازد.

رهبر فقید انقلاب، به آزادى‏هاى فردى شهروندان، حرمت مى‏نهاد و به منظور حفظ کرامت و امنیت جامعه، لزوم قانون مندى را یادآور مى‏شد. بدین‏گونه، چنین آزادى‏هایى را آن‏گاه معقول مى‏شناخت، که در چارچوبى موافق با فطرت و سلامت مردمان بگنجد.

“آزادى در حدود قانون است. همه جاى دنیا این طور است که آزادى که هر ملتى دارد در حدود قانون آزادى دارد. نمى‏تواند کسى به اسم آزادى، قانون شکنى کند”. (20) “آزادى که در اسلام است در حدود قوانین اسلام است. آن چیزى که خدا فرموده است، نباید بشود، شما آزاد نیستید که الزام کنید. ” (21)
امام خمینى، ضمن مقید بودن کنش‏ها و واکنش‏ها به قانون و عدل، بر این اصل تاکید مى‏ورزید که هیچ کس نمى‏تواند دیگرى را ملزم به انجام کارى کند و

خودکامگى‏اش را جامه قانونى بپوشاند. مراد از چارچوب قانونى و عادلانه براى رفتارهاى انسان، همان است که وجدان خیرخواهانه او مى‏طلبد و بدان رهنمون مى‏شود. هرکس در روشنى و به سادگى مى‏تواند به چند و چون این قاعده‏هاى عقلانى و اخلاقى پى ببرد و خویشتن را برپایه معیارهاى عزت جویانه بپرورد.
“مردم عقیده شان آزاد است. کسى الزام شان نمى‏کند که شما باید حتما این عقیده را داشته باشید. کسى الزام به شما نمى‏کند که حتما این راه را بروید. کسى الزام تان نمى‏کند که در کجا مسکن داشته باشى یا در آن جا چه شغلى را انتخاب کنى. آزادى یک چیز واضحى است. ” (22)

رهبر فقید انقلاب، در سال 61، نسبت‏به پاره‏اى از رفتارهاى ناصواب و بیم گسترش قانون گریزى‏ها و شکستن حریم آزادى‏هاى معقول و فطرى، احساس تکلیف نموده و در فرمان 8 ماده اى، چنین فرمود:

“هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه یا محل کار شخصى کسى بدون اذن صاحب آن وارد شود یا کسى را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت‏به فردى اهانت نموده و اعمال غیر انسانى اسلامى مرتکب شود یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگرى به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا براى کشف گناه و جرم هرچند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا به دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید و یا اسرارى که از غیر به او رسیده ولو یک نفر فاش کند. تمام این‏ها جرم و گناه است و بعضى از آن‏ها چون “اشاعه فحشاء و گناهان” از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هریک از امور فوق، مجرم و مستحق تعزیر شرعى هستند بعضى از آنها موجب حد شرعى مى‏باشد. ” (23)

آزادى زنان
امام خمینى درباره زنان و شرکت و پوشش آنان در جامعه، تنها رعایت موازین انسانى را – که از منظر دین و خرد آشکار است – را مؤثر مى‏شمرد و هرگونه تحمیل در حوزه کار و ابتکار زنان فرهیخته را مغایر با دین تلقى مى‏نمود.

“زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینى آزادند و تجربه کنونى فعالیت‏هاى ضد رژیم شاه، نشان داده است که زنان پیش از پیش، آزادى خود را در پوششى که اسلام مى‏گوید، یافته‏اند. ” (24)
“اسلام با آزادى زن، نه تنها موافق است، بلکه خود پایه گذار آزادى زن در تمام ابعاد وجودى زن است. ” (25) “زنها. . . حق راى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. . . اختیار شغل آزاد دارند”. (26)
آزادى مذهب

اقلیت‏هاى مذهبى و آزادى آنان نیز در مواضع رهبر فقید انقلاب آمده و حکومت موظف به رعایت‏حقوق اجتماعى شان شده است. “تمام اقلیت‏هاى مذهبى در ایران براى اجراى آداب دینى و اجتماعى خود آزادند و حکومت اسلامى خود را موظف مى‏داند تا از حقوق و امنیت آنان دفاع کند و آنان هم مثل سایر مردم مسلمان ایران، ایرانى و محترم هستند. ” (27)

آزادى احزاب
حزبها و تشکل‏هاى سیاسى و اجتماعى هم در نظرگاه امام، آزادى داشته و مى‏توانند در چارچوب قانون و مصالح ملت فعالیت کنند. امام، بیان عقیده‏ها و نظرها و انتقادگرى را از سوى احزاب و افراد، مشروط به حفظ اسلامیت و جمهوریت نظام آزاد مى‏شمردند.
“احزاب، گروه ها، جمعیت‏هاى سیاسى و مذهبى آزادند مادامى که اعمال شان برضد جمهورى اسلامى و اسلام و نقض حاکمیت ملت و نقض ملیت و کشور نباشد”. (28)

“آزادى به همه کس تا آن جا که به ضرر ملت ایران نباشد، داده خواهد شد و هیچ گونه اختناق براى مردم نخواهد بود. ” (29)
آزادى اندیشه
از آنجا که با اندیشیدن، آدمى از دیگر موجودات، به ویژه حیوانات و فراتر از آنها; فرشتگان متمایز گشته و به منزلت‏خداگونگى نایل مى‏شود، نمى‏توان آزادى اندیشه را به فراموشى سپرد و یا با آن از سر ستیز و انکار بر آمد. بیش از فیلسوفان و مصلحان بشرى، باید از پیامبران یا بنیان گذاران تمدن‏ها نام برد که بعثت‏خود را بستر نجات بخشى انسان‏ها از رهگذر آزادى اندیشه ساختند. هیچ پیامبرى مردمان را از آزاداندیشى باز نداشته و رابطه یک سویه و آمرانه نداشته است، بلکه آنان را به سبب تقلیدهاى جاهلانه از ارباب قدرت و ثروت و مذهب، و همچنین تعصب ورزى در باب عقاید و سنتهاى منحط پیشینیان و نیاکان سرزنش مى‏کردند. درست از همین نقطه، حق و باطل در رویارویى با هم قرار گرفته و بعثت ها، هدف آماج حمله‏ها و کینه توزى‏ها واقع مى‏شد. برانگیختن جان‏ها و بیدارگرى ذهن‏ها و

سرشارى دلها، محصول روشن و ماندگار دعوت انبیا بود و این همه در فراخناى اندیشه‏هاى آزاد تجلى مى‏یافت. با توجه به نزول قرآن کریم و ظهور اسلام و اعلام ختم نبوت – که بشر را در عرصه سخن و حیات، هدایت نمود – باید گفت که پیامبر اکرم بیش از دیگر پیامبران به زمینه سازى آزادى اندیشه و گفت و گو پرداخت. تا آن جا که نمى‏توان کس را مسلمان نامید، مگر این که اندیشه ورزى را آیین مستمر زندگى‏اش برگرفته باشد. اساسا شفابخش بودن قرآن کریم، مشروط به اندیشیدن در ابعاد زندگى شمول آن مى‏باشد. در این باره، استاد جعفرى بر این باور است که آزادى اندیشه در اسلام، فراتر از حوزه‏هاى مانوس معرفت‏بشرى بوده و از ویژگیهاى بنیادى آن محسوب مى‏شود.

“اگر کسى ادعا بکند که آزادى اندیشه از مختصات اساسى دین اسلام است، این ادعا مبالغه نخواهد بود. دلیل بسیار روشن این مدعا، صدها آیات قرآن مجید است که با بیانات گوناگون دستور به تفکر و تعقل و به جریان انداختن شعور و فهم مى‏دهد. اگر اندیشه در واقعیات عالم هستى اعم از واقعیات جهان برون ذاتى و درون ذاتى و دیگر واقعیات عالم هستى آزاد نبود، خداوند متعال آن همه دستورات اکید به اندیشه بدون تعیین محتوى و تعیین چهارچوب صادر نمى‏فرمود. ” (30)


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود کارآموزی کارخانه صنایع شیرآوش با word دارای 113 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود کارآموزی کارخانه صنایع شیرآوش با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود کارآموزی کارخانه صنایع شیرآوش با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود کارآموزی کارخانه صنایع شیرآوش با word :

بخشی از فهرست دانلود کارآموزی کارخانه صنایع شیرآوش با word

نگهداری وتوزیع شیرپاستوریزه 1
ظرفیتهای تولید شیر 3
مصرف سرانه پروتئین های دامی 4
تعریف شیر 6
اهمیت غذایی شیر 8
مواد معدنی 12
گازهای شیر 15
ویتامین های شیر 16
کپکها 26
مخمرها 27
رشد باکتریها درشیر 29
شیرهای طعم دار 30
سایرروشهای نگهداری شیرهای معدنی 33
استفاده ازموادآنتی پستیک 34
استفاده ازامواج 35
شیرهای غلیظ 38
آثارتغلیظ برروی خواص شیمیایی وترکیبات شیر 41
فراورده های پاستوریزه شیر 45
فرآوری شیر پاستوریزه فروشگاهی 47
پاستوریزاسیون 52
حفظ کیفت شیرپاستوریزه 54
ماندگاری شیرپاستوریزه 55

شیربامدت ماندگاری طولانی 59
تولید خامه 60
خط تولید خامه زنی 65
خامه نیم چرب وخامه قهوه 69
شیر باماندگاری طولانی 76
استریل کردن تجارتی 86
تغییرهای باکتریولوژیکی وشیمیایی شیر درعملیات حرارتی شدید 86
مزه 87
ماندگاری 89
استریل کردن شیرباماندگاری طولانی 92
فرآیند غیرپیوسته 93
انواع سیستم های UHT 101
واحد UHTمستقیم برپایه تزریق بخاروتبادل کننده حرارتی صفحه ای 103
سیستم UHT مستقیم برپایه تزریق بخار وتبادل کننده حرارتی لوله ای 105
سیستم UHT مستقیم برپایه انفوزیون بخار 106
سیستم UHT غیرمستقیم برپایه تبادل کننده حرارتی صفحه ای 107
قطع کننده حرارتی 108
سیستم UHT غیرمستقیم برپایه تبادل کننده حرارتی لوله ای 109 سیستم UHT غیرمستقیم برپایه تبادل کننده حرارتی تیغه تراش 110

اجزای شیر وعوامل موثر برتولید آن: خصوصیاتی فیزیکی وشیمیایی شیر { نقطه انجماد- وزن مخصوص – رنگ – غیره }.
خواص شیمیایی ترکیبات شیر – چربی ها – لاکتوز- ویتامین ها پروتئین ها- آنزیمها- املاح وعناصر.
بهداشت ومیکروبیولوژی شیر- حمل ونقل – جمع آوری – ذخیره سازی لوازم وتجهیزات سرد کننده ها- ضوابط ومقررات وآیین نامه ها. ساختمان وتجهیز کارخانه تولید شیر پاستوریزه
حفظ: فرآیند شیر برای پاستوریزه کردن – تحویل – توزین – خنک کردن و ذخیره – استاندارد کردن- پاستوریزه کردن هموژنیزه کردن – بسته بندی
نگهداری وتوزیع شیر پاستوریزه : خطوط فرآیند شیر استریل – شستشو وضد عفونی – لوازم وتجهیزات مورد نیاز – مواد مورد نیاز – نحوه شستشو – مکانهای قابل شستشو و غیره. انجام عملیات در کارخانه شیر استریل وپاستوریزه – جمع آوری – توزین کنترل لبنیات – شستشو وضد عفونی سالن وتجهیزات ذخیره سازی شیر پاستوریزه کردن واسترلیزه کردن – انجام آزمایشات لازم
سهم دامهای مختلف در تولید شیر: در حال حاضر %75 شیر تولید کشور از 5000000 تن در سال مربوط به شیر گاو حدود %23 گوسفند وبز وکمتر از %3 گاو میش در چهل سال گذشته هم به علت تاسیس دامداری های صنعتی ونیمه صنعتی که تقریبا گاو نگهداری می شود وهم به علت تمایل دامداران برای تولید شیر ودر صد شیر گاو نسبت کل شیر تولید مرتبا روبه افزایش دارد.
مهمترین نژادهای مورد استفاده برای تولید شیر: در بین جمعیت گاوهای شیر که مهمترین منبع شیر کارخانجات می باشد همه گاوهای نژادهای خالص وجود دارد که از کشورهای دیگر وارد شده اند وبه آنها Pure breen نژاد خالص سهم دام های ایه توایی نژادها در مرتبا روبه افزایش است به علت این که ضریب تبدیل جیره غذایی به شیر کاملا اقتصادی است ورکورد شیر تولید شیر در روز در سطح بالائی است البته وقتی می توان از نژادهای خالص بهترین بهره را گرفت که مواد غذایی وجیره غذائی شرایط محیط نگهداری حساب شده باشد. در چنین شرایطی برخی از این نژادها می توانند دریک دوره شیر بیش از 5تن شیر تولید کننده بهترین نژاد خالص در ایران هاشتاین می باشد. که اخیرا نوعی از آن به نام RegisTer وارد شده دراین نوع ژنهای نامطلوب در چند نسل حذف شده اند وبنابراین مشخصات شیری دامهای یک گله بسیار نزدیک به یکدیگر است ونوسانات در حداقل ممکن است. همچنین در کشور ما دامداری با دامهای دورگه ctossbiced که از تلقیح دامهای خارجی با دامهای بومی بدست آمده اند. تولید سرانه شیر اینها کمتر است اما این نظر وجود دارد که نسبت به امراض بومی مقاوم ترند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق در مورد زندگی امام علی با word دارای 119 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق در مورد زندگی امام علی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق در مورد زندگی امام علی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق در مورد زندگی امام علی با word :

زندگی امام علی
علی بن ابیطالب به سرپرستی پسر عمویش پیامبر پرورش یافت و سپس شاگرد وی شد و اخلاق وروش او درباره زندگی و خلق فراگرفت و به ارث برد و این میراث در قلب و عقل او بطور یکسان نفوذ یافت . در برسی قرآن با بینش و نظر حکیمانه ای – که مغز اشیاء را جستجو می کند تا حقایق آنرا بدست آورد – دقت نمود و در زمان طولانی خلافت ابوبکر و عمر و عثمان فرصت یافت که به این بررسی عمیق و کامل بپردازد و ظاهر و باطن قرآن را به خوبی بداند و درک کند وزبان وقلب او بوسیله آن استوار گردد و با آن بهم آمیزد .

اوصاف ظاهری امام
کسانی که اوصاف ظاهری امام علی بن ابیطالب را نقل و تعریف کرده اند گفته اند : علی در وقتی که کامل مرد بود قامتی معتدل ومتناسب داشت که کمی کوتاه به نظر می رسید رنگ او سخت گندم گون بود . ریش سفید و بلندی داشت و چشمانی درشت و سیاه . زیبا صورت وگشاده روی کثیر التبسم بود باگردنی دراز مانند ابریق نقره فامم !. شانه های پهنی داشت واستخوان های آن مانند شیران بود . و دارای ساعد و بازوی چنان در هم فرو رفته که از یکدیگر پیدا نبودند . با پنجه های پهن و درشت وشکمی که کمی چاق به نظر می رسید !. عظله ساق پا کتف و منتهای آن باریک بود !. عظله بازوان نیز سطبر بود با انتهایی باریک . در راه رفتن شبیه پیامبر بود آنچنان که گویی پیامبر راه میرود و هنگامی که به میدان رومیکرد حالت دو و با شتاب می رفت و به هیچ چیزی اعتنا و توجه نمی کرد.

از نظر نیروی بدنی و قوای جسمی طوری بود که باعث شگفتی همگان بود . و بسیار دیده شد که سوار قهرمانی را بدون کوچک ترین رنج و دشواری همانند کودک تازه متولد با دست بلند کرده و به زمین می کوبید . و بسا بازوی دلاوری را می گرفت و گویی که جانش را می گرفت !. بدان سان که که دیگر قدرت نفس کشیدن نداشت . و معروف است که با هیچ قهرمانی – به هراندازه که نیرومند و در جنگ آوری شهره بود – به مبارزه برنخاست مگر آنکه او را از پای درآورد .

گاهی دری بزرگ را برمی داشت که قهرمانان از کندن و حرکت دادن آن عاجز و ناتوان بودند و آنرا با یک دست می گرفت و مانند سپری عادی سپرش قرار می داد . و سنگ بزرگ و سنگینی را با یک دست بلند می کرد که هرگز گروهی از مردان بطور دسته جمعی هم قادر به برداشتن آن نبود .
دلاوری ها و قهرمانی های امام علی فقط منحصر به میدان های کارزار نیست بلکه او در روشن اندیشی پاکی وجدان سحر بیان عمق و کمال انسانیت شور و حرارت ایمان بلندی همت و فکر هواداری از رنج دیده ها و ستم کشیده ها در برابر خود کامگان و ستم پیشگان و فروتنی در مقابل درخشش هرگونه حقی نیز قهرمان بود .

خصوصیات اخلاقی امام
بسیار دشوار و ساختگی خواهد بود خصایل و اخلاق یک انسان – بویژه اگر بزرگ مردی باشد – جدا از هم بیان شود چه آن ها طوری به هم پیوسته و در هم موثر و تکمیل کننده یکدیگرند که ممکن است یکی سبب دیگری و دیگری نتیجه آن باشد و یا در انگیزه و نتیجه مرادف همدیگر باشند . روی این اصل بحث و بررسی ما یک تقسیم بندی نظری است که در تطبیق خارجی نمای واحدی را تشکیل می دهد و در سایه همین تقسیم نظری است که من میتوانم به استنتاج منطقی برسم استنتاجی که بطور عادی و طبیعی جریان دارد. والبته همه اینها بطور اشاره و اختصار خواهد بود و هدف نهایی ما آن است که شخصیت امام علی را از تمامی جنبه ها بشناسیم تا این شناخت و آشنایی به خصلت ها و اخلاق امام محوری باشد که بحث آینده ما به دور آن بچرخد .

عبادت و پرستش امام:
علی بن ابیطالب به پرهیزگاری وتقوا مشهور است که همین عامل بسیاری از کارهای او درباره شخص خود و نزدیکان و مردم است و به عقیده من پارسایی و تقوای علی چیزی از قماش پرستش و عبادت پارسایان دیگر نیست که ناشی از شرایط اوضاع یا هوای نفسانی باشد . عبادت در نظر علی پیگیری باتمام تقوا برای پیوند همه حلقه های عالم هستی است بطوری که می خواهد حتی زمین و آسمان رابه هم بپیوندد . و مفهومی است از مفاهیم جهاد در راه پیوند زندگی با هرگونه خیر و نیکی ; این عبادت در هر صورت چیزی است از روح سرکشی و عصیان بر ضد فساد و تباهی که علی میخواهد همه جانبه با آن بجنگد و قیامی است بر ضد نفاق و روح استثمار و کشتار به خاطر منافع گروه خاص از یک طرف و بر ضد خواری و فقر و بیچارگی و ضعف و همه صفات پستی که عصر مضطرب و پریشان او با آن متمایز بود ازطرف دیگر.

این عبادت نمودار بزرگی از روح شهادت در راه چیزیست که علی آنرا عدالت می داند. آیا تقوای او از مقتضیات این ایمان نیست که خود از آن چنین سخن می گوید :” نشانه ایمان آن است که راستی را اگرچه به ضرر تو باشد به دروغ اگر چه به سود تو باشد ترجیح دهی”؟ و آیا او خود شهید این راستی و درستی نگردید؟ در صورتی که منافع زمانش در نادرستی و دروغ بود ! ;

علی در عبادت و تقوای خود نیز مانند سیاست و حکومتش اسلوبی خاص و روشی جدید داشت. عبادت علی آنچنان است که گویی شاعری مجذوب در مقابل وجود مطلق با دلی پاک و توجهی تام می ایستاد و هنگامی که زیبایی این هستی برای او کشف وروشن می شود این آیه زیبا را از خود می خواند که در آن دستور کاملی برای پارسایی آزادگان و عبادت بزرگان می بینیم :” گروهی خدا را به امیدی پرستش کردند و این عبادت سوداگران است. گروهی از روی ترس خدا را می پرستند و این عبادت بندگان است و گروهی دیگر برای سپاس و شکر خدا را پرستش کردند و این عبادت آزادگان است !”

پس عبادت امام کاری منفی از قماش عبادت فردی ترسو و یا سوداگر نیست – چنانکه وضع بسیاری از عبادت کنندگان چنین است – بلکه عمل مثبت انسان بزرگی است که خود و جهان هستی را می نگرد و برپایه خبرگی مردی پر تجربه و عقل فیلسوف و قلب شاعر استوار است !.
با همین مفهوم درباره عبادت و تقوا بود که علی مردم را دعوت میکرد تا در راه خیر همه انسانها پرهیزگاری کنند یابگو: در راه کاری بزرگتر از امیدی سوداگرانه در نعمت های جهان دیگر ; علی مردم را به تقوا و پرهیز کاری می خواهد تا شاید از این راه به عدالت بپردازد و حق مظلوم را از ظالم بستاند و می گفت:” بر شما باد تقوا و پرهیزگاری ; و عدالت بر دوست و دشمن “. و از نظر امام تقوا سودی ندارد مگر آنکه تو را وادارد کهحق را پیش از آنکه به چشم بینی بپذیری و بر آن کس که دشمن داری ستم روان داری و در راه آن کس که دوست داری به گناه آلوده نشوی و بر کسی نیرنگ و حیله نورزی و از آنکه بر تو بدی کرده در گذری!.

زهد:
هر کس که معنی عبادت را این چنین درک کند او به زندگی همانطور می نگرد که علی بن ابیطالب می نگریست!. او دیگر بخاطر متاع دنیوی و لذت زودگذر زندگی نمی کند. بلکه زندگی را بخاطر هدف های بزرگی می خواهد که با خواست های بزرگ درون او هم آهنگ باشند.
و روی همین اصل بود که علی در دنیا زهد می ورزید و بر خود سخت گرفت. او در زهد خود صادق بود چنانکه در همه کارها و در هرچه که از قلب و زبان او صادر گردید صادق بود.

در لذت دنیا زهد ورزید چنانکه بر عوامل دولت و حکومت و هر آنچه که مورد نظر دیگران است و آنرا هدف زندگی و وجود خود می دانند بی رغبت بود . از آنجاست که او با فرزندان خود در خانه کوچکی بسر می برد خانه ای که خلافت – نه سلطنت – به آن روی آورد. و از همین جا بود که او نان جوی را می خورد که همسرش به دست خود آن را آسیاب کرده بود و در همین هنگام فرمانداران او را از خوشی های شام و نیکی های مصر و نعمتهای عراق و از چیزهایی که در حجاز بدست می آمد بهره مند می گشتند . و تازه بسیار می شد که خود او بجای همسرش کار آسیا کردن جو را به عهده می گرفت در حالی که او – امیر المومنین – ورییس حکومت بود . و از نان خشکی می خورد که آنرا به زانو می شکست و اگر هوا به شدت سرد می شد او پوشاکی که آزار سرما را از او دور کند نداشت بلکه به همان لباس نازک تابستانی اکتفا می کرد و این عالی ترین مرتبه پاکی و صفای روح است.

جوانمردی :
علی بن ابیطالب مردانگی را در بهترین معانی آن و با هرچه که این صفت می تواند در خود جمع کند مجسم می ساخت . خویشتن داری و بزرگ منشی که دو اصل از اصول حقیقت جوانمردی و مردانگی است هر دو از خصلت های امام بود و از همین جا بود که دوست نداشت به کسی آزار برساند ولو اینکه او را اذیت کرده باشد و یا به کسی در ستم و تجاوز پیشی جوید اگر چه مطمئن باشد که او قصد کشتنش را دارد. روح خویشتن داری و بزرگ منشی او را به این مقام بلند رسانید که از ناسزا گوئی به بنی امیه در روزی که از هر سوی به او دشنام می دادند خودداری کند زیرا از اخلاق بزرگ آن نیست که دشمنان خود را به خاطر ناسزا گوئی ناسزا بگوید بلکه او یاران خود را هم از ناسزا گوئی به بنی امیه منع نمود.

گذشت:
مروت وگذشت امام کمیاب تر از آن است که در تاریخ نظیری داشته باشد و رویدادهایی که در زندگی او در این زمینه نقل شده بیشتر از آن است که به حساب آید و ما برای نمونه یک رویداد را نقل می کنیم : امام بر سربازان خود فرمان داد که مبادا در حال خشم و ناراحتی دشمنی را که فرار می کند به قتل برسانند یا دشمنی را که زخمی است به حال خود بگذارند و به او کمک ننمایند او همچنین نهی کرد که پوشاک کسی را بردارند یا مالی را به ناحق بگیرند;
صدق و اخلاص:
این صفات انسانی و پسندیده در رشته زنجیری بی انتها به هم پیوسته اند و بعضی بر بعضی دیگر نشانه و گواهند. از عالی ترین حلقه های این زنجیر صدق و اخلاص است راستی و صدق علی به مرحله ای رسید که خلافت را از دست او خارج ساخت و اگر علی به جای راستی چیز دیگری را در بعضی اوقات می پذیرفت نه دشمنی بر او دست می یافت و نه دوستی از او روی می تافت!.

شجاعت:
شجاعت در چهار چوب صحیح خود یک کار بدنی و جسمانی نیست بلکه خصلتی از خصال نفس و مزیتی از مزایای ایمان است شجاعت امام از امام بمثابه بیان طرز فکر و به منزله عمل ناشی از اراده است زیرا محور شجاعت دفاع از حق و ایمان به نیکی است.
اگر ما بدانیم که عبد الله بن زبیر از نیرومند ترین قهرمانان و از سخت ترین دشمنان علی بود در آن وقتی که میخواهد در شجاعت خود مبالغه کند خود را چنان نشان می دهد که در برابر علی در میدان جنگ ایستاده است! مقدار شجاعت علی را به خوبی در می یابیم.

علی باهمه نیروی شگرف و شجاعت فوق العاده ای که داشت در هیچ موقعیتی به ظلم دست نیالود. همه راویان و تاریخ نویسان در این امر متحدند که علی تا مجبور نمی شد وارد کارزار نمی شد. او تا میتوانست سعی میکرد که از راههای مسالمت آمیز اختلافات را با دشمنان خود برطرف سازد و از خونریزی و جنگ جلوگیری کند و همیشه این سخن را به فرزندش حسن تکرار میکرد :” هرگز کسی را به مبارزه دعوت نکن “. و چون گفتار امام از دل پاکی خارج میشد خود اوی نیز وصیت به فرزندش حسن را همیشه مورد عمل قرار می داد و از نبرد جز در صورت اضطرار و ناچاری پرهیز می کرد.

دوری از ظلم و ستم:
خصلت دوری از ظلم اصلی از اصول روح علی و خلقی از اخلاق علی است. و همین خصلت با اندیشه کلی علی پیوند ناگسستنی داشت اندیشه ای که بر پایه مردم دوستی وفاء به عهد و نگهداری پیمان استوار بود مگر آنکه مردم خیانتی در پیمان کنند و بی رحمی پیشه سازد که این روش در منطق امام قابل اغماض نبود;

و از عالی ترین نمودارهای دوستی و نشانه های وفا آن است که قهرمانی در میدان جنگ بایستد و به دوستان و آشنایان سابق خود که اکنون به جنگ او آمده اند به چشم برادری بنگرد و آنان را به صلح بخواند و سابقه عهد و پیمان را بیاد آنان بیاورد و بدین ترتیب بخواهد که آن ها اسلحه را کنار بگذارند و مشکلات امور را به نحوی که به صلح و صفا نزدیک تر است رفع نمایند او با دشمنی نمی جنگد که با او سابقه دوستی دارد مگر پس از آنکه این سابقه را بیاد او آورد و دوران برادری و صفا را گوشزد کند و شاید در دوستی قدیمی چیزی باشد که وجدان این دشمن را بیدار سازد و او را از دشمنی و ستیز مانع گردد. اگر این جوشش بزرگ و وفاء و مهر از دل علی سرچشمه نمی گرفت علی صداقت را بر عداوت ترجیح نمی داد.

عدالت:
و هیچ جای شگفت نیست که علی دادگرترین مردم باشد بلکه اگر چنین نبود جای تعجب بود!.
داستان علی در موضوع عدالت از یادگارهای پرارزشی است که مقام انسانیت و روح انسانی را شرف می بخشد. از همین نمونه ها است آن چه که گفتیم: علی برادر خود عقیل را که می خواست اندک تصرفی در مال مردم بکند ردکرد زیرا که بیچارگان نیازمندتری وجود داشتند و این مال سهم آن ها بود. برادرش او را تهدید کرد که به معاویه خواهد پیوست! ولی این تهدید کوچک ترین تاثیری در علی نداشت; و عقیل به سوی معاویه شتافت در حالی که می گفت:” معاویه برای دنیای من بهتر است “.

امام در موقع محاکمه یا اجرای عدالت بین خود و توده مردم فرقی نمی گذاشت بلکه برای آرامش روح خویش در صورت لزوم در محاکمه شرکت می کرد و به همین سبب علی وقتی که زره خود را در نزد یک مرد عادی مسیحی پیدا کرد او را به پیش یکی از قضات بنام شریح برد تا موضوع را در آنجا حل کنند. هنگامی که هر دو در برابر قاضی قرار گرفتند علی گفت: این زره من است و من آن را نه فروخته ام و نه به کسی بخشیده ام! قاضی از مرد مسیحی پرسید که درباره ادعای پیشوای مسلمانان چه می گوئی؟ عرب مسیحی گفت: این زره از آن من است و البته من امیرمومنان را دروغگو نمی دانم!. قاضی بسوی علی برگشت و پرسید: شما: گواه و دلیلی دارید که این زره مال شماست؟ علی خندید و گفت: شریح راست گفت! من گواهی ندارم و شریح حکم داد که زره مال مرد مسیحی است.

مرد مسیحی آن را گرفت و به راه افتاد و امیرمومنان به او می نگریست ولی آن مرد چند قدمی بیشتر نرفته بود که برگشت و گفت: من شهادت می دهم که این گونه داوری از داوری های پیامبران است. پیشوای مسلمانان مرا به نزد قاضی می آورد و قاضی بر ضد او حکم می دهد!. وسپس گفت به خدا زره از آن توست ومن در ادعای خود دروغگو بودم ; و پس از مدتها مردم دیدند که این مرد از با وفاترین سربازان و بهترین یاران علی گشته و در ماجرای نهروان برضد خوارج در کنار علی ایستاده است!.

صراحت:
صراحت خصلتی درنزد مردان بزرگ است. و این خصلت در نزد علی بود زیرا که با خصلت های دیگر علی در سرچشمه پیوند دارد. و در واقع صراحت، راستی، اخلاص، مردانگی و صفاتی از این قبیل همه باهم برادرند. و این صراحت علی بود که چیزی را که در دل یا در نظر داشت پنهان نمی ساخت و آنچه را که در درون و نیت خود نداشت اظهار نمی کرد. او در رفتار با دشمنان تجاوز کارش با مکر و حیله آشنائی نداشت، در صورتی که از همه کس بهتر می دانست که نیرنگ و فریب، تنها راه رهائی از توطئه های آنان است. از بخت سابق ما در باره صدق و اخلاص امام، می توان به صراحت مطلق او که از مزایای صدق و اخلاص است به خوبی پی برد. و البته این یکی از برتری ها و مزیت های بی شمار امام بود.

سادگی:
از اصول اخلاقی امام تکیه او به سادگی در هر موردی بود. او از تکلف بیزار و منزجر بود و بلکه گاهی این امر ملاک قضاوت از نظر وی بود و می گفت:” بدترین برادران کسی است که باید بخاطر او به تکلف پرداخت ” و باز می گفت:” اگر مومنی برادر خود را به خجلت اندازد از او جدا شده است”! ومراد از خجلت احترام دوست تا حد تکلف و تشریفات بیجا است.
علی در فکری که اظهار می کرد یا پند و اندرزی که می داد یا در مالی که می بخشید و یا از بخشش آن جلوگیری می کرد خود نمائی و تظاهر نداشت. این خصلت چنان با طبیعت علی آمیخته و همراه بود که صاحب غرضان نتوانستند او را به مکر و حیله وادارند و چاپلوسان تملق گوی از اینکه نظر او را بسوی خود متوجه سازند مایوس و نا امید شدند و از اینجا بود که به علی نسبت سنگدلی وبی رحمی ، خشونت و تکبر بر مردم ، می دانند!.

ولای امام نه بطور عمد و نه به نحو ساختگی سنگدل و بی رحم متکبر نبود بلکه هر چه که از او سر می زد ناشی از طبیعت و سرشت او بود بدون آنکه کوچک ترین تکلف و ریا و خود نمایی در کار باشد. ولی چون اکثریت آن هایی که دور او را گرفته بودند غرض آلود و سودجو بودند و علی به آن ها بدگمان شد، به خود تکلف راه نداد که این بدگمانی را پنهان بدارد و از آنجا بود که آنان علی را متهم می ساختند که سنگدل و متکبر است !.
درستی درک و احساس و اظهار آن نه تکبر و خودخواهی و نه خشونت و سنگدلی است بلکه علی بشدت تکبر و خودپسندی را تقبیح می کرد و چه بسیار بود که او فرزندان و یاران و فرمانداران خود را از تکبر و خودپسندی نهی می کرد و از سخنان او در نصیحت آنان است:” هرگز خودپسند مباش” و بدان که خودپسندی بهیچ روی شایسته نیست و آفت خردها و اندیشه هاست.

علی تکلف راحتی در نزد ثنا گویان هم تبقیح می نمود. گاهی یکی از آنان در مدح و تعریف او راه افراط را می پیمود و علی او را از ادامه سخن باز می داشت و می گفت:” من کمتر از آن هستم که تو می گوئی” و گاهی مطلب برعکس می شد و گوینده او را متهم می داشت و علی بدون تکلف آن چه را که از باطن و نیت او می دانست پنهان نمی کرد و می گفت :” بالاتر از آنم که در دل داری “! علی تکلف دوستانش را در دوستی غلو آمیز و تکلف دشمنان را در دشمنی افراط آمیز دوست نمی داشت و می گفت :” دو گروه درباره من به هلاکت افتادند دوستانی که راه اغراق می پیمایند و دشمنانی که راه تفریط می روند”!. و این برای آن که در هر افراطی نشانه های تکلف پیداست !. او نه تکبر می ورزد و نه تواضع می کند زیرا در هر دو تکلف وجود دارد بلکه او خود را آن چنان که هست نشان می دهد ; او صریح بود بسان صراحت حق و صراحت طبیعت!.

اما خشونت! هرگز در اخلاق امام وجود نداشت بلکه او سرتا پا گذشت و صفا، صراحت و سادگی بود.
پاکدلی:
از امتیازات اخلاق علی پاکدلی او بود. او کینه ای از مخلوقی بدل نداشت و هیچ گونه دشمنی را حتی نسبت به سخت ترین دشمنانش که همیشه از روی حسادت و بددلی بر او کینه می ورزیدند نمی شناخت. او فرزندان و نزدیکان خود را پیش از مرگ خود از کشتن نزدیکان قاتلش – ابن ملجم – نهی نمود و برکشته شدن طلحه – که سر علی را می خواست – گریه کرد و با شور و سوز صادقانه و دوستانه ای در مرگ او ناله کرد و رثاگفت. به اصحاب خود توصیه کرد که با خوارج پس از وی جنگ نکنند در صورتی که آن ها با علی جنگیدند و قاتل او نزدیک یکی از آنان بود وهمین خوارج به همان مقدار به او و یارانش آزار اذیت کردند که معاویه و عمروعاص و یارانش براو و اصحابش آزار رسانیدند. واین توصیه شاید برای آن بود که علی احساس می کرد که خوارج با آنکه در اشتباه و گمراهی هستند ولی طالب حق می باشند.

از همه این ها گذشته در سراسر تاریخ زندگی علی و اخبار مربوط به آن چیزی که حاکی از خصلت کینه ورزی او نسبت به دشمنانش باشد وجود ندارد.
کینه توزی از طبیعت مردانگی نیست ولو این که تن به ظلم ندادن و از ستم به دیگران آشفته شدن از خصلت های مردانگی است. ولی این طبیعت زیبای علی در میان گروهی از کینه جویان بددل وافراطی گرفتارشده بود و سخنان ارجدار علی همیشه حاکی از اندوه جان کاهی است ; اندوه و غم از آن که او چنان پاکی و مهر دارد و دیگران آن چنان مکر و نیرنگی دارند.
بخشش:
و از اخلاق خاص علی کرم و بخشش او بود که حد و مرزی نداشت ولی بخششی که در اصول و هدف پاک و سالم بود.
کرم و بخشش علی چیزی است که از همه مردانگی های او پرده بر می داشت وبا جان ودل او به هم آمیخته است. او با اینکه دختر خود را از اینکه گردن بندی را از بیت المال به امانت گرفته در عیدی از اعیاد به آن آرایش کند توبیخ می کند و با اینکه برادر خود عقیل را که مختصری از مال عمومی مردم را بیجا خواسته بود از خود می رنجاند و با اینکه او هرگونه رشوه خوار و هوادار مال بی کوشش و بدون حق را از خود طرد می کند با این حال چنان که در روایات صحیح آمده است او با دست خود نخل های گروهی از یهودیان را در مدینه سیراب می کند تا آنجا که دست او تاول می زند و زخم می شود و گاه مزدی راکه می گیرد به بیچارگان و درماندگان می بخشد و یا با آن بردگانی را می خرد و بلافاصله آزاد می سازد.

اعتماد به نفس:
به تنهایی به نماز رفتن علی و عدم قبول همراهی محافظانی که او را از خطر دشمنان بی شماری که اطرافش را گرفته بودند نگهبانی کنند شاهد اعتماد به حق و حقیقتی است که تاروپود وجود او را فرا گرفته بود. اصولا : آیا زندگی وی سلسله ای از کردارها و گفتارهایی نیست که به خوبی نشان می دهند که این مرد بزرگ به راستی و درستی آن چه که انجام می داد اطمینان کامل داشت و در این اطمینان استوار بود؟ زیرا که گفتار و کردار او ناشی از عقلی کامل و اخلاقی بزرگ بود.
اصولا اعتماد به نفس چیزی است که بالضروره ملازم این خصائل یاد شده است.

مقدمه ای بر این بحث
بی گمان امام می خواسته است ، به حق ، از انحراف جلوگیری کند و ملت خود را به وضع قبلی خود که اجرای دستور خدائی بود برگرداند ، همان خدائی که کتابی روشن و روشنگر از قوانین و احکام در میان آنان فرود آورد ، و امت در پرتو نور آن در پشت سر پیغمبر در زندگی اش ، و در پشت سر چند تن ازرهبران انگشت شمار ایمان ، در مدتی کوتاه که در عمر دولتها و ملتها هیچ به حساب نمی آید ، به راه افتاد ، سپس راهها برای مسلمانان ، متعدد و پراکنده شد ، روز به روز و مرحله به مرحله از فرمانبری به اجتهاد ، به تأویل ، به تحمیل ، و بالاخره به تبدیل منحرف شدند،و این واژگونی بود.

وآن نیرنگ دگرگونی ! برای اینکه امور و مردم را به تدریج و با گامهائی آرام و بدون صدا به پیش راند . در نتیجه ، مردم نا آگاهانه ، نظری را به نظر دیگر ، شیوه ای را به شیوه ی دیگر ، و عملی را به عمل دیگر و زندگی را به زندگی دیگری تغییر دادند . و به اشتباه از یک سرنقیض به سر دیگر منتقل شدند .
اگر گفتار جامع امام برای مردم در روز بیعت نوعی کنایه و اشاره به تغییر اوضاع و نفوس و کشانیدن آنها به عقب ، در بر داشت ، با کمال روشنی و صراحت درمان قطعی این تغییر که دنیای انسان برتر را برایشان تباه ساخته عوامل عقبگرد و از هم گسستگی را در میانشان پراکنده کرده است ، نیز جهت ایشان تجویز شد.

عناصر و مواد دارویی تجویز شده ، برای شخص شناخته شده بود ، هر عنصری از آن برای بهبودی اندیشه ، شفا یافتن قلب ، و زنده ساختن روح سودی در بر داشت ، و مجتمع را پیش از غلتیدن در پرتگاه سقوط نجات می داد ، و ساختمان استوار و بلندی که ترجمان و نمایانگر رفتاری پسندیده ، عملی شایسته ، با درکی درخشان ، و اراده ای قطعی و اجرائی خردمندانه باشد ، از نو بر پا می ساخت .

تحلیلی بر سخنان امام در زمان رسیدن به خلافت
با بیان جامعی که در زمان رسیدن به خلافت برای مردم ایراد کرد ، پرونده خود را گشود ، تا روش خود را توضیح دهد ، و شیوه رفتار خویش را به روشنی اعلام کند .و او چنین گفت:
((;. مبادا افرادی از شما – که در نعمتهای دنیا غرقه شده ، املاک و زمینها برگرفته ، نهرها شکافته ، بر مرکبهای تندرو سوار شده ، کنیزکان سیمین تن زیبا روی انتخاب کرده برایشان به صورت ننگ و عار درآمده است – اگر از این تجملات خود بی بهره شدند و به حقوقی که دارند و آان را می شناسند باز گردانیده نشدند ، فردا بگویند : پسر ابی طالب ما را از حقوقمان محروم کرد !))

پس این سخن یک اعلامیه و ابلاغ بود ؟
هم ابلاغ بود و هم اخطار ! گفتاری روشنتر از نور ، ونظری برنده تر از شمشیر ،‌و راهی مستقیم همچون پل صراط پیوسته به روشنی اعلام کرد : آن ثروت بی حساب که گروهی از آنان ، در سالهای گذشته ، بی هیچ موجبی ، از بیت المال صاحب شده اند ، اکنون ساعت قطعی بازگردانیدن به حق و عادلانه آن به منبع اصلیش فرا رسیده است .و دیگر تبعیض قائل شدن در تقسیم بیت مال ، به این دلیل و آن بهانه ، از امروز در مجتمع جدیدشان هیچ جایی نخواهد داشت : اگر چه آنچه می گفته اند ، یا می گیرند ، به عنوان صله رحم دریافت می داشته اند

، یا عطای سخاوتمندانه ای در پاداش جهاد بوده ، یا غنیمتی بوده که چند برابر حقشان به نام سابقه همنشینی یا پیشی در ایمان می گرفتنه اند . اگر چه در حوزه رجالی باشند که عنوان اشرافی یافته اند ، یا نژادشان آنان را از توده مقدم ساخته باشد . زیرا مال مال خداست . و همه افراد ملت در بردن سهم یکسان هستند ، و شیوه برابری و یکسانی که رسول خدا در میان همگان گذاشت غیر قابل نقض می باشد ، و اجا زه کم وزیاد کردن آن برای هیچ انسانی ، نیرومند یا ناتوان ، نژاده یا کم نژاد ، قدرتمند و حاکم یا بادار حکومت شده ، داده نشده است .

امام در دنبال آن گفت :
(( ; توجه داشته باشید هر شخصی از مهاجران وانصار از رفقای رسول خدا که از لحاظ رفاقتش خود را برتر از دیگران می داند ، برتری را فردا در پیشگاه خدا طلب کند ، و پاداش و مزدش با خداست . و هر شخصی که دعوت خدا و رسول را پاسخ داد ، ملت و آیین ما را تصدیق کرده ، به دینمان در آمده و روی به قبله ما آورده است مستوجب حقوق و حدود اسلام گردیده است ; ))

در تعیین وظیفه هیچ اختلافی در میانشان نبود ، و همگی ملزم بودند به سطح این تکلیف برسند ، زیرا نتیجه عمل اجتماعی و تجزیه ناپذیر بود ، همچون دستگاهی که با تمام اجزای ریز و درشت خود ، با هماهنگی و یکپارچگی کار می کند و هیچ جزیی در هیچ حال نمی تواند به گونه دیگری به عمل بپردازد.
این است نظر امام درباره مردم و دارایی ، که گفت :
(( شما بندکان خدا هستید و مال متعلق به خداست ، به یکسان در میان شما تقسیم می شود ، در اینباره هیچکس بر دیگری برتری ندارد ، پرواداران را فردا بهترین مزد و برترین پاداش در پیشگاه خدا است . خدا برای پرواگیران دنیا را به عنوان مزد و پاداش تعیین نکرده است ;. ))

واه چه زیبا گفتاری و راست سخنی . پروردگارش را تصدیق کرده پیغمبرش را راستگو دانسته است ، و با این نگرش آگاه منطبق با حق ، و استوار گر داد ، و همهنگ با منطق واقعیت زنده ای که در شرایط جهاد و پیکار برای نشر کلمه الله بر حکومت فرمانروایی داشت ، امتش را هم تصدیق کرده است . حتی با این سخن به فرمان سنت و قانون طبیعت گردن گذاشته است ،‌همان سنت و قانونی که بر انسانیت فرمان نمی راند تا همگی را بصورت وحدتی به هم پیوسته در آورد ، و همه افرادش را برادرانی شبیه و یکسان سازد .

علاوه بر همه اینها گفتارش بوسیله عمل او تصدیق می شود ، سخن را به پایان می رساند و آنان را به دیدار فردا دعوت می کند :
(( ; اگر ان شاء الله فردائی بود ، پیش ما بیائید . زیرا در نزد ما مالی است که آنرا به روی شما تقسیم می کنیم . بدون شک هیچ یک از شما ، چه عرب و چه غیر عرب که از مستحقان عطا بوده یا نبوده است ، در صورتی که مسلمان آزاده ای باشد ، نباید از دیگری عقب بماند ; ))مساواتی کامل در مال خدا ، بدون هیچ تفاوت یا تبعیضی ، اگر چه منزلتها متفاوت باشد ، یا از نژادهای گونه گون باشند ،‌ زیرا همگی در حق یکسان می باشند .

عدالت برای همه ی مردم از سوی همه ی مردم
با مرزهایی روشن و مفهوم و بدون هیچ ابهامی برای جستجوگران . عدالتی همگانی و فراگیرنده که هیچ انسانی از آن بی بهره نگردد . بدون کوتاهی و تقصیری آهنگ اجرا داشته باشد . بدون گزافه گویی ، با گذشت ، و بدون هیچ اطلاقی ، نسبی باشد . در میدان امکان وسیع بگنجده در حدود توانهای بشری ، و در چار چوب نیروهای اجرائی و در مرزهای شرایط و افکار قرار گیرد . این عدالت واقعیتی است که میدانهای قانون خدا را می شناسد . طبیعت بشر را درک می کند ، و با زمان و مکان مرتبط است . در همانجا که تشکیل شده نمی ایستد که منجمد گردد و بمیرد ، و با بال خیال به پرواز در نمی آید که در خلأ بیکران سرگردان شود . به سوی کمال نمی گراید که از جهان پایین برتر رفته در جهانی بی مردم سر در آورد زیرا کمال بر روی زمین و در بشر از جمله امور محال می باشد .

بی گمان عدالت این جهانی است و به کمال نمی رسد ، لیکن می تواند رنگ همه جانبگی بر سیما داشته باشد ، با منظور و هدف ایده آل هماهنگ نمی شود ، اما با مفهوم همگانی همراه است

.
این بود خواست امام . و این چکیده سخنانی بود که روز شنبه ، یازده روز گذشته از ماه ذیحجه سال سی و پنج هجری یعنی سال رسیدن به سرپرستی امور مسلمانان ، ایراد کرد . و نیز خلاصه درسهای مستفاد از تجربه انسانیت بس بزرگی است که مجتمع او را از سالهای اندک پس از رسول خدا از سر گذرانیده به امروز رسیده است . چون شخص جریان رفتار عمومی و رفتار خصوصی را پیگیری کند ، به روشنی در میابد ، که چگونه در هر دو جنبه خط انحراف سقوط می کند تا اینکه به نقطه صفر می رسد . در ابتدای خط، مجتمع اسلامی به عدالت ، به عنوان طرز تفکر و برنامه عمل و شیوه زندگی ، چنگ می زند . این خط راه صعود را_ با خزش و یا پرش _ در پیش می گیرد و به سوی سخت ترین هدفها و مهمترین اوجها روانه می شود ، همینکه در این رفتن به سستی می گراید ، مجتمع با اصرار این عدالت را با فعالیت و تحرک برقرار می دارد و از آن دست می کشد .

با وجود اینکه حقیقت ادعای ما ، در نخستین وهله ، به آسانی درک می شود ، اما اگر از همان ابتدا دروجدان انسان نفوذ نکند راهی برای رسیدن به حقیقتش وجود ندارد . و چنانچه عدالت برتر را بر فراز خود احساس نکرده باشد ، و ما عدالت الهی را بر فراز آن می بینیم آن حقیقت نفوذ نمی کند . تعجب ندارد ، زیرا عدالت ، با وجود رفعت و همه جانبگی وقدرتی که دارد ، شعله ای است فراز این که راه بشر را برای رسیدن به عدالت مطلوب روشن می گرداند ، ودستی راهنما افراد بشر را از غارهای تیره ستم و بیغوله های تاریک تجاوز کاری بیرون می آورد تا دلهایشان را در ابتدای راه روشن قرار دهد . ناظر و مراقبی نیرومند بر جریان حرکاتشان نظارت دارد ، و گامهایشان را در صورت انحراف و کجروی تعقیب می کند .

از جمله مسلمات بدیهی این است که احساس عدالت الهی کردن و این احساس در جانها مستقر شدن ، بوسیله ایمان _ نه بوسیله علم تنها _ صورت می گیرد . شخص نسبت به چیزی جهل دارد و در نتیجه بدان ایمان پیدا نمی کند ، در حقیقت بدان علم پیدا می کند سپس علمش _ از روی عناد یا انحراف _ به حد ایمان پیدا کردن بدان نمی رسد ، یا از روی شک بدان معتقد می شود ، و شناختش درباره آن موضوع با نتیجه دیگر شناختهای معنوی و مادیش در هم می آمیزد . اگر آن را احساس کند با تمام وجود _ برتر از آگاهی عقلی _ از آن به دست می آورد که شعله اش هرگز خاموش نمی شود ، وبا اثر خود بر تمام دیگر درکهایش تفوق می یابد .

این است عدالت خدا . شعاعهای نوری که از آسمان احساس و آگاهی بر بشر می تابد و چون روشنایی چراغ در این زندگی سو سو می زند . دلهایشان را روشن می سازد تا راه را به آنان بنماید ، و همانند نگهبانی خواب نشناس بر فراز سرشان آویزان است . چون اشعه فرو رونده ای رفتارشان را کشف کرده هیچ ظاهر آشکار و اندرون پنهانی از نظرش پوشیده نمی ماند . چون میزانی بر پا گردد ، همه اقدامهای آنان : رفتار ، گفتار و پندارشان ، را می سنجد و به حق ارزش می نهد

و با ترازوی دقیق و سالمی وزن می کند ، بی هیچ اشتباهی و کم گذاشتنی ؛ زیرا همه آنان در پیشگاه پروردگارشان داخل در حساب می باشند . با وجود این ، پاداشی که عدالت الهی در برابر وفا کردن به امانت ، برای هر انسان قابل است همچنان از رازهای سر به مهر علم خدا است ، پرده از روی آن کنار نمی رود تا مردم در زندگی نخستین خود اندازه دقیقش را بدانند ، و ادراک بشری از شناختن نوع آن یا دریافتن اندازه اش بسی نارسا است .در این حقیقت شکی نیست . زیرا عدالت پروردگار رساتر و بخشایش آن فرا گیرنده تر از آن است که تنها اجرا کرذن و انجام دادن به تنهایی را پایه سنجش کند و ارزش عمل قرار دهد ، و معیار پاداش و کیفر سازد ، چه خدای سبحان به چیزی احاطه دارد که دانش بشر آنرا از اسرار جهان هستی به شمار می آورد ، و این سبب و مسببهای آشکار و نهان و مؤثرهای پیدا و پنهان است که عادتا بر رفتار بشر فرمان می راند ، و نیز بدان سبب که عدل خدای متعال وابسته به مشیت او و همراه با رحمتش بوده با سنجش بی نظیر خود ارزیابی کرده هر کس را بر طبق خواست عادلانه خویش یافت کیفر می دهد و هر کس در این مسیر با خواست عفو او همراه بود از آن برخوردار می گردد .

انسان ، با دید درونی خویش ، در میان دو سوی این عدالت والا در جهانی بیکران از عواطف و انفعالات، شناور است . در این مسافرت دراز ، به صورتهای گوناگونی از دریافته های نفسانی و ذهنی برخورد کرده آنها را بر صفحه احساس خود ، تا آنجا که قدرت این احساس ماده تلقی و پذیرش باشد ، منعکس می کند . گاه با احساس خود می بیند ، گاه با عقلش ، لیکن در هر دو حال به وجود صورتهای درک شده یقین داشته با درکی روحی یا دریافتی عقلانی ، بدان ها ایمان پیدا می کند

.اگر چه ممکن است این دو وسیله یقین پیدا کردن با هم مختلف باشد ، و در مقدار ایمان متفاوت ، و اگر چه هر کدام درک دیگری را منکر شود یا با آن موافق باشد .درک روحی آن قسمت عدالت الهی را در می یابد و به شگفت در می آید که ناشناخته ، در جهان غیب خدا از دانش مردم نهفته ، به خواست سرشار از رحمتش وابسته است . یا اینکه در شگفتی خود را به رویشان گشاده وجود انسان را از بیم و امید سرشار ، و از ترس حساب خدا ، و امید بخشش او لبریز می سازد.
آگاهی عقلانی به جهت شناخته شده ای پا می گذارد ، که دارای رمزی مشخص است ، بازداشتن و فرماندادنهایش روشن و در برابر گنه عمل و ارزش اجرا پاداش حتمی دارد ، لذا انسان در می یابد که چگونه راه می سپرد و رفتار آزادانه اش او را به چه سرانجام می کشاند و به هنگام حسابرسی در چه مرتبه ای از پاداش یا کیفر قرار دارد .

نفس بشری سفری بس دراز در عدالت بیکران خدا در پیش دارد . سفری بس دراز به درازی زندگانیها و امتداد روزگاران . گامهای دستاوردهای ذاتی شده انسان و نیروهای ارادی و عاطفی اکتسابی و فطریش ، در میان دو جهت این عدالت والا در آمد و رفت است که جهت حتمی و لازم ، که برای هر عمل حکمی ، و برای هر اجرا پاداشی تعیین می کند ، و جهت مشیت سرشار از رحمتش ، که برای عفو دری گشاده دارد ، و آمرزش را برفراز قصاص قرار می دهد .

بر بیکران پهنه این بیابان نا پیدا کناره احساس و آگاهی و در میان مرزهای نامشخص معلوم و مجهول ، قضای حسابشده رقم زده و قضای پنهان مورد امید است که وجدان و ضمیر انسان ، با گام خرد و بال روان ، در التزام این عدالت ایده آل والا در آمد و رفت است ، یا با الهامجویی از ریشه ها و پایه هایش برای عمل و حساب و پاداش ، خود را همانند آن می سازد ،‌روش ترسیم میکند ، رفتار به نظم در می آورد ، توبیخها و پاداشها را مشخص می گرداند ، و در این صورت ، با همراهی ممکن و همانندی نزدیک ، در سایه عدالتی جدید قرار می گیرد که رنگ دنیوی دارد و – به نظر خودش – ضامن ادامه جریان حرکت زندگی در مجتمعی پسندیده و مرفه ، و با هماهنگی و روابط میان همه اجزائش بدون هیچ آشفتگی و عدم تعادلی می باشد .

امام خواسته است در ضمن سخنان خود ، مردمش را به آنچنان شیوه عدالت دنیوی مورد پسندی آگاه گرداند که از طغیان باز می دارد آرامش می پراکند ، زندگی انسانی ارجمندی فراهم می سازد ، نیروها در سایه آن متوازن می گردند ، تناقضات متعادل می شوند ، و بالأخره نزدیک با دور ، همگان با گزیدگان ، نژادگان با بی نژادان ، همچون هنگامی که در پیشگاه خدا یکسان بودند ، یکسان و برابر می شوند . با این اقدام خود کاری جز این نکرده است که بدانان چیزی را یادآوری کند که در گذشته ای نزدیک داشته اند و اکنون بدست فراموشی سپرده اند . اگر آنان – تا آن روز – حکم قرآن را درک کردند ، و خود را بدون هیچ اجازه عدولی بدان متعهد ساختند ، وضعشان برای همیشه به سامان می رسد ، و پیوسته در جهانهای برین پرواز کرده هدفهای پست آنان را به گل و لجن نمی چسباند .

از پیش خود چیز تازه ای نیاورده است . لیکن برایشان توضیح داده که چگونه می توانند عدالت خود را بر روی زمین با چنان شیوه ای برای همیشه اجرا کنند که بشر توان اجرایش را دارد ، با اندیشه های گوناگون می سازد ، با شرایط مختلف و اندازه های متفاوت و انگیزه های متعدد و با هر چیزی که ممکن است طبیعت انسان و شرایط محیط ها را دگرگون سازد و فرا گیرد ، جور در می آید . چون در گفتارش نیک بنگریم بدون ابهام می توانیم اصول اساسی ، یا برنامه هایی وسیع ، برای سیاست امور و اداره مردم در آن بیابیم ، و از خلال کلمات روشنایی بخش او همان عدالت مورد نظر ساده و آسان را ، بر پایه ای کلی ، و دور از فرو رفتن در جزئیات و دقایق ، به خاطر اجتناب از اختلاف نظرها ، در یابیم . منصف به عمومیتی است که بنیادهای نرمش را برایش فراهم می سازد ، و خصوصیت قدرت یافتن بر شکل دادن آن به گونه ای که متناسب و شایسته برای اجرا در همه مجتمع ها ، و در همه زمانها و مکانها باشد ، بدان می دهد .

عدالتی با این فراگیرندگی بیکران و امکانات وسیع ، بیگمان شایستگی دارد که بشریت را از تسلط ستم در زندگی خصوصی و اجتماعی شخص بر روی زمین آزاد سازد .
شگفت انگیز نیست . زیرا عدالت دو قطب دارد : حق خود ، و حق دیگری ، هر دو حق رویاروی و همراه با هم در درون انسان می زیند ، و نشاید که به عمل پردازند مگر با هم ، همسنگ و هماهنگ . در نتیجه آن دو را – با این شیوه عمل متعادل – شاید که هر دو جنبه زندگی بشر را نگه دارند : جنبه خصوصی و اجتماعی آن را ، نظام موزون و ناموزونش را و باید که ستونهای پیوند های فردی و روابط جمعی را از فروریختن و ویرانی حفظ کنند . واین دو قطب ، بدون این تعادل ، می توانند نظام را ویران کنند و روابط و پیوندها را از هم بگسلند ، زیرا در این صورت ، فاصله موجود میان احساس به خویش شخص ، و طغیان علیه افراد پیرامون خود را تهی می گذراند

، و این شخص هر طور بخواهد در فرد پرستی فرو می رود . با دیدن ستمهای مجتمع نسبت به خود ایمانش سست می گردد ،‌احساس همکاری با دیگران در وجودش به ضعف می گراید و میل به کار کردن برای دیگران پیدا نمی کند . در اینجا شایسته نیست از دادگری مادی برای فراهم ساختن خوراک و نوشیدنی و پوشیدنی شخص و اینگونه چیزها سخن به میان آید ، زیرا زندگی بشر بر روی زمین ، به معنای حقیقی آن ، موجودیتی تمدنی است ، نه چارپاوار و حیوانی که نهایت خواستش تأمین این مواد باشد ، و نیز بدان جهت که محیط متناسب با شرایط زندگی انسان تنها در فراهم شدن خواستهای محسوس جسم که حیوان بی زبان غریزی را مطلوب است ، نمی باشد . اینها هرگز برای زندگی بشر که دارای حیات و طپش قلب و اندیشه های فعال ، و واکنشهای نفس است و قدرتشان بر همه رفتارهای انسان چیره است ، بسنده نیست .

یه علت همین دو جنبه متقابل عدالت امکان پذیر دنیایی بود که امیرالمؤمنین در سخنان آغاز خلافتش ، به عنوان مسئولی آگاه همچنانکه از ژرفای جانها خبر می دهد از عمق اوضاع هم آگاه می سازد ، و همچنانکه و قایع را معرفی می کند انتظارهای بعدی را هم بیان می دارد .

همانگونه دیگری را احساس می کند که خود را . در نتیجه به رهبری همین احساس متعادل ، برای مردم به صورت فردی و برای همگان به صورت جمعی به عمل می پردازد . چون در سخنان خود با بینش و اگاهی ، از این نقطه آغاز میان خود دوستی و دیگر خواهی ، گرفتن و بخشش ،خویشتن خواهی و دیگر دوستی به راه می افتد ، قواعد اولیه ای برای شیوه خود وضع می کند : تقسیم عادلانه میان جنبه طبیعت حیوانی که در خواستهای جسمی و احساسات نفسانی نمایان می شود و میان جنبه طبیعت زندگی مدنی آنان که در احساس فردی و جمعیشان هویدا می گردد ،

با این اقدام خود ، هدفش تنها کشف سالمترین پایه ها و نیرومندترین بنیادها جهت رهبری افراد و ملتها بود . واینها همه بیش از نظرهای جدید نسبت به عدالت اجتماعی مورد استفاده فرد ، و عدالت سیاسی مورد اجرای دولت بود . واندیشه انسانی معاصر فقط قرنها پس از ظهور اسلام بدین دو اصل رسید ، آن هم پس از مدتها کشمکش مسلکی میان مکتبهای فلسفی و عقاید فکری ، و در ضمن پیکارهای خونین میان قدرتهای طغیانگر که برای رکود و نگه داشتن وضع موجود می جنگیدند و میان نیروهای آزادیبخش که جهت تغییر پیکار می کردند .

در زمینه عدالت اجتماعی – به مفهوم مصطلح امروزی – که در خدمت افراد می باشد و آنان را به صورت انسان منظور می دارد نه همچون چارپایان امام به زندگی فرد همچون هسته ای جهت زندگی جمعی نظر می کرد ، و به امت به عنوان محیطی ارگانیک که اندامهایش جمعیتها هستند ، می نگریست . چکیده نظرش وجوب گردآوری هسته ها همه برای هماهنگی و همبستگی بود به عنوان تضمینی جهت درستی و سلامت جسم کلی و یکپارچه انسان . وی بدان جهت چنین نظر توحیدی و یکتایی داشت که می دید نظر اسلام ،‌ و یکی از اصول مهمش ، گردآوردن همه مردم به صورت یک واحد است ،

و همگی را با وجود اختلاف در میان نژاد عرب و عجم ، و مقام خاص و عام ، و وضع فقیر و ثروتمند ، و رنگ سیاه و سفید ، به یک چشم می نگرد . زیرا سرچشمه همه یکی است ، ریشه تمام شاخه های بشری یکی و پایه های آفریش و مراحل تکوین – از عناصر مواد اولیه ترکیب کننده اجسام گرفته تا نطفه ها ، و جنین ، و جسم کامل آن ، هسته های ساختمانی ، اندامها و دستگاههای حرکت و سکون ، مراکز حس ، کار اندامها و نشانه های ظاهری و تشریحی همگی – یکی است . همه افرد را بدون هیچ ضمن اختلاف ، در حقیقت بزرگی که این وحدت را تأکید می کند ، و آن انتسابشان به عبودیت خدا است ، یکی می داند .

((همگی بنده ی خدا هستید;)):
در اینجا علتی جهت پرسش نیست تا چون دلالت الفاظ را با مدلول آنها بسنجیم ، و صفات را با موصوف ها برابر کنیم ببینیم آیا به عدالت پی می بریم یا به مساوات . علتی وجود ندارد ،زیرا مرزهای جداکننده میان معانی مجرد و والا همچون این صفات ودیگر صفاتی مانند حق وخیر وآزادی ، آنقدر باریک و دقیق می باشند که از شدت باریکی تقریبا” پنهان و غیر قابل تشخیص هستند .

برای مثال ، آزادی ، به عنوان مدلول رهائی وارد اذهان می شود ، و رهائی فشار وارد آوردن نمی شناسد . زیرا صفتی همه جانبه است که بدون هیچ تبعیض و گزینشی تمام جنبه ها رادربر می گیرد . در این صورت می توان آن را ازجهتی مساوات دانست.
مساوات هم به معنای گشایشی برای همه و برابری و توازنی میان همه است ، دهش آن همه و گرفتنش از همگان یکسان است ، تعادلی است میان بخشش و پذیرش و تعادلی است کامل در حقوق و وظایف ، پس مساوات عدالتی است که اجحاف در طبیعت آن راه ندارد.

اگر عدل – به عنوان یک اصل- ممکن نیست جز بر پایه ای که وحدت بشر را لازم می شمارد ، در اذهان جایگزین گردد ، عملی ساختن آنهم – به عنوان یک واقعیت – امکان ندارد در زندگی وجود داشته باشد مگر بر پایه ی عملی شدن وحدت قانون. هر دو وحدت ، همراه با یکدیگر ، همه جانبگی و فرا گیرندگی را تضمین و از تجاوز کاری و سرکشی منع می کنند . هر دو ملازم و کامل کننده ی یکدیگرند ، زیرا طرز فکر – هر فکر عقلی – نمی تواند به صورت لفظی خشک و بدون تأثیر در زندگی بشر باقی ماند که همه ی سعیش به آرزو انداختن خیالها ، و منحرف کردن رویاهاست ، و راه عملی گردیدن و رسیدن به جهان رفتار را نمی شناسد.

همبستگی انسان که همه ی فرزندان بشریت را بدون توجه به نژاد و رنگ و زبان و مقام ، و بدون تفاوتهای طبیعی بیولوژیک ، در بر می گیرد ، و وحدت قانون که بر همگان فرمان می راند ، و در مرزهای خود عمل می کند،بر طبق سرشت مدنیت گرایشان به حکومت می پردازد . هر دو ، اساس رفتار و ارزیابی ، و میزان عدالت همه جانبه ی بدون ستم و تجاوزی است .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بانکداری بین المللی: 1950 با word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بانکداری بین المللی: 1950 با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بانکداری بین المللی: 1950 با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله بانکداری بین المللی: 1950 با word :

بایگانی ها شامل عناوینی از حوادث سالهای 1997 و قبل از آن می باشد که کتاب سال کولیر چاپ شده است وهمچنین حوادثی از 1998 و بعد از آن که در نشریه سال انکارتکا چاپ شده است.چون آنها مدت کوتاهی بعد از اتفاق افتادند چاپ شدند اطلاعات واقعی آن زمان را منعکس می کنند.مرجع های مختلف اشاره به عناوین بایگانی همان سال دارد.
بانکداری بین المللی :1950
بانکداری بین المللی در سال 1950 اساسا تحت تاثیر جنگ سرد یا همان کشمکش های مستمر آزاد دیپلماتهای بین المللی بین اقتصادی ملی کمونیستی ودیگر ملتهای جهان و دیگر گرمی که بین ایالت متحده وکره شمالی کمونیستی بود.علاوه بر این فعالیت ها ،مکانهای زیادی از آشوب ها کمونیستی جهانی چه توسعه های زمان صلح وچه تدارکات ارتش وهمچنین کمک های خارجی بشر دوستانه معطوف به سرمایه گذاری های اقتصادی بین المللی شد.
بانک بین المللی در سال 1950 برای نوسازی وتوسعه وام های بسیاری را اختصاص داد و بررسی های را برای نشان دادن رشد عملیات وپیشرفت اهداف با تدابیر محدود اتخاذ نمود، قوانین اقتصاد جهانی و رواج بررسی های مهم بازار آزاد قطعا بر بورس وفعالیت های سرمایه بین المللی تاثیر گذاشته است

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق ترمودینامیک تشکیل ذرات کاتالیست Ni برای رشد نانو لوله های کربنی با word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق ترمودینامیک تشکیل ذرات کاتالیست Ni برای رشد نانو لوله های کربنی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق ترمودینامیک تشکیل ذرات کاتالیست Ni برای رشد نانو لوله های کربنی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق ترمودینامیک تشکیل ذرات کاتالیست Ni برای رشد نانو لوله های کربنی با word :

پارامترهای ترمودینامیکی وابسته به اندازه نظیر انرژی آزاد گیبس، انتالبی و انرژی برای گذار از نانو فیلم Ni به ذرات کاتالیست Ni به منظور پیش درآمدی بر رشد نا لوله های کربنی بررسی شده است. در این تحقیق ما معاملات مشتق شده از دمای ذوب نانو ذرات وابسته به اندازه را بر اساس کارای قبلی خود بررسی کرده ایم. با استفاده از این یافته های ترمودینامیکی دریافت می شود که قطر ذرات Ni سه برابر بیشتر از ضخامت فیلم اصلی است. حداقل ضخامت فیلم لازم برای تبدیل نانو فیلم به نانو ذره از روی اندازه بحرانی و پایدار Ni تبدیل شده به نانو ذره Ni بدست می آید. پیش بینی های ما در توافق وبی با نتایج آزمایشگاهی است.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله افزایش کارایی نیروگاه گازی توسط خنک سازی ورودی با word دارای 246 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله افزایش کارایی نیروگاه گازی توسط خنک سازی ورودی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله افزایش کارایی نیروگاه گازی توسط خنک سازی ورودی با word

فصل اول – انواع نیروگاهها
نیروگاه آبی
نیروگاه بخاری
نیروگاه هسته ای
نیروگاه اضطراری
نیروگاه گازی
فصل دوم- ساختمان توربین گازی
کمپرسور
محفظه احتراق
توربین
فصل سوم- تعریف مسأله و ضرورت خنک کردن هوای ورودی کمپرسور
سیستمهای خنک کننده تبخیری
1-سیستم air washer
2-سیستم خنک کننده media
3-سیستم فشار قوی fog
سیستمهای خنک کننده برودتی
1-چیلرهای تراکمی
2-چیلرهای جذبی
سیستمهای ذخیره سازی سرما
فصل چهارم
سیستم تماس مستقیم
سیستم غیر تماسی
خنک سازی تبخیری به وسیله فاگینگ(مه پاشی)
تولید fog
توزیع اندازه ذرات
ملاحظات خوردگی در کمپرسورهای توربین گاز
نحوه توزیع fog-فاکتور موثر بر تبخیر
سیستم کنترل
مکان نازلها در توربین گازی
کیفیت اب مصرفی
نمودار رطوبت سنجی پاشش ورودی
شرایط محیطی و قابلیت کاربرد پاشش fog در ورودی
اسیب FOD

موارد یخ زدگی
تحریک کمپرسور
تغییر شکل حرارتی ورودی
مسایل مربوط به خراب شدن
خوردگی در مجرای ورودی
فرسودگی روکش کمپرسور
انتخاب سیستم مناسب
بررسی اقتصادی
خنک سازی هوای دهانه ورودی – ویژگی طراحی و عوامل اقتصادی
امور اقتصادی و مالی (تأمین بودجه)
راه حل b/o /o در polar works
سرمایه گذاری بلند مدت در مقابل سرمایه گذاری کوتاه مدت
راهکار POLAR WORKS
مقایسه تکنولوژی فاگینگ در مقابل سیستم POLAR
ظرفیت و گنجایش اضافی و عوامل اقتصادی و اعتباری آن
ارزیابی بهینه سازی پروژه های نیروی جدید با خنک کردن هوای ورودی به توربین گازی
سیستم خنک کننده مهی با روش نوری برای توربین گازی
خنک سازی دهانه هوا برای توربینهای گازی با سیستم optiguide
تزریق swirl flashبرای بهبود کارکرد نیروگاه
فصل پنجم
راه هوشمندانه‌ای برای رسیدن به قدرت بیشتر از یک توربین گازی وجود دارد
چکیده مطالب
خنک سازی ورودی
مه پاشی((fogging
اثر فاگینگ در نیروگاه قم
پیوست
منابع

 

انواع نیروگاهها:

نیروگاههایی که به منظور تولید انرژی الکتریکی به کار برده می‌شوند را می‌توان به انواع زیر طبقه‌بندی کرد

1-1- نیروگاه آبی

2-1- نیروگاه بخاری

3-1- نیروگاه هسته ای

4-1- نیروگاه  اضطراری

5-1- نیروگاه گازی

1-1- نیروگاه آبی

  تبدیل نیروی عظیم آب به نیروی الکتریکی از بدو پیدایش صنعت برق مورد توجه خاص قرار داشته است زیرا علاوه بر این که آب رایگان در اختیار نیروگاه و صنعت قرار می‌گیرد تلف نیز نمی‌شود و از بین نمی‌رود بخصوص موقعی که بتوان پس از تبدیل انرژی جنبشی آب به انرژی الکتریکی، در کشاورزی نیز از آن استفاده کرد ارزش چنین نیروگاهی دو چندان می‌شود.

            آن چیز که استفاده از نیروی آب را برای تولید انرژی الکتریکی محدود می‌کند و به آن شرایط خاصی می‌بخشد گرانی قیمت تأسیسات (سد و کانال کشی و غیره) می‌باشد. از این جهت است که در کشورهای مترقی و پیشرفته و صنعتی با وجود رودخانه‌های پر آب و امکانات آب فراوان هنوز قسمت اعظم انرژی الکتریکی توسط نیروگاههای حرارتی تولید می‌شود و نیروگاههای آبی فقط در شرایط خاص می‌تواند از نظر اقتصادی با نیروگاههای حرارتی رقابت کند

اگر برای به حرکت در آوردن توربین آبی در هر ثانیه    Q متر مکعب آب (QKg/sec * 1000) با ارتفاع ریزش H متر موجود باشد قدرت تولید شده برابر است با

 راندمان ماشین آبی است که اگر برابر 75/0= فرض شود (اغلب راندمان ماشین‌های آبی در حدود %95-85 می‌باشد) می‌توان رابطه 1 را به صورت ساده زیر نوشت

چنانچه دیده می‌شود قدرت توربین‌های آبی متناسب با ارتفاع ریزش مؤثر آب می‌باشد. که در آن H ارتفاع ریزش آب Q: مقدار ریزش آب و N عده دور توربین است

استفاده از توربین‌های با عده دور مخصوص زیاد در ارتفاع ریزش آب زیاد بی‌حاصل است زیرا در اثر سرعت زیاد سیال، تلفات دستگاه زیاد و راندمان آن کم خواهد شد. لذا نیروگاههای آبی متناسب با ارتفاع ریزش آب به سه دسته زیر تقسیم می‌شوند

نیروگاه آبی با فشار کم

نیروگاه آبی با فشار متوسط

نیروگاه آبی با فشار زیاد

نیروگاههای آبی را از نظر نوع آب به دو دسته زیر تقسیم میکنند

الف: نیروگاه آب رونده

ب: نیروگاه انباره‌ای

نیروگاه آب رونده نیروگاهی است که از همان مقدار آب دائمی موجود در رودخانه و یا آبی که به دریاچه می‌ریزد بهره می‌گیرد و بدین جهت باید دائماً کار کنند و برق پایه شبکه را تأمین کند

نیروگاه انباره‌ای در مناطق کوهستانی که مقدار آب رودخانه در فصول مختلف شدیداً متغیر است احداث شود در این نیروگاه از مقدار آب جریان‌دار استفاده نمی‌شود. بلکه از آبی که در پشت سد به صورت دریاچه انباشته شده برای تولید انرژی الکتریکی مصرف می‌شود. چنین نیروگاهی بیشتر برای تأمین برق پیک بکار برده می‌شود زیرا در مواقعی که احتیاج به نیروی برق زیاد نیست می‌توان از هرز رفتن آب جلوگیری کرد و آب را برای مواقع ضروری در پشت سد انباشت

نیروگاههای ابی بسته به نوع توربین بکار رفته در ان به 3 دسته تقسیم میشوند

1-نیروگاه ابی با توربین فرانسیس

2- نیروگاه ابی با توربین کاپلان

3- نیروگاه ابی با توربین پلتون

که این تقسیم بندی با توجه به ارتفاع ریزش اب صورت گرفته است

2-1- نیروگاه بخاری:

اگر بتوان در تحویلات یک نیروگاه بخار از آن مقدار کالری که در آخرین مرحله از توربین خارج شده و در کندانسور تبدیل به آب می‌گردد استفاده صنعتی نمود، راندمان حرارتی نیروگاه به مقدار قابل ملاحظه‌ای بالا می‌رود بدین جهت در تمام جاهائی که علاوه بر انرژی الکتریکی احتیاج به مقدار زیادی کالری یا انرژی حرارتی باشد از توربین بخاری استفاده می‌شود که بتوان پس از انجام کار الکتریکی از حرارت باقی مانده نیز استفاده کرد بعبارت دیگر در این نوع توربین بخار‌، بخار خارج شده از آخرین مرحله توربین توسط لوله‌هایی برای مصارف صنعتی و حرارتی هدایت می‌شود و بخار پس از تحویل انرژی حرارتی خود تقطیر شده و آب مقطر آن مجدداً به دیگ بخار باز می‌گردد و چنانچه دیده می‌شود عمل کندانسور را مصرف کننده انرژی حرارتی انجام می‌دهد

البته عمل تقطیر در اینجا در درجه حرارت بیشتری انجام می‌گیرد تا در کندانسور که تقریباً خلاء ایجاد می‌شود و بدین جهت گوئیم توربین در چنین نیروگاهی با فشار مخالف کار می‌کند

 یک کارگاه صنعتی بزرگ که دائماً انرژی حرارتی مصرف می‌کند بهتر است مصرف الکتریکی خود را نیز خود، تهیه کند. زیرا در این صورت نیروی برق تولید شده یک نیروی باز یافته است که در کنار تولید انرژی حرارتی بدست آمده است. بدین جهت است که در کارخانجات شیمیایی، کاغذسازی، بریکت سازی، آب‌جو سازی و غیره اغلب از این نوع مراکز حرارتی که در ارتباط با مولد برق می‌باشد استفاده می‌شود

قسمتهای مهم تشکیل دهنده  یک نیروگاه بخار

به طور کلی یک نیروگاه بخار از بخشهای متعددی تشکیل شده است که در زیر به معرفی هر یک از آنها می‌پردازیم

1-بویلر:

به طور کلی بویلر به اسبابی اطلاق می‌شود که در آن تولید بخار صورت می‌گیرد، بویلر یک مولد بخار است. یک بویلر نیروگاهی، شامل قسمتهای مختلف است که جهت سرویس، ارتباط و کنترل، بازدید و اطلاع رسانی به اتاق کنترل و پرسنل بهره بردار تعبیه شده است. مهمترین این قسمتها در زیر آمده است

یکی از مهمترین اجزاء یک بویلر نیروگاهی که زیر فشار بحرانی کار می‌کند، درام است. درام در لغت به معنی مخزن غربال کننده آمده است و در اینجا نیز به منظور جدا کردن آب از بخار بکار گرفته می‌شود. بطوری که می‌توان وظایف درام را بصورت زیر تعریف کرد

 1-   جدا سازی بخار از آب

2-   تصفیه شیمیایی آب

3-    ذخیره سازی آب به منظور تأمین بخار مورد نیاز در هنگام تغییرات بار

جدا سازی بخار از آب که از مهمترین وظایف درام است به سه صورت انجام می‌شود

1ـ جدا سازی ثقلی

2ـ جدا سازی به روش مکانیکی

3ـ جدا سازی به روش گریز از مرکز

 پس از آن که سیال محرک (آب) در بویلر به صورت مافوق گرم (سوپر هیت) درآمد آن را به سمت توربین هدایت می‌کنیم و این سیال باعث به گردش در آمدن توربین و در راستای آن تولید الکتریسیته می‌شود

به دلیل این که سیال محرک در نیروگاه بخار، آب است و این سیال پس از انجام کار در توربین بخار به صورت دو فازه می‌باشد و باید دوباره به بویلر ـ جهت تکرار  سیکل ـ هدایت شود می‌بایست آن را کاملاً تقطیر نماییم. (زیرا اگر آب جدید را جایگزین آن نمائیم و بخار خروجی توربین را هدر بدهیم مقرون به صرفه نخواهد بود) این فرآیند (تقطیر) در سیستم تحت عنوان چگالش آب تغذیه صورت می‌گیرد

در حالت کلی سیستم چگالش آب تغذیه از قسمتهای زیر تشکیل شده است

            1ـ دستگاه انتقال گرما (چگالنده)                                        CONDENSER

            2ـ گرمکنهای آب تغذیه (در صورت وجود)

            3ـ دستگاه آب جبران                                              MAKE UP WATER

            4ـ دستگاه پرداخت آب چگالیده شده

CONDENSATE POLISHING PLANT

            همانطور که می‌دانید آب خنک کن پس از آن که بخار خروج از توربین بخار را تحت فرآیند تقطیر به طور کامل به مایع اشباع تبدیل کرد، خود گرمای نهان سیال محرک را به صورت همرفت اجباری (اگر کندانسور از نوع تماس غیر مستقیم باشد) دریافت می‌کند، پس باید به گونه‌ای این گرما را از آب خنک کن بگیریم، تا امکان استفاده مجدد

آن در چرخه وجود داشته باشد، بدین منظور از سیستم خنک کننده آب چگالنده استفاده می‌کنیم

سیستم خنک کننده آب چگالنده                              

 COOLING  SYSTEM MAIN         

            امروزه روشهای متعددی جهت خنک‌ سازی آب چگالنده (آب خنک کن) وجود دارد، که استفاده از هر یک بسته به شرایط محیطی و جغرافیائی محل نیروگاه می‌باشد و ما قصد نداریم تمامی این روشها را مورد بررسی قرار دهیم، تنها به بررسی متداول‌ترین این روشها که امروزه مورد توجه قرار دارد می‌پردازیم (این روش در میان سایر روشها با قوانین و شرایط زیست محیطی تطابق زیادی دارد و همین امر باعث شده است تا مورد توجه قرار گیرد) البته این روش در میان روشهای دیگر دارای کمترین راندمان می‌باشد

            اساس کار این سیستم مانند رادیاتور در اتومبیل است. آب خنک کن پس از آنکه گرمای نهان سیال محرک را دریافت نمود (این آب دارای حجم زیاد است) توسط پمپ‌های پر قدرتی به سمت رادیاتورهای (دلتا) که بیرون از چگالنده و در محل باز قرار دارند هدایت می‌شود و گرمای دریافتی را به محیط بیرون پس می‌دهد

            به منظور جابه‌جایی سریعتر هوای اطراف دلتا از برجهای بلند که تنها به منظور تقویت جابه‌جایی هوا بنا شده است بهره می‌گیرند این برجها که در اصلاح برجهای خنک کننده نام دارند تنها باید فشار محرک لازم جهت جابه‌جایی مناسب هوا را فراهم آورند

سیکل ترمودینامیکی ایده‌آل برای نیروگاه، بخار، سیکل رانکین   (RANKINE) است و روشهای متعددی جهت افزایش راندمان این سیکل وجود دارد که در زیر به معرفی آنها می‌پردازیم

            1ـ سوپر هیت کردن بخار ورودی به توربین

            2ـ افزایش فشار بویلر

            3ـ کاهش فشار کندانسور

البته به کارگیری این روشها در یک نیروگاه بخار با محدودیتهایی روبروست، روشهای دیگری نیز در قالب سیکل رانکین ارائه شده است که باعث افزایش راندمان نیروگاهی که در این سیکل کار می‌کند می‌شود این نوع روشها عبارتند از

            1ـ سیکل گرمایش مجدد                                        (    REAHEAT CYCLE)

            2ـ سیکل بازیابی                        (  REGENERATIVE FEED HEATING)

3-1ـ نیروگاه هسته‌ای:

نیروگاه هسته‌ای، نیروگاهی است که در آن از انرژی هسته‌ای برای تولید انرژی الکتریکی استفاده می‌شود. نیروگاه حرارتی با سوخت فسیلی بعلت این که در سالهای متمادی تکامل پیدا کرده است امروزه نسبت به نیروگاههای هسته‌ای که هنوز مراحل ابتدائی را می‌گذرانند و در شرف تکمیل هستند بسیار اقتصادی‌تر و ارزانتر است و فقط نیروگاه هسته‌ای با قدرت MW600 به بالا می‌تواند تا حدودی با نیروگاههای حرارتی نوع دیگر رقابت کند نیروگاه هسته‌ای با قدرت کمتر از M  W600 فقط به عنوان یک نیروگاه آزمایشی مورد استفاده قرار می‌گیرد

بنا بر فرضیه‌های جدید، اتم تشکیل شده است از تعدادی الکترون با بار منفی و یک هسته با بار مثبت الکترون‌ها با سرعتی در حدود    M/S1000000= V در فواصل معین و در روی مدارهای مشخص به دور هسته داخلی اتم که ساکن می‌باشد می‌گردند

هسته اتم خود از ذرات الکتریسیته مثبت به نام پروتون و ذراتی از نظر الکتریکی خنثی و بدون بار بنام نوترون تشکیل شده است

    مجموع پروتون و نوترون، نوکلئون نامیده می‌شود. ( NUKLEON) بدیهی است چون اتم از نظر الکتریکی خنثی است لذا تعداد پروتون‌های هسته برابر تعداد الکترونهای دوار آن است

     تعداد پروتون‌ها را عدد اتمی عنصر می‌نامند و تعداد کل پروتون و نوترون‌های اتم را عدد جرمی عنصر می‌نامند. این تعداد مساوی نزدیک‌ترین عدد صحیح به وزن اتمی جسم است. مثلاً آلومینیوم که وزن اتمی آن 27 است، دارای 14 عدد نوترون و 13 عدد پروتون در هسته و 13 عدد الکترون در خارج هسته می‌باشد

       به ترتیب برای معرفی عناصر آنجایی که فعل و انفعال‌های مربوط به هسته در میان باشد هسته عناصر را با دو رقم فوق‌الذکر (عدد جرمی و عدد اتمی) مشخص می‌کنند

طبق قوانین فیزیکی باید پروتو‌ن‌ها که همه دارای بار مثبت هستند و یکدیگر را دفع می‌کنند و چون این کار انجام نمی‌شود باید نیرویی قوی موجود باشد که اینها را به هم متصل نگه می‌دارد و نمی‌گذارد هسته متلاشی شود. این نیرو را نیروی جاذبه هسته‌ای یا به اختصار نیروی هسته‌ای یا نیروی اتصالی می‌نامیم. این تجمع و ترتیب نوکلئون کاملاً مستقل از حرارت، فشار و اثرات شیمیایی می‌باشد و به این جهت کاملاً پایدار و با ثبات است

    منبع این نیرو کجاست؟ امروزه ثابت شده است که جرم یک هسته کوچکتر از مجموع جرم‌های اجزاء تشکیل دهنده هسته (نوکلئون) است

     این حقیقت را می‌توان فقط به کمک رابطه  که انیشتاین به نام قانون انرژیتیک ماده بیان کرده است ثابت نمود

 رابطه‌ای است بین جرم و انرژی و در آن  سرعت نور می‌باشد. از رابطه انیشتاین می‌توان چنین استنباط کرد که جرم و انرژی در ذرات یکی هستند و باید تحت شرایط خاصی و تحویلات بخصوصی بتوان جرم را به انرژی تبدیل کرد. البته برای تبدیل کامل جرم به انرژی هنوز علم فیزیک امکان‌پذیری را نشان نمی‌دهد. اما تکنیک امروز در حدی است که بتوان به کمک تحویلاتی در هسته اتم جرم اتصالی‌ها را به صورت انرژی آزاد کرد. جرم اتصالی در اصل جزء بسیار کوچکی از هسته بوده و در حقیقت چیزی نیست جز تعداد معینی نوترون و پروتون که از نوکلئون هسته گرفته شده و تبدیل به انرژی گردیده است این انرژی که انرژی اتصالی نامیده می‌شود باعث نگه داشتن هسته می‌شود، زیرا همان‌طور که گفته شد، هسته از تعداد زیادی پروتون یا بار الکتریکی مثبت تشکیل شده و بدون تأثیر نیرویی باید هم متلاشی می‌شد

ـ تولید انرژی در اثر تخلیط یا تقطیع هسته:

          اگر هسته یک اتمی را بخواهیم به اجزاء خودش تجزیه کنیم باید به اندازه انرژی اتصالی آن انرژی صرف کنیم. پس می‌توان گفت که در موقع تخلیط مجدد، اجزاء کوچک نیز مقدار زیادی انرژی آزاد می‌شود. به همین ترتیب در موقع تخلیط هسته عناصر سبک برای به وجود آمدن عنصر نیمه سنگین مقداری از انرژی اتصالی‌ها اضافی می‌آید، که مجبوراً آزاد می‌شود.

            تخلیط یک کیلوگرم هلیوم (تهیه مصنوعی یک کیلوگرم هلیوم از طریق تخلیط پروتون و نوترون) تقریباً  کیلووات ساعت انرژی تولید می‌کند. تخلیط هسته (مبنای بمب هیدروژنی) احتیاج به درجه حرارت‌های بسیار زیاد در حدود میلیون درجه دارد و هنوز تهیه آن از نظر فنی با اشکالاتی مواجه است. از این جهت است که امروزه برای تولید انرژی از عمل تخلیط استفاده نمی‌شود، بلکه از عمل تقطیع استفاده می‌شود

            اگر انرژی اتصالی هسته‌ای کوچک‌تر از مجموع انرژی اتصالی دو نیمه همان هسته باشد، باید دو نیم کردن، یا تقطیع هسته انرژی‌زا باشد. زیرا مصرف انرژی برای مجزا کردن تمام نوکلئون‌های هسته به مراتب کمتر از انرژی لازم برای جمع‌آوری نوکلئون‌ها و ترکیب مجدد هسته می‌باشد

            این موضوع اساس بدست آوردن انرژی توسط تقطیع (شکستن) هسته عناصر سنگین است. زیرا انرژی اتصالی این هسته‌ها کوچکتر از مجموع انرژی دو عنصر نیمه سنگین می‌باشد که در اثر تقطیع بدست آمده است

            آسانترین راه تقطیع هسته این است که یک هسته سنگین توسط یک نوترون بمباران شود. (اساس کار راکتورهای اتمی). اگر هسته نوترون را بپذیرد، هسته از نظر انرژی اتصالی یک طبقه بالا می‌رود و در نتیجه می‌شکند. متأسفانه چنین راکسیونی تنها در یک ماده که در طبیعت موجود است پیدا می‌شود و آن هم ایزوتوپ اورانیوم است. البته عناصر سنگین دیگر را نیز می‌توان به همین طریق تقطیع کرد ولی این عمل فقط به کمک نوترون که دارای انرژی سنتیک فوق‌العاده زیاد است ممکن است. در موقع تقسیم هسته سنگین اورانیوم به دو هسته نیمه سنگین مثلاً باریم و کرپتن و یا هگزانون و ساماریوم به ازاء هر نوکلئون یک انرژی اتصالی آزاد می‌شود، و از تقطیع یک کیلوگرم اورانیوم در حدود  انرژی بدست می‌آید

            اگر همین انرژی را بخواهیم با مواد سوختنی از طریق شیمیائی ایجاد کنیم تقریباً 1700 تن گازوئیل و یا 25000 تن زغال سنگ لازم است. عامل تقطیع همان‌طور که ذکر شد یک عدد نوترون است که با انرژی سنتیک زیاد به داخل مجتمع نوکلئون هسته وارد می‌شود. در هر تقطیع هسته به طور متوسط 46/2 نوترون آزاد می‌شود که قادر است مجدداً هسته جدیدی را تقطیع کند

            یک راکسیون زنجیره‌‌ای فقط موقعی به وجود می‌آید که حداقل یکی از نوترون‌های آزاد شده در اثر تقطیع باعث تقطیع دیگری می‌شود. اگر مقدار مواد قابل تقطیع کم باشد، مقدار زیادی از نوترون‌ها قبل از تقطیع دیگر از دست می‌روند و از محیط عمل خارج می‌شوند و به این جهت برای راکسیون زنجیره‌ای و پی‌درپی حداقل 50 کیلوگرم اورانیوم لازم است

 بین نوترون آزاد و یک هسته امکان تحویلات زیر موجود است

 1) نوترون داخل هسته شده و هسته باز می‌شود. این همان عمل تقطیع است که فوقاً به آن اشاره شد

2) نوترون داخل هسته می‌شود و توسط هسته جذب می‌شود در این صورت یک ایزوتوپ بوجود می‌آید. این همان عملی است که در راکتورها برای بوجود آوردن عناصر مصنوعی آزمایش می‌شود

3) هسته و نوترون به هم برخورد می‌کنند ولی نوترون به حالت ارتجاعی یا نیمه ارتجاعی به خارج پرتاب می‌شود. در پرتاب نیمه ارتجاعی نوترون در ضمن برخورد به هسته مقداری از انرژی خود را به هسته می‌دهد و با سرعت کمتری برمی‌گردد

4-1- نیروگاه اضطراری:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله فلسفه عاشورا با word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله فلسفه عاشورا با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله فلسفه عاشورا با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله فلسفه عاشورا با word :

در حادثه کربلا ما به مسائل زیادی بر می خوریم در یک جا سخن از بیعت خواستن یزید از امام حسین و امتناع امام از بیعت، در یکجا دعوت مردم کوفه از امام حسین و پذیرفتن امام ولی در جایی بدون توجه به مسئله بیعت و بدون توجه به درخواست دعوت کوفیان حضرت حسین (ع) از اوضاع حکومت انتقاد می کند.

از فساد و حرام خواریها و ظلم و ستم انتقاد می کند و اینجا امر به معروف و نهی از منکر را لازم می بیند.

البته حقیقتاً باید گفت همه این سه مورد تاثیر داشته است چون پاره ای از عکس العملهای امام بر اساس امتناع از بیعت پاره ای بر اساس دعوت مردم کوفه و پاره ای بر اساس مبارزه با منکرات و فسادهای آن برهه از زمان صورت گرفته است.

حال باید دید دو عامل اصلی قیام چه بوده است. و باید دید کدام عامل تاثیری به سزایی داشته است.

توضیح عکس العمل اول را همه شنیده ایم که معاویه با چه وضعی به حکومت رسید وقتی اصحاب امام حسن مجتبی (ع)، آنقدر سستی کردند امام یک قرارداد موقت با معاویه امضاء کردند در مفاد این صلحنامه آمده بود که بعد از مرگ معاویه مقام خلیفه مسلمین به امام حسن برسد و اگر ایشان به شهادت رسیده بودند به برادرش امام حسین منتقل شود برای همین معاویه امام حسن مجتبی را مسموم نمودند تا مدعایی نماند و خود معاویه می خواست حکومت را به شکل سلطنت و موروثی در بیاورد. تا زمان معاویه ، مسئله خلافت و حکومت یک مسئله موروثی نبود و فقط دو طرز تفکر بود:

الف: یک طرز تفکر که خلافت، فقط شایسته کسی است که پیغمبر او را منصوب کرده باشد.

ب: یک طرز تفکر دیگر این بود که مردم حق دارند خلیفه ای برای خودشان انتخاب کنند و این مسئله در میان نبود که یک خلیفه برای خود جانشین معین کند اما تصمیم معاویه از همان روزهای اول این بود که نگذارد خلافت از خانه اش خارج شود ولی خود معاویه احساس می کرد این کار فعلا زمینه مساعدی ندارد و کسیکه او را به این کار تشویق و تشجیع نمود مغیره بن شعبه (لعنه ا…) بود چون مغیره خودش طمع حکومت کوفه را داشت مغیره همان شخصی بود که با غلاف شمشیر به پهلوی خانم زهرا (س) زد و همان مغیره ای که قبلا هم حاکم کوفه بوده است و از اینکه معاویه او را عزل نموده بود ناراحت بود. برای همین مغیره به شام رفت و به یزیدبن معاویه گفت نمی دانم چرا معاویه درباره تو کوتاهی می کند دیگر معطل چیست؟ چرا تو را جانشین خودش نمی کند یزید گفت پدر فکر می کند این قضیه عملی نیست مغیره گفت عملی است چون هر چه معاویه بگوید مردم شام اطاعت می کنند و مردم مدینه را مروان حکم و از همه جا مهمتر و خطرناکتر کوفه (عراق کنونی) است این هم بعهده من.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله در مورد گنبد سلطانیه با word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله در مورد گنبد سلطانیه با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد گنبد سلطانیه با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله در مورد گنبد سلطانیه با word :

گنبد سلطانیه

میراث جهانی یونسکو

در مسیر زنجان به تهران و در فاصله‌ی سی کیلومتری زنجان، در سمت راست جاده، گنبدی عظیم خودنمایی می‌کند. گنبد سلطانیه یادآور شکوه و رونقی است که در حدود هفتصد سال پیش در این شهر جریان داشته است. حمدالله مستوفی در نزهت‌القلوب می‌گوید: «قبل از حمله‌ی مغول در سلطانیه‌ی فعلی هیچ‌گونه اثر ساختمانی نبود و این ناحیه به شکل مرغزار و چمنزار بوده است.

سلاطین مغول پس از استقرار در ایران و پایتخت قرار دادن تبریز، کم‌کم برای شکار و گذراندن ایام تابستان بدان سو روانه می‌شدند و با برافراشتن چادرها، ایام استراحت تابستانی را در آن‌جا سپری می‌کردند. به همین جهت، این محل چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده می‌شد. کم‌کم پادشاهان بعدی به‌خاطر خوش آب و هوا بودن مکان مزبور، تصمیم به ایجاد تأسیسات و ساختمان‌هایی برای اسکان خویش، لشگریان و اطرافیان خود گرفتند».

در اواخر قرن هفتم هجری قمری ارغون‌خان، ‌ چهارمین ایل‌خان مغول، دستور ساخت قلعه‌ای با دور باروی 12000 گام از سنگ تراشیده در منطقه‌ی سلطانیه را صادر کرد. برای ساخت این قلعه که دارای کاخ سلطنتی و خانه‌های متعدد بود، هزاران نفر از معماران و هنرمندان از تبریز به این منطقه آمدند. ‌ارغون‌خان در حالی‌که ساخت قلعه به پایان نرسیده بود، در آن رحل اقامت افکند و مدتی بعد درگذشت. پسرش غازان‌خان در ابتدا قصد داشت کار نیمه‌تمام پدرش را به انجام برساند، ولیکن بنا به دلایلی از این کار منصرف شد و مجدداً تبریز را به پایتختی برگزید. او بعدها تصمیم گرفت در محل سلطانیه، شهری جدید و هم‌چنین برای خودش آرامگاهی مجلل بسازد.

بعد از مرگ او، فرزندش اولجایتو در سال 702 هجری قمری تصمیم گرفت به آرزوی پدرش جامه‌ی عمل بپوشاند. اولجایتو برای تسریع در ساخت شهر، در محل سلطانیه چادر زد تا مستقیماً پیش‌رفت امور ساخت شهر را زیر نظر بگیرد و بالاخره در سال 710 هجری قمری کار ساختمان شهر سلطانیه به پایان رسید. اولجایتو به همین مناسبت، ‌ جشن مفصلی گرفت و این شهر را سلطانیه یعنی محل سلطنت شاهان نامید. اولجایتو بعد از مدتی اسلام آورد و خود را «سلطان محمد

خدابنده» نامید. بعد از مرگ وی، ‌سلطانیه رو به زوال گذاشت و سرانجام با حمله‌ی تیمور گورکانی ویران شد. البته به احترام سلطان محمد، تیمور آرامگاه او را مورد دستبرد قرار نداد.
اطلاعات ذیل تا حدودی مبین وضعیت و اهمیت گنبد می‌باشد:
– یکی از بزرگ‌ترین بناهای آجری جهان از نظر قدمت
– تاریخ ساخت: در فاصله‌ی سالهای 704 تا 713 هجری قمری
– ارتفاع گنبد: 48 متر
– قطر گنبد: 25 متر

تزئینات گنبد

نمونه‌ای از تزئینات نقاشی رنگی

در ساخت گنبد از تزئینات مختلفی استفاده شده که برخی از آن‌ها عبارتند از:
– تزئینات آجری
– کاشی‌کاری
– تزئینات گچی
– نقوش اسلیمی
– تزئینات چوبی
– تزئینات نقاشی رنگی
– مقرنس
– تزئینات سنگی
البته غیر از تزئینات گنبد، کتیبه‌های متعددی در داخل و بیرون گنبد وجود دارد که شامل اسامی «الله»، «محمد»، «علی» و تعدادی از آیات قرآن و احادیث است.

اساس طرح بنا بر عدد 8 قرار دارد. هر چند علت دقیق انتخاب این عدد معلوم نیست، ولی به احتمال زیاد به علت ساختن ساعت آفتابی یا ایجاد ایستایی مستحکم در بنا مورد استفاده قرار گرفته است. ساعت آفتابی، نظر به اهمیت تشخیص زمان برای انجام امور مذهبی در ساختمان گنبد تعبیه شده است. به این ترتیب که اگر نور خورشید از سوراخ اصلی گنبد بتابد هنگام اذان ظهر است. هم‌چنین نوری که از پنجره‌های بزرگ می‌تابد نشان‌دهنده‌ی ساعت و نور پنجره‌های کوچک مبین دقیقه است.

گنبد سلطانیه از نگاه مستشرقین
پروفسور آندره گدار بنای مزبور را این‌گونه شرح می‌دهد: «به یقین عالی‌ترین نمونه‌ی معماری مغول و یکی از بهترین دستاوردهای معماری اسلامی ایران و از نظر فنی شاید جالب‌ترین آنان است».

نمونه‌ای از نقوش اسلیمی به‌کاررفته در بدنه‌های داخلی گنبد سلطانیه
پروفسور پائولزی نیز معتقد است: «مطمئن هستیم که گنبدی را که بیش از صد سال بعد از ساخت گنبد سلطانیه یعنی سال 1418 و 1419 میلادی توسط برونلسکی و گیبرتی بر روی کلیسای

سانتاماریا دلفیوره زده شده، از فرم و نحوه‌ی ساختمانی گنبد سلطانیه متأثر گردیده است. چون گنبد سلطانیه تنها نمونه‌ی گنبد دوجداره‌ی متوازی است که این‌جانب در تمام آسیا می‌شناسم. بنابراین، اثر آن بر روی تنها گنبد اروپایی از این نوع گنبد یعنی گنبد برونلسکی انکارناپذیر است». وی در جای دیگری می‌افزاید: «رابطه‌های معماری دو بنای گنبد سلطانیه و کلیسای سانتاماریا دلفیوره را به هم نزدیک می‌کند مثلا که هر دو دارای یک نقشه‌ی مرکزی و گنبدی دوجداره‌اند».

گنبد سلطانیه تا کنون چندبار در زمان صفویه و قاجاریه مرمت شده است و در حال حاضر هم تعمیرات اساسی آن هنوز ادامه دارد. در پایان گفتنی است که در اجلاس اخیر کمیته‌ی میراث جهانی یونسکو، این گنبد در فهرست میراث جهانی قرار گرفت.

این بنا مسجدی است بسیار زیبا از حیث معماری و تزیین و بزرگی در دنیا مشهور است. گنبد مزبور در پنج فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطلانیه قرار گرفته و بنایی است هشت ضلعی که طول هر ضلع آن 80 گز است. هشت مناره نیز در اطراف گنبد دارد.

و قدیمی‌ترین گنبد دوپوش موجود در ایران است. رنگ گنبد آبی است. بر روی این اضلاع گنبد بلندی قرار گرفته که ارتفاع آنرا 120 گز نوشته‌اند. در قسمت بالایی آن ساختمان دور تا دور اطاقها و غرفه‌ها ساخته‌اند. خود گنبد از کاشی‌های فیروزه‌‌ای رنگ پوشیده و سقف داخل اطاقهای بالا با گچ‌بری‌های و آجرهای رنگارنگ تزیین یافته است. در حاشیه طاقها آیات قرآنی واسماالله با خط جلی نوشته شده‌است. حکاکی‌هایی در آجرهای دیوارها و سقف‌های رنگین بنا نیز دیده می‌شود.

نمای داخلی گنبد سلطانیه
تزیینات و نحوه‌ی ساخت این مقبره در واقع نقطه‌ی عطفی در معماری آن دوران بوده به این شکل که سبکی جدید را در معماری به‌وجود آورده که از معماری سلجوقی منفک شده است.

ساخت این گنبد در سال 702 هجری قمری به دستور الجایتو در شهر سل

طانیه، پایتخت آن زمان ایلخانیان آغاز شد و در سال 712 هجری قمری به اتمام رسید.
بعضی از تاریخ نویسان نوشته اند سلطان محمد خدابنده این گنبد و بنای عظیم را بناکرد که اجساد ائمه اول و سوم شیعیان یعنی علی و حسین را از آرامگاهای خود به آنجا منتقل کند. ولی به علت خوابی که دید از این عمل منصرف شد.

دالان‌های تودرتویی در سردابه‌ی این بنا موجود است که حدس زده می‌شود برای اجرای مراسم خاصی به کار می‌رفته. حتا حدس می‌زنند که سلطان محمد خدابنده پس از مدتی از اسلام روی برگردانده و دوباره به اصل خود برگشته و شمن‌پرست شده و این دالان‌ها و فضاها برای اجرای مراسم مذهبی خاص پس از مرگ وی بوده است. البته جسد وی نیز به جای دفن در سردابه، در کوه‌های اطراف دفن شده است.
گنبد سلطانیه در شهر سلطانیه قرار دارد و در فهرست آثار میراث جهانی به ثبت رسیده‌است و شامل سه بخش اصلی ورودی، تربت‌خانه و سردابه است.

گفته می‌شود در ساخت گنبد بزرگ شهر فلورانس از این گنبد الگوبرداری شده است. بنای این گنبد که بعد از گنبدهای سانتامارینا و ایاصوفیه سومین گنبد بزرگ دنیاست.

________________________________________
منابع
1- سید افشین امیرشاهی، گنبد سلطانیه یادگار نبوغ و خلاقیت معماران ایرانی، روزنامه همشهری 13/7/1377، سال ششم، شماره 1659، صفحه 19.
2- احمد اصغریان جدی، کلیاتی درباره معماری گنبد سلطانیه، فرهنگ معماری ایران، شماره‌ی 2 و 3، فروردین 1355، صص 67-62.
3- عبدالله قوچانی، گنبد سلطانیه به استناد کتیبه‌ها، انتشارات گنجینه.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
  • ۰
  • ۰

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق در مورد مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران با word دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق در مورد مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق در مورد مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق در مورد مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران با word :

مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران

چکیده :
ویژگی های رفتاری هر فردی حاصل نوع شخصیّت فردی است. و شخصیّت هم محصول استعدادها و توانایی ها و هوش و احساسات و هیجانات رفتاری افراد است در یک کلام از جمع بندی تعاریف هوش (عمومی، کلامی، فضایی، تخیّلی، حسابی، ;) می توان به این نتیجه رسید که «هوش میزان توانایی سازگاری فرد با محیط است» بدیهی است، تفاوت رفتارها و منش و شخصیت افراد به نوع احساسات و نگرش ها و گرایش ها و انتظارات و امیال و علایق فرد وابسته است.

در تحقیق حاضر نیز با عنوان بررسی هوش هیجانی دختران عادی و فراری 25 – 15 ساله شهر تهران به جستجو و بررسی نوع و میزان و مؤلفه های هوش هیجانی در دو گروه دختران 25 – 15 ساله عادی در خانواده ها و فراری پرداخته ایم.

و با فرض تفاوت در بین هوش هیجانی این دو گروه به بیان مسئله با ذکر تبیین هوش هیجانی و اهمیت و اهداف و متغیرها و تعاریف در فصل اول و نیز مبنی تئوریک و نظری آن بخصوص هوش در میان دوقلوها و بررسی هوشی روی حیوانات و پاسخ های آنها و بررسی ساعت های درونی و فیزیولوژیکی و تأثیر نور و کنترل های برون زاد و درون زاد و به بررسی انواع خواب و مراحل خواب که با سلسله اعصاب و روابط عصبی و هوشی مرتبط است اشاره شده و با پرداختن به تحقیقات انجام شده ملّی و استانی و منطقه ای فصل دوم را خاتمه داده ایم. در فصل سوم فقط به روش اجرای تحقیق (ابزارهای جامعه، حجم نمونه، روش جمع آوری اطلاعات و روش آماری) پرداخته ایم.

و در فصل چهارم با استفاده از داده ها و جمع بندی و دسته بندی آنها به تجزیه و تحلیل آنها اقدام کرده ایم و نتایج کمّی بدست آمده را با تحقیقات و مبانی نظری تحت عنوان تأیید فرضیه تطبیق داده ایم و در فصل پنجم با اشاره به نتیجه گیری کلی و بیان مشکلات و محدودیت ها و نیز ارائه پیشنهادات و توصیه ها و ذکر منابع و مآخذ و الحاق ضمائم و پیوست ها پژوهش را به سرانجام رسانده ایم.

« فهرست مطالب »
فهرست : صفحه :
فصل اول : 1
مقدمه 1

بیان مسأله 6
اهمیت و ضرورت مسئله 7
اهداف تحقیق 9
سوالات پژوهش 10
فرضیه های پژوهش 10
تعاریف عملیاتی واژه ها 10
فصل دوم : 11

ادبیات و پیشینه تحقیق 11
مبانی نظری و تئوریک 11
پژوهش در زمینه هیجان خواهی 14

بررسی های مربوطه به دوقلوها 16
شواهد موجود درباره ساعتهای درونی 17
مطالعات انجام شده بر روی انسان 18 مطالعات انجام شده بر روی حیوانات 19
فهرست : صفحه :
ساعتهای درونی و مغز 19
ساعتهای درونی انسان 21

یک ساعت درونی دوم 22
شواهد موجود درباره اثر عوامل محیطی 22
باز – تنظیم ساعتها 23
نور به عنوان یک نشانه راهنمای خارجی 23

ترکیبات بیوشیمیایی در نقش نشانه های راهنمایی خارجی 24
کنترل فیزیولوژیکی ریتمهای زیستی 25
کنترل برون زاد (خارجی) 25

کنترل برون زاد (داخلی) 26
بررسی خواب 28
انواع مختلف خواب 29
مراحل خواب 31
تحقیقات استانی 33

فهرست : صفحه :
فصل سوم : 39
روش اجرای تحقیق 39
حجم نمونه 40
روش تحقیق 41

ابزار جمع آوری اطلاعات 42
روش جمع آوری اطلاعات 44
روش آماری 45
فصل چهارم : 46
جدول داده های شماره 1 (جدول مادر) 46
نمودار مقایسه هوش عادی دختران فراری و عادی 50

تجزیه و تحلیل یافته ها 52
فصل پنجم : 58
نتیجه گیری 58
محدودیت ها و ملاحظات تحقیق 62
پیشنهادات 64
منابع و مآخذ 66


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo